انهار
انهار
مطالب خواندنی

مشورت برای ازدواج

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام حاج اقا من یه نامه واستون فرستادم که فرمودید 10روز بعد ازعید فطر مجددا بفرستم .حاج اقا من یه دختر 25ساله لیسانس هستم پسر همسایمون خواستگارمه ایشون به تازگی دیپلم گرفتن و 28یا 29 سالشونه کار ماشین خونه داره بدیم ازشون ندیدیم ولی 2تا مشکل وجود داره 1اینکه من دوستش ندارم مهرش تو دلم نیست اولین بارم نیست که میبینمش 2 پسر دایی من دوست ایشونن و ایشون را برا من تایید نکردن و مخالفن میگن اگه رفتی پشیمون میشی پسردایم ادم بد جنسی نیست که بخوتد الکی حرف بزنه.موندم چیکار کنم.من دوست دارم یه نفر خیلی بهتر نصیبم بشه و دوست دارم با ازدوتاجم از شهری که زندگی میکنم برم و با ازدواج با این اقا اینجا پایبند میشم .من یه نفر با یه ایمان بالاتر میخوام .من حالا مونمدم چیکار کنم در صورت امکان راهنمایی فرماییید حاج اقا من میدونم واسه ازدواج نباید استخاره زد ولی من سر دوراهیم اگه ممکنه که علاوه بر راهنمایی استخاره هم بفرمایید

جواب دخترم دعا می کنم خدای سبحان هم شما و هم سایر دختران و پسران عزیز کشورمان را خوشبخت و عاقبت بخیر بفرماید ولی هر چند شما نوشته اید 25 ساله و لیسانس هستید و خواستگار شما 29 ساله و دیپلم هستند اما ازدواج شما با ایشان دو صورت دارد:
1- اگر واقعا با تحقیقات ایشان را صاحب کار و شغل مناسب و خانه و زندگی می دانید . تحقیق کنید اگر شرایط ذیل را هم دارا باشند برای ازدواج اقدام کنید و معطل نکنید:
1-. متدین باشد (حتماً اهل نماز و عبادت باشد وگرنه در آن زندگی که دین نقشی نداشته باشد و نماز خوانده نشود، خیر و برکت و آرامش حقیقی نیست).
2- با تقوا باشد (حتماً اهل حلال و حرام اقتصادی و رعایت حقّ الناس خصوصاً خمس و زکات و وجوهات شرعی و نیز چشم پاکی نسبت به نامحرمان و نوامیس مردم باشد).
3- خوش اخلاق باشد (حتماً با اخلاق حسنه و خوش رفتار و اهل شادی و شادمانی با خانواده اش باشد؛ زیرا بسیارند کسانی که اهل نماز و روزه و عبادات و نیز رعایت حلال و حرامند ولی کمترین آسایش و آرامشی برای خانواده ندارند و همه از دست آنها در عذاب و شکنجه اند و زندگی را برای دیگران جهنم میکند! نظر دین این است که با کسی که اخلاقش خوب نیست نباید ازدواج شود).
4- اهل کار باشد و بیکار نباشد! به بیکار نباید زن داد. ( زیرا: در اسلام از بيكار مذمّت شده و اهل كار نزد خدا و اولیاء خدا محترم و عزیزند).
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): إنّ الله يحب المؤمن المحترف. خداوند مؤمنی را كه دارای حرفه است و بدان اشتغال دارد، دوست دارد.
قال رسول الله (صلی الله عليه و آله و سلّم): اَلْكادُّ عَلي عَيالِهِ كَالْمُجاهِدِ فِي سَبيلِ اللهِ.
كسی كه خود را برای ادارۀ زندگی اش به مشقت می اندازد، مانند كسی است كه در راه خدا جهاد می كند.
قال رسول الله (صلی الله عليه و آله و سلّم): ملعون من القی كله علی الناس.
ملعون است كسی که بيكار بگردد و سنگينی {معاش} خود را بر دوش مردم بيندازد.
در حضور رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) دربارۀ كسی سخن می گفتند كه فلاني چنين و چنان است، حضرت پرسيد كارش چيست؟ گفتند كار ندارد و بیکار است! فرمود: «سقط من عينی - يعنی در چشم من ديگر ارزشی ندارد».
اما راجع به چند تذکر و چند نکته ای که راجع به ایشان توضیح داده اید پاسخ ما این است:
اگر ایشان واقعا اهل ایمان و تقوا و خوش اخلاقی و کار و فعالیت هستند مطمئن باشید به برکت ایمان و تقوا و اخلاق حسنه و ارزشمندی کار و تلاش ایشان مهر ایشان به دل شما قرار می گیرد زیرا قرآن می فرماید: «الذین آمنوا و عمل الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودّاً» کسانی که ایمان دارند و عمل صالح و درست انجام می دهند خدای رحمان به زودی مودت و دوستی انها را (در دل دیگران) قرار می دهد.
بنابراین تلاش کنید شرایط 4 گانه فوق را احراز کنید. اگر اطمینان به وجود 4شرط مذکور برایتان حاصل شد برای ازدواج تعجیل کنید و خود را معطل ازدواج با شخص دیگر با شرایط بهتر نکنید شاید چنین شرایطی مقدر نشود و این شخش که مقدر شده با اهمال از دست برود.
2- اگر ایشان را دارای شرایط مناسب که در شماره 1 ارائه شد نیافتید برای ازدواج اقدام نکنید زیرا شرعا و اخلاقا ازدواج با کسی که دارای این شرایط نباشد نه تنها توصیه نشده بلکه نهی نیز شده است.
در حدیث داریم کسی که دختر خود را به بی ایمان و بی تقوا بدهد مانند ان است که دختر خود را به گناه وادار کرده است و کسی که دختر خود را به بداخلاق بدهد مانند آن است که دختر خود را به مغضوب خدا داده است و کسی که دختر خود را به بیکار بدهد مانند ان است که دختر خود را به منفور خدا داده است.
پس نتیجه اینکه اگر «ایمان» و «تقوا» و «اخلاق حسنه» و «اهل کار و بیکار نبودن» در کسی جمع بود توکل به خدا کنید و برای ازدواج اقدام نمایید زیرا توصیه اسلام به این است که لازم است در ازدواج تعجیل شود. یاحق



  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -