انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس مال حلال مخلوط به حرام

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 385 - پولهائى كه فعلا در دست مردم است و مخلوط به حرام مىباشد تصرفات در آنها چه حكمى دارد و اگر بفرمائيد تا معلوم الحرام نباشد اشكالى ندارد در صورتى كه شخص، مبالغ كثيره از اين پولها را كه معلوم الحرام نباشد تدريجا تحصيل كند و مقدارى از آنها را صرف هزينه زندگى نمايد بعد علم اجمالى پيدا كند كه در بين آنها حرام بوده بطورى كه نه عين و نه مقدار آن هيچ كدام معلوم نباشد اين علم اجمالى اثرى دارد يا نه؟ و اگر شخص از مجتهدى تقليد مىكرد كه تمام پولها را مجهول المالك، مىدانست و به وكالت از آن مجتهد، قبض و تملك مىنمود بعد از فوت آن مجتهد مىتواند در اين مسأله باقى باشد و به وكالت از مجتهد حى، اخذ و تملك نمايد يا نه؟.

جواب:  تا علم به حرمت خصوص پولهائى كه مورد ابتلاء او است نداشته باشد تصرف در آنها جايز است و در صورتى كه بعد از تصرف، علم حاصل نمايد كه مقدارى از آنها حرام بوده ولى مقدار و صاحب آن مجهول باشد قدر يقينى از معلوم بالاجمال را بايد بعنوان مظالم بدهد و اگر علم دارد كه يا در پولهاى خرج شده و يا در پولهائى كه فعلا مالك است مقدارى حرام هست و مقدار و صاحب آن معلوم نباشد لازم است قدر متيقن از معلوم بالاجمال پولهاى خرج شده را مظالم بدهد و پولهاى موجود را تخميس نمايد و چون مبانى، مختلف است و بقاء در مورد سؤال، خالى از اشكال نيست، تا علم بغصبيت اموال مورد ابتلاء نداشته باشيد مجازيد در تصرف آن.

سؤال 386 - شخصى شغل او حفر چاه در داخل منازل اشخاص بوده و صاحب كار با او قرارداد مىنموده كه مثلا ده متر چاه بكند و او خيانت مىكرده و نه متر مىكنده و بجاى ده متر، تحويل مىداده و از اين شغل مبالغى اندوخته كرده اكنون از افعال قبلى پشيمان شده و دسترسى به صاحبان كار ندارد كه آنها را راضى نمايد در اين صورت اگر خمس آن مبالغ را بدهد برئ الذمه مىشود يا خير؟.

جواب:  اگر عين آن وجوه، باقى نباشد و مصرف شده و صاحبان آن را نمىشناسد به مقدارى كه يقين به اشتغال ذمه دارد از طرف صاحبان حقوق، به فقير غير سيد، صدقه بدهد و نسبت به كسانى كه مىشناسد بايد از خودشان استرضاء نمايد و چنانچه عين آن وجوه باقى است و مخلوط به اموال ديگرش مىباشد و مقدار و صاحبان آن را نيز نمىداند خمس آن اموال را به عنوان مخلوط به حرام بپردازد.

سؤال 387 - شغل سلمانى به علت تراشيدن ريش، حرام است بنابر اين مالى را كه از اين راه بدست آورده با دادن خمس، حلال مىشود يا نه؟.

جواب:  تراشيدن ريش، حرام و مزد آن هم حرام است و اجرتى را كه گرفته اگر صاحبانش مجهول باشند و آن مال حرام، جدا باشد و يا مخلوط به مال حلال شده لكن قدرش معلوم است با اذن حاكم شرع، صدقه بدهد و اگر مقدار و صاحب آن معلوم نيست و با مال حلال مخلوط شده خمس آن را بدهد بقيه، حلال است.

سؤال 388 - اگر وارث بداند كه تركه ميت، از كسب حرام يا از حلال و حرام هر دو جمع شده و مقدار حرام را نداند تكليف اين وارث، در فرض اول و دوم چيست؟.

جواب:  در فرض اول اگر صاحب مال حرام، معلوم باشد به او رد كنند و الا با اذن حاكم شرع، مظالم بدهند و در فرض دوم كه مخلوط به حرام باشد اگر نه صاحب حرام معلوم باشد و نه مقدار آن، واجب است خمس تمام مخلوط را بدهند.

سؤال 389 - مال مخلوط حرام كه بايد دو مرتبه، خمس آن داده شود مصداق آن كجا است؟.

جواب:  اگر هر چه پيدا كرده خمس نداده و بعلاوه، حرام ديگر غير از خمس، مخلوط به مال شده باشد كه نه صاحب آن را بشناسد و نه مقدار آن را بايد يك خمس، از جهت مخلوط به حرام بدهد و بعد خمس تتمه را از جهت ارباح مكاسب، بپردازد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -