انهار
انهار
مطالب خواندنی

حكم پولى كه به صندوق خيريه يا پس انداز يا قرض الحسنه و مانند اينها ريخته شده

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 145 - اگر در راه خدا پولى را به صندوق بريزند و طورى باشد كه از ملك صاحب پول، خارج نشود آيا مىتوانند هنگام پرداخت، صندوق دار را وكيل كنند كه اگر آن پول، از مخارج سال، زياد آمد خمس آن را از طرف صاحبان آن، اخراج كند يا نه؟.

جواب:  با فرض آن كه امانت باشد اشكال ندارد كه صندوق دار را وكيل در اخراج خمس نمايند.

سؤال 146 - اگر صاحبان پول، به صندوق دار وكالت بدهند آيا بايد سال هر يك از ايشان را جداگانه در نظر بگيرد يا اين كه مىتواند خود، براى صندوق، سال قرار دهد؟.

جواب:  با فرض امانت، بايد سال هر يك از صاحبان پول را، جداگانه لحاظ نمايد لكن امانت بودن، محل تأمل است.

سؤال 147 - آيا به پولهاى خيريه‌اى كه پس از يك سال در صندوق مانده يا زائد بر نيازمنديهاى خيرى - كه در محيطى در نظر گرفته شده - مىباشد خمس، تعلق مىگيرد يا نه؟ و چنانچه پول مذكور را - جهت توسعه دادن به اعمال خيريه - به كار اندازند خمس به منافع آن تعلق مىگيرد يا نه؟.

جواب:  در صورتى كه صاحبان پول، پول را در صندوق، امانت مىگذارند به نحوى كه هر زمان بخواهند جهت خود بردارند بتوانند - خمس تعلق مىگيرد و اگر به نحوى است كه سلب اختيار از صاحبان پول شده خمس ندارد. و همينطور است حكم منافع.

سؤال 148 - عده‌اى صندوق تعاونى تشكيل داده‌ايم كه هر كس در هر ماه، پنجاه تومان به صندوق بدهد و بعد از مدت معين اگر احتياج پيدا كرد از صندوق بعنوان قرض الحسنه سه برابر موجودى خود قرض كند و به اقساط ماهانه، به صندوق بپردازد آيا به اين پولى كه جمع مىشود و سال از رويش مىگذرد خمس تعلق مىگيرد يا نه؟ و در صورتى كه علم پيدا كنيم كه صاحبان پول، خمس آن را پول را نداده‌اند و يا شك داشته باشيم كه آيا خمس آن را داده‌اند يا نه چه صورت دارد؟.

جواب:  هر كسى نسبت به پول خودش اگر طورى است كه هر وقت بخواهد بتواند پس بگيرد چنانچه سال بر آن بگذرد بايد خمس آن را بدهد و نسبت به پول ديگران در صورتى كه بدانند عين پولى كه به صندوق داده‌اند متعلق خمس شده و نپرداخته‌اند تصرف در آن جايز نيست و اگر شك در اين جهت داشته باشند تصرف در آن، جايز است.

سؤال 149 - در مسأله 1802 توضيح المسائل فرموده‌ايد (كسى كه با ديگرى شريك است اگر خمس منافع خود را بدهد و شريك او خمس ندهد و در سال بعد، از مالى كه خمسش را نداده مبلغى براى سرمايه شركت بگذارد هيچ كدام نمىتوانند در آن، تصرف كنند) اين حكم، در شركت تعاونى يا صندوق ذخيره جارى است يا نه؟ چون در اين دو قسم، عده‌اى به تدريج، پول مىگذارند و با نظر هيئت نظار، وام بدون سود داده مىشود و همينطور پس مىدهند و باز اخذ وام مىكنند و هم چنين در بانك پس انداز ملى، خلاصه آيا اين افراد بايد خمس بدهند يا نه؟.

جواب:  در صندوق پس انداز كه بعنوان قرض داده مىشود اين حكم، جارى نيست و اما در هر موردى كه عنوان شركت باشد اين حكم، جارى مىباشد.چيزى كه بعنوان زكات يا صدقه يا خمس يا مظالم اخذ شده، خمس يا زكات دارد يا خير

سؤال 150 - وجهى بعنوان زكات يا هديه و صدقه مستحبى به شخصى داده شود و بعد از شش ماه ديگر باز وجهى بعنوان زكات يا هديه و صدقه به او مىرسد سر سال اعطاء اول، مقدارى از وجه اول و يا دوم باقيمانده و حال آن كه به اعتبار سالى كه در فقر معتبر شده باز فقير است آيا بايد خمس باقيمانده را بدهد يا نه؟ و بر فرض لزوم، بايد همان وقت بدهد يا دومى را مىتواند تأخير بيندازد؟.

جواب:  در زكات، خمس واجب نيست ولى در هديه، اگر زائد بر مؤنه سال باشد خمس، لازم است و در هديه مفروضه نيز مىتواند اداء خمس را تا آخر سال تأخير بيندازد و در صدقه مستحبى اگر صرف در مؤنه نشود به احتياط واجب بايد خمس آن را بدهد.
سؤال 151 - وجهى را كه شخص، از بابت رد مظالم عباد، گرفته و از مؤنه سال، اضافه آمده خمس دارد يا نه؟.

جواب:  خمس ندارد.

سؤال 152 - آيا زكات هم زكات دارد و همچنين خمس كه اگر به كسى خمس بدهند و از خرج سالش زياد بيايد باز خمس دارد يا نه؟.
جواب:  خمس، خمس ندارد ولى نبايد سيد زيادتر از مخارج سال، خمس بگيرد و در زكات اگر گندم يا جو يا كشمش يا خرما بابت زكات به فقير بدهند زكات ندارد لكن اگر به مقدار نصاب طلا يا نقره يا گاو يا گوسفند يا شتر به فقير بدهند و يك سال پيش او بماند بايد زكات آن را بدهد.

سؤال 153 - اگر به مقدار نصاب زكات طلا يا نقره يا شتر يا گاو يا گوسفند بعنوان خمس يا مظالم يا صدقه واجب ديگر يا صدقه مستحب، به فقير بدهند و يك سال پيش او بماند بايد زكات آن را بدهد يا نه؟.

جواب:  بلى بايد زكات آن را بدهد لكن اشيائى كه بعنوان صدقه واجب، به كسى مىدهند خمس، به آنها تعلق نمىگيرد.

سؤال 154 - اگر سال، بر مالى كه سيد بعنوان خمس گرفته بگذرد بايد خمس آن را بدهد يا نه؟.

جواب:  عين مالى كه بابت خمس به سيد فقير مىدهند خمس ندارد لكن بر منافع آن، خمس تعلق مىگيرد مثلا اگر درختى را بابت خمس، به سيد بدهند و ميوه آن درخت، از مؤنه سال، زياد بيايد بايد خمس زائد را بدهد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -