انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس مطالبات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 68 - ما در شركت پتروشيمى مستغلات كار مىكنيم دولت هر ماه مقدارى از حقوق ما را كم مىكند هنگامى كه حدود بيست هزار تومان شد يك دفعه آن را به ما مىپردازد دوباره از حقوق ما كم مىكند مثلا به 50 هزار تومان مىرسد و يكباره آن را مىپردازد و هلم جرا طرز خمس دادن اين پولها چگونه است؟ آيا تا بدست آمد خمس دارد يا پس از كسر مؤنه سال و نيز بفرمائيد چنانچه شخص در آخر سال مبلغ هزار تومان مطالبات داشته باشد آيا آن مبلغ را جزء موجودى خود به حساب آورد يا خير؟.

جواب:  در فرض سؤال اول، وجه مزبور، جزء در آمد سال دريافت مىباشد كه اگر صرف در مؤنه سال نشود بايد تخميس شود و در فرض سؤال دوم، اگر مطالبات، مدت دار باشد جزء در آمد سال وصول محسوب مىشود ولى چنانچه طورى باشد كه اگر مطالبات كند مىپردازند بايد خمس آن را بدهد.

سؤال 69 - هر گاه حقوقى را كه دولت به كارمندان مىدهد در پرداخت آن تأخير نمايد بطورى كه وقتى پرداخت مىكند سال خمسى كارمند گذشته و حقوق، مربوط به چند ماه از سال قبل باشد بفرمائيد آيا دريافتى حقوق سال قبل، از عوائد سال قبل است يا از عوائد سال پرداخت و نيز بفرمائيد چنانچه حقوق در موقع خود، به حساب كارمند واريز شده لكن كارمند دسترسى به برداشت آن نداشته تا سال خمس رسيده چطور؟.

جواب:  در مورد سئول اول، بعيد نيست جزء عوائد سال پرداخت باشد و در مورد سؤال دوم، جزء عوائد سال قبل است و بايد خمس آن را بدهد.

سؤال 70 - شخصى چند سال پيش، مبلغى را بعنوان وديعه به سازمان آب داده - البته مجبور بوده كه بپردازد - و بعد از مدت چندين سال، سازمان، پول او را رد مىكند آيا اين شخص مىتواند اين پول را جزء در آمد امسال حساب كند يا به محض گرفتن، بايد خمس آن را بدهد؟.

جواب:  در فرض سؤال، خمس آن را بعد از وصول، بايد بدهد.

سؤال 71 - صاحب مغازه‌اى در موقع حساب، داراى مطالباب از مردم و بدهى به آنها و مقدارى نقدينه است آيا نقدينه را از بدهى، كسر نمايد و مطالبات را داخل در حساب سال آينده قرار دهد يعنى هر موقع، وصول شد جزء عوائد همان سال حساب كند يا نه؟.

جواب:  در فرض مسأله، آنچه مغازه، مقروض است بايد از موجودى، كسر شود و آنچه طلبكار است اگر مدت دارد و مدت آن، در سال آينده است از منافع سال آينده محسوب است و آنچه مدت ندارد و فعلا حق مطالبه دارد و براى رفاه حال مشترى، مطالبه نمىكند بايد حساب كند و خمس آن را بپردازد و اگر حق مطالبه دارد و مطالبه مىكند و مديون نمىدهد در حساب بياورد و هر وقت نقد شد خمس آن را بدهد.

سؤال 72 - معاملات نسيه كه وقت پرداخت ثمن، سال بعد باشد و نيز معاملات نقدى كه مهلت داده مىشود كه سال بعد قيمت دريافت شود و قرضى كه وقت وصول آن، سال ديگر است جزء ربح سال قبل، حساب مىشود يا سال بعد؟ و همچنين اگر به سبب غصب و غيره نتواند تا سال بعد تصرف در ربح كند چه صورت دارد؟.

جواب:  معاملات نسيه كه وقت اداء آن در غير سال ربح است و همچنين ربح مغصوب، جزء ربح سال وصول، محسوب است اما معامله نقدى كه مهلت مىدهد براى سال بعد، جزء ربح سال قبل محسوب مىشود، پس اگر طورى است كه با مطالبه، وصول مىشود بايد آخر سال، خمسش را بدهد و اگر با مطالبه، نيز، بدهكار نمىدهد هر وقت وصول شد خمسش را بدون انتظار گذشتن سال، ادا نمايد و همچنين است حكم در قرض ربح.

سؤال 73 - مبلغى كه به اشخاص بعنوان قرض الحسن داده مىشود اگر آن را پس ندهند خمس به آن تعلق مىگيرد يا نه؟.

جواب:  در فرض مسأله اگر متمكن از پس گرفتن نباشد در حكم تلف است و خمس ندارد به شرط آن كه مسامحه در مطالبه نكرده باشد.

سؤال 74 - شخصى است كاسب مثلا مقدار يك هزار و دويست تومان، سرمايه نقدى دارد و هزار و هفتصد تومان نسيه در دست مردم، و سال خمسش هم دارد فعلا كاسب مزبور، مىخواهد بداند كه خمس آن نسيه را از سرمايه نقد بدهد يا اين كه خمس، به نسيه تعلق نمىگيرد؟.

جواب:  خمس مبلغى را كه از مردم مىخواهد بايد بپردازد، لكن واجب نيست از نقد بدهد و مىتواند صبر كند هر وقت وصول شد وجوهاتش را بپردازد.

سؤال 75 - شخصى مطالبات كسبى تدريجى - در ظرف شش ماه و يك سال و كمتر و زيادتر - دارد و يقين به وصول تمام آنها ندارد، اين شخص براى در آمد خود به چه نحوى سال قرار بدهد؟.

جواب:  اما مطالباتى كه وعده دارد ربح آن، جزء فائده سالى است كه معين شده و مطالباتى كه وعده ندارد اگر به نحوى است كه هر وقت، مطالبه كند مىدهند بايد در آخر سال، جزء فائده، محسوب شود و آنچه را كه مسامحه در اداء آن دارند هر وقت گرفت، خمس ربح آن را بدهد.

سؤال 76 - كسى طلبى از ديگرى دارد كه مديون، با گذشت چند سال آن را ادا نكرده و بنا هم ندارد كه ادا نمايد آيا دائن كه دسترسى به مال او دارد میتواند به اندازه حق خودش از مال او بردارد يا نه؟ و بعد از اخذ مال، آيا بر دائن، اداء خمس آن واجب است يا نه؟.

جواب:  اگر نتواند به هيچ طريق، وصول نمايد جايز است كه تقاص كند و بنابر احتياط لازم، با اجازه مجتهد جامع الشرايط، تقاص نمايد و در فرض سؤال، چون زائد بر مؤنه سال است بعد از وصول، خمس آن را بايد بدهد.

سؤال 77 - اجناس چندى بعنوان نسيه، چند ماهه به اقساط، فروخته شده و تا آخر سال خمس، همه اقساط آن پرداخت نشده آيا منافع آن معامله، جزء سال قبل است كه معامله در آن واقع شده - ولو همه اقساط، وصول نشده باشد - يا آن كه آن مقدارى كه وصول شده جزء سال قبل و مقدارى كه وصول نشده جزء منافع سال جديد است؟.

جواب:  منافع اقساط بعدى از منافع همان سال بعد، محسوب است.

سؤال 78 - شخصى كه بوسيله روضه خوانى، امرار معاش مىكند و حساب سال دارد مبلغى از پول روضه خوانى از اشخاص، طلبكار است و چند روز بعد از رسيدن سال خمس، طلب او را پرداخت كردند آيا اين پول از در آمد سال قبل است كه بايد خمسش را بدهد و يا از منافع سال بعد است كه فعلا خمس ندارد؟.

جواب:  بعيد نيست جزء عوائد سالى كه مىپردازند باشد، مگر آن كه خودش مسامحه در گرفتن، كرده باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -