انهار
انهار
مطالب خواندنی

مواظب شيطان باشيد

بزرگ نمایی کوچک نمایی
يكي از فاضلان واستادان حوزه علميه قم كه از ارادتمندان آيه الله كوهستاني است درباره مراقبه و توجه ايشان به نفس خود مي گويد اواخر عمر گران بهاي حضرت آيه الله كوهستاني بود براي تمديد كارت معافيت از مشهد مقد س به بهشهر آمده بودم و از آن جا كه عشق و شوق فراوان به زيارت آن روحاني وارسته داشتم خدمتشان شرفياب شدم گرچه چند سالي كه در رستمكلا محضر استاد بزرگوار حضرت آيةالله ايازي بودم توفيق ملاقاتشان كراراً نصيبمان مي شد و معظم له همديدارشان را زياد سفارش مي كرد اما اين ديدار آخر براي من و امثال بنده بزرگترين درس عملي بود. ايشان در عصر خودش عالمي بود عامل يعني ساده زيستي خاص خود را داشت و متعدي بود مدام يعني در عبادت خستگي ناپذير و در طهارت و تقوا زبان زد خاص و عام بود. در اين سفر ملاقات اقاجان طبق توصيه پزشكان معالج ممنوع بود لذا بنده از طريق آيةالله زاده حضرت حجه الا سلام والمسلمين آقا اسماعيل (دام مجده) كه فرزند صا لح و شايسته شان است به خدمت آن انسان فرزانه رسيدم. در بستر بيماري هم سير وسلوك ويژه اي داشت از ديدني هاي دنيا و شنيدني هاي دنيا دور بود. آن چه مي ديد و مي شنيد از سروش الهي و همايش اخروي بود.در اين ميان آن چه مشخص بود زبان گويا در ذ كر و ياد محبوبش در دل بود. قران تلاوت مي كرد و هنگامي كه به آيات انداز و تخويف مي رسيد ناله اش بلند مي شد و سخت مي گريست. در همان حال معنا و معنويت از ايشان نصيحت و پندي را درخواست كردم. آن بزرگ مرد فرمود: مواظب شيطان باشيد كه براي فريب دادن هر انساني آماده است فعلا عمري را سپري كردم و براي بقا در دنيا ديگر وقتي ندارم. آفتاب لب بامم تذكره امضا شد و اثاثيه و توشه را جمع كردم فقط منتظر قافله ام كه با كاروان آخرت همراه باشم با اين حال شيطان مي خواهد مرا وسوسه نمايد... صداي گريه آن راد مرد توحيد بلند شد. ايشان درس را به تمام معنا القا فرمودند دست آن عالم رباني را بوسيدم و مرخص شدم اما چند روزي نگذشت كه حوزه علميه مشهد در ماتم و تشييع جنازه آن عالم عامل عزادار و حضرت ثامن الحجج (عليه التحيات والثنا) مهمان عزيزي را پذيرا گرديد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -