انهار
انهار
مطالب خواندنی

شهادت امام علي النقي علیه السلام (254 هجری قمری)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
امام علي بن محمد علیه‌السلام معروف به هادي و نقي كه دهمين امام شيعيان است در سوم رجب و به قولي در 25 جمادی الثانی، در سامرا به شهادت رسيد.[۱]
امام علي النقي علیه‌السلام از ذی القعده سال 220 قمري كه پدر بزرگوارش حضرت امام محمدتقي علیه‌السلام معروف به جوادالائمه علیه‌السلام به شهادت رسيد، بنا به وصيت آن حضرت مقام منيع امامت را بر عهده گرفت. گفتني است، هنگامي كه امام هادی علیه‌السلام مقام امامت را بر عهده گرفت، از عمر شريفش بيش از هشت سال و پنج ماه نگذشته بود و وي به مانند پدر ارجمندش در سنين كودكي به اين مقام عظيم نايل آمد.
امام علي‌النقي علیه‌السلام در ايام امامت خويش با خلافت شش تن از خلفاي بني‌عباس معاصر بود و آنان عبارت بودند از: معتصم، واثق، متوكل، منتصر، مستعين و معتز.
رفتار اين عده از خلفاي عباسي با امام علي‌النقي علیه‌السلام متفاوت بود. برخي رفتار خصمانه و برخي ديگر رفتار متعادل‌تري اعمال مي‌نمودند ولي همه آنان، در غصب خلافت و ناديده گرفتن حقوق امامت هم‌رأي و هم‌نظر بودند. در ميان آن‌ها متوكل عباسي (دهمين خليفه عباسیان) بيش از همه نسبت به اهل بيت علیهم‌السلام و خاندان امامت و علویان صاحب نام دشمني مي‌ورزيد و از هر راه ممكن در صدد اذيت و آزار آنان برمي‌آمد و حتي نسبت به درگذشتگان اهل بيت علیهم‌السلام نيز عقده‌گشايي مي‌كرد و دستور مي‌داد كه قبور امامان معصوم علیهم‌السلام به ويژه قبر مطهر ابا عبدالله الحسين علیه‌السلام و خانه‌هاي مجاور آن را خراب كرده و زمين‌هاي كربلا را شخم زده و زراعت نمايند.[۲]
وي در سال 243 قمري، امام علي‌النقي علیه‌السلام را از مدينه منوره به سامرا فراخواند و آن حضرت را براي هميشه از موطن اصلي وي و اجداد طاهرينش دور نمود.[۳] تنها منتصر عباسي (يازدهمين خليفه عباسيان) پس از ترور و هلاكت پدرش متوكل در ايام كوتاه مدت خلافت خويش، نيكي‌هاي در خور توجهي به علويان و وابستگان به خاندان رسالت و امامت نمود كه در برابر آزار و اذيت‌هاي بي‌حد و حساب ساير خلفاي عباسي قابل جبران نمي‌باشد.
امام علي‌النقي علیه‌السلام به مدت يازده سال در سامرا (پايتخت عباسيان) و در محله عسكر (منطقه مسكوني نظاميان) به حالت تبعيد زندگي نمود و در اين مدت، تحت مراقبت و نظارت دستگاه امنيتي خلافت قرار داشت و از تماس با دوستان و ياران خويش محروم بود. سرانجام در سوم رجب و يا به روايتي در 25 جمادی الثانی سال 254 قمري در ايام خلافت معتز عباسي به وسيله معتمد عباسي برادر خليفه وقت، مسموم و در آن غريبه سرا به شهادت رسيد.
به هنگام شهادت آن امام همام، جز فرزندش امام حسن عسکری علیه‌السلام كسي در بالينش حاضر نبود. امام حسن عسكري علیه‌السلام در ماتم پدر بزرگوارش بسيار گريست و گريبان دريد و خود متوجه غسل، كفن و دفن آن حضرت گرديد. برخي از نادانان و يا متعصبان به امام حسن عسكري علیه‌السلام خرده گرفته كه چرا وي گريبانش را دريد.
آن حضرت به آنان پاسخ داد: شما چه مي‌دانيد از احكام دين خدا؟ حضرت موسي بن عمران علیه‌السلام در ماتم برادرش هارون علیه‌السلام گريبان چاك زد.[۴]
از امام هادي علیه‌السلام تشييع جنازه باشكوهي به عمل آمد. دوستداران اهل بيت علیه‌السلام، فقها، قضات، دبيران، اميران و حتي بزرگان دربار خلافت در تشييع جنازه مطهر وي شركت كرده و وي را در يكي از حجره‌هاي خانه‌اش دفن نمودند.[۵]
هم اكنون قبر شريفش به همراه قبر مطهر فرزندش امام حسن عسكري علیه‌السلام و قبر خواهرش حكيمه خاتون دختر امام جواد علیه‌السلام و قبر نرگس خاتون مادر امام زمان علیه‌السلام در يك ضريح مقدس قرار دارد و در شهر سامرا، مزار شيعيان و دوستداران اهل بيت علیهم‌السلام مي‌باشد.

1- الارشاد (شيخ مفيد)، ص 649؛ منتهي الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 2، ص 384.
2- منتهي الآمال، ج 2، ص 383.
3- همان، ص 377 و الارشاد، ص 646.
4- منتهي الآمال، ج 2، ص 385.
5-  نك: الارشاد، ص 635؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج 3، ص 229؛ منتهي الآمال، ج 2، ص 361؛ المستجاد (علامه حلی) ص 216؛ الكافي (شیخ كلينی)، ج 1، ص 497.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -