انهار
انهار
مطالب خواندنی

اجـرت نايـب

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: اگر كسي چند سال قبل، نيابت حج ميّتي را به مبلغي قبول كرده، و الآن مخارج حج دو برابر شده، فعلاً كه اجير مي‎خواهد حج را بجا بياورد مي‎تواند از ورثه ميّت بقيه مخارج را مطالبه كند يا نه؟

پاسخ: اگر نيابتي را كه قبول كرده و اجير شده، مقيد به سال اوّل بوده، و از بجا آوردن حج مانع داشته، اجاره باطل شده، و فعلاً بر ورثه است كه براي مورث به مقداري كه وصيّت كرده حج ميقاتي يا از هر جا بشود حج استيجار كنند. و اگر بدون عذر و مانع تأخير انداخته، قيمت سال اول را كه او باعث فوت حج در آن سال شده ضامن است، و اگر به نحو مطلق اجير شده باشد بر ذمه اجير است كه بعد از رفع مانع، به هر قيمت كه باشد حج را بجا آورد، و حق مطالبه بيش از مال الاجاره از ورثه ندارد و اگر نيابت مشروط به انجام آن در سال اوّل بوده مستأجر مي‎تواند اجاره را فسخ نمايد و مي‎تواند انجام آن را در سالهاي بعد مطالبه كند.

سؤال: شخصي را جهت اعمال حج اجير مي‎كنند، مقداري از مقدمات را انجام مي‎دهد، بعداً از طريق دوائر دولتي ممنوع السفر مي‎شود، و بجاي او ديگري را مي‎فرستند، آيا اين شخص در ازاء آن مقدار از مقدمات كه انجام داده استحقاق اجرتي دارد يا نه؟ و آيا حق دارند ديگري را بفرستند يا نه؟

پاسخ: در فرض سوالكه اجير ممنوع السفر شده، اجير كنندگان حق دارند كه شخص ديگري را اجير كنند، و راجع به استحقاق اجرت، اگر او را براي خصوص اعمال حج در همان سال كه ممنوع السفر شده اجير كرده‎اند استحقاق اجرت ندارد، مگر اينكه مقدمات را به امر مستأجر بجا آورده باشد، كه چون عمل مسلم محترم است، اجرة المثل عمل خود را استحقاق دارد، و اگر او را اجير كرده‎اند براي حج و مقدمات، مال الاجاره تقسيط مي‎شود، و به مقداري كه مقابل مقدمات واقع شده حق دارد.

سؤال: شخصي براي انجام حَجّة‎الاسلام اجير شده، و تا سوريه رفته، و موفق به انجام عمل نشده، و به كشور خود مراجعت كرده، آيا مي‎تواند بابت مخارجي كه در اين سفر نموده وجهي از منوب عنه مطالبه كند يا نه؟

پاسخ: اگر عدم توفيق بواسطه مانع عامي بوده و اجرت در مقابل رفتن و برگشتن و عمل حج معين شده باشد، استحقاق اجير از اجرة المسمي به مقدار راهي كه پيموده بعيد نيست ولي چون رفتن و برگشتن و عمل مشروط به يكديگر بوده ظاهراً مستأجر مي‎تواند اجاره را فسخ نمايد و اجرة المثل عمل اجير را بدهد و اگر عدم توفيق بواسطه عروض مانع خاصي براي شخص اجير بوده استحقاق اجرة المثل معلوم نيست بلكه ممكن است گفته شود در هر دو صورت چون رفتن و برگشتن و عمل هر يك مقيد به انجام ديگري بوده كشف از عدم قدرت اجير و بطلان مي‎شود و اجير استحقاق چيزي را ندارد و اگر بر انجام حَجّة‎الاسلام اجير شده بطريق اولي انجام مقدمات آن كه در اجاره منوط نشده موجب استحقاق چيزي نيست.

سؤال: شخصي ملكي را جهت استيجار حج معيّن كرده، و در موقع فروش ملك، قيمت آن، زائد بر مال الاجاره نيابت حج است، در اين صورت بايد تمام آن را تسليم نايب بنمايند، يا آنكه زائد آن را تسليم ورثه نمايند؟

پاسخ: در فرض سوال، در صورتي كه آنچه زائد بر مال الاجاره حج ميقاتي است بيشتر از ثلث نباشد چون ظاهر وصيّت، وصيّت به حج بلدي است تمام آن را به نايب بدهند، مگر آنكه معلوم باشد كه غرض او استيجار اصل حج است، و خصوصيت استيجار آن به تمام قيمت ملك مذكور، در نظر موصي نبوده است.

سؤال: پدر اينجانبان در سال 1363 دار فاني را وداع گفته و به لقاء الله پيوسته و وصيّت نموده كه بعد از فوت ايشان يك حج تمتّع بجا آورده شود يكي از وارثان در سال 70 در نيابت اعمال حج مبلغ چهل هزار تومان خرج پرداخته و الآن مي‎خواهند اموال متوفي را بين فرزندان تقسيم كنند آيا از اموال وارثان مبلغ چهل هزار تومان برداشته شود يا بيشتر؟

پاسخ: در مورد سوال، كسي كه در سال 70 به نيابت حج انجام داده اگر با خواست ورثه حج انجام داده و مبلغ معيّني را بعنوان اجرت قرارداد نكرده و به قصد تبرّع حج را انجام نداده مستحق اجرة المثل حج در سنه 70 است.

سؤال: طلبه سيّدي به نيابت شخصي كه مأيوس از سلامتي بوده به مكه آمده اعمال عمره تمتّع را انجام داده فعلاً به او خبر داده‎اند كه منوب عنه شما حالش خوب است و خودش بايد، به مكه برود و نيابت شما صحيح نيست. تكليف شرعي اين نايب كه عمره تمتّع را به جا آورده از نظر اتمام عمل و عدم اتمام و از نظر اجرت حج چيست؟

پاسخ: در فرض سوال، چنانچه راه براي منوب عنه باز است و وقت هم براي عمره تمتّع باقي است و استطاعت مالي هم علاوه بر اجرة نايب دارد بايد خودش عمره تمتّع و حج را بجا آورد و در اين صورت نايب موظّف به انجام حج نيست بلكه حجّش براي منوب عنه صحيح نيست و اجرت انجام عمره و بازگشت را طلبكار است و اگر وقت عمره گذشته و يا راه براي منوب عنه مسدود است نايب بايد حج را هم انجام دهد و مجزي از منوب عنه و مستحق تمام اجرت است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -