انهار
انهار
مطالب خواندنی

موقع حساب خمس، بدهى كسر مىشود يا خير ؟

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 198 - شخصى پولى قرض كرده و وسيله كار خود را از قبيل ماشين و نحو آن تهيه نموده و با آن، كار مىكند اكنون موقع حساب سالش رسيده آيا آن قرض از موجودى، كسر مىشود يا نه؟ و سؤال ديگر اين كه اگر كسى با دندانساز قرار گذاشته كه براى او دندان درست كند مثلا به مبلغ ده هزار تومان و پنج هزار تومان آن را ر پرداخته و بنا شده پس از تحويل دندان پنج هزار تومان بقيه را بدهد و قبل از تحويل دندان سال خمسى او رسيده آيا در موقع حساب مىتواند اين بدهى را از عوائد كسر كند يا خير؟.

جواب:  بلى در مورد سؤال كه دين، مقابل سرمايه است كسر مىشود و اما ديونى كه براى مؤنه زندگى است در هر سالى كه اداء نمود از مؤنه آن سال، محسوب است بنابر اين بدهى بابت دندان كسر نمىشود.

سؤال 199 - شخصى پول از بانك قرض گرفته كه بايد به اقساط اداء كند مثلا ده هزار تومان قرض كرده كه در ظرف پنج سال بپردازد و كاسبى مىكند آيا مىتواند سر سال اين اقساط بعدى را از منافع سال اول بردارد يا نه؟ فرض ديگر، كاسب اجناس را از تاجر به اقساط مىخرد سر سال، منافعى دارد و اقساطى چند هم بعدا بايد بدهد آيا اينها جزء قروض است كه از منافع كم مىشود يا نه؟.

جواب:  اگر پول قرضى را سرمايه قرار داده در هر سالى هر مقدار از اقساط آن را پرداخته بايد خمس مقابل آن مقدار را بدهد و اما مقدارى كه قرض آن باقى است خمس ندارد و اگر پول قرضى را سرمايه قرار نداده، و براى مؤنه بوده جائز نيست از سرمايه و عوائد آن، كسر كند بلكه در هر سالى اداء نمود از مؤنه آن سال است و همچنين است حكم فرض دوم آنچه در مقابل اموال موجوده قرض دارد كسر مىشود و خمس ندارد و در سال بعد كه قرض آن را پرداخت از منافع آن سال محسوب است و خمس آن را بايد اداء نمايد.

سؤال 200 - شخصى مثلا پنج روز به آخر سال خمسش، هزار تومان اجرت عمل، دريافت نموده و هزار تومان هم قرض، جهت مؤنه دارد اگر بخواهد هزار تومان را بابت قرض بدهد بناچار بايد براى معاشش از ديگرى قرض بگيرد مع ذلك اگر هزار تومان را به طلبكار خود نپرداخت آخر سال بايد خمس آن را بدهد يا خمس ندارد؟.

جواب:  در صورتى كه آن را بين سال، بابت قرض بدهد، خمس ندارد و الا بايد خمس آن را بدهد.

سؤال 201 - شخصى اموالش از گوسفند و غير گوسفند ده هزار تومان است و پنج هزار تومان هم مقروض است حال كه مىخواهد خمس بدهد قرض را از اصل مبلغ مذكور بايد كسر كند يا نه؟.

جواب:  اگر قرض، جهت همين موجودى باشد يعنى پول آنها را قرض كرده و نپرداخته به مقدار بدهى مذكور كسر كند و خمس بقيه را بدهد و اگر پول آنها را قرض نكرده خمس تمام را در آخر سال بدهد و قرض در صورتى كه براى مؤنه باشد در هر سال كه اداء كند جزء مؤنه همان سال است و خمس ندارد.

سؤال 202 - شخصى كه الآن حساب اموال مىكند اگر مبلغ شش هزار تومان به بانكهاى مختلف، و مقدارى هم به مردم بدهكار باشد، آيا مىتواند بدهى خود را از اصل سرمايه كه پنجاه هزار تومان است كم كند يا نه؟.

جواب:  اگر قرضى را كه كرده جزء سرمايه است مثل آن كه شخص كاسب جنس را خريده و عين جنس، باقى است و پولش را نداده اين قرض را از مجموع سرمايه، كسر مىنمايد و هر وقت پرداخت كرد جزء فوائد آن سال، محسوب مىشود و اگر براى جهات ديگر قرض كرده نمىتواند از سرمايه كم كند و هر سال، پرداخت جزء مؤنه سال پرداخت، محسوب مىشود.

سؤال 203 - شخصى حساب سال داشته و خمس اموال خود را پرداخته و پس از اداء وجوه، متوجه شد كه مبلغ ده هزار تومان، بدهى داشته كه مىبايد پس از چند ماه ديگر بپردازد و آن را به حساب نياورده اكنون تكليفش چيست؟.

جواب:  اگر بدهكارى بابت سرمايه‌اى كه حساب كرده نباشد نبايد كسر بگذارد و اگر از بابت آن باشد در صورتى كه عين آن پولى را كه به عنوان خمس داده موجود باشد مىتواند پس بگيرد و اگر عين آن، موجود نيست، گيرنده، ضامن نمىباشد.

سؤال 204 - شخصى كه مبلغى بدهكار است و مبلغى هم معادل آن و يا كمتر از آن، وجه نقد دارد و سال خمس او رسيده است آيا به مبلغ موجودى، خمس تعلق مىگيرد و يا چون مبلغى معادل وجه موجود و يا بيشتر، مقروض است به مبلغ موجود، خمس، تعلق نمىگيرد؟.

جواب:  اگر قرض در مقابل مبلغ موجود باشد معادل قرض، خمس ندارد و اگر در مقابل آن نيست مثل آن كه قرض براى مصرف شخصى بوده و موجودى مثلا از عوائد كسب باشد چنانچه بدهى خود را اداء ننمود و سال بر آن گذشت خمس آن واجب است.

سؤال 205 - اگر كسى مقدارى مقروض است و سرمايه او غير مخمس و نمىداند كه قرضها مربوط به سرمايه است يا آن كه بعد از تحصيل سرمايه، مقروض شده چگونه بايستى حساب خمس خود را بنمايد؟.

جواب:  در مقدارى كه شك دارد، تخميس، واجب نيست.

سؤال 206 - شخص مىتواند بدهى سال قبل را از در آمد سال بعد، بپردازد و آن را جزء مؤنه آن سال قرار دهد يا نه؟.

جواب:  بدهى او اگر قرضى باشد كه براى مؤنه سالهاى قبل بوده و يا قرضى باشد كه عين آن از بين رفته است در هر سال كه اداء كند جزء مؤنه آن سال محسوب مىشود.

سؤال 207 - شخصى پولى را به اقساط طويل المده قرض مىكند و به مكه معظمه مشرف مىشود آيا در موقع اداء دين بايد خمس آن را بدهد يا نه؟.

جواب:  در فرض سؤال، هر مقدار از اقساط را در هر سال مىپردازد جزء مخارج همان سال است و خمس ندارد ولى اگر پولى را كه قرض كرده مصرف نكند تا سال بر آن بگذرد و بدهى را از عوائد، بپردازد خمس به آن تعلق مىگيرد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -