انهار
انهار
مطالب خواندنی

چگونه خشم خود را کنترل کنم؟

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام خسته نباشید من دوست دارم خشم خود م کنترل کنم ولی همیشه از کوره در میرم ونمی تونم بر عصبانیت خودم غلبه کنم وبعدش هم پشیمون میشم ولی دیگه کار از کار گذشته و خیلی از ادمایی که خیلی دوستشون دارم از دستم ناراحت شدن لطفا یه راهی برای من پیشنهاد کنید / باتشکر

جواب خداوند متعال یکی از مهم ترین ویژگی های انسان های الهی و پارسا پیشه را کظم غیظ و عفو از مردم می شمارد و در سوره آل عمران آیه 134 می فرماید: و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین؛ {مومنان} در هنگام عصبانیت خشم خود را فرو می برند و ازخطای مردم در می گذرند وخدا نیکوکاران را دوست دارد.
حالت خشم و غضب از خطرناک ترین حالات انسان است و اگر کنترل نشود موجب می شود که بسیاری ازجنایات و تصمیم های خطرناک از انسان صادر شود که انسان یک عمر باید کفاره و تاوان آن را بپردازد.
افراد موقع خشم سه گروهند:
1.. اشخاصی هستند که در هنگام غضب افراط می کنند و از حد و مرز ایمان بیرون می روند. این گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا که پشیمانی هم سودی به حالشان نخواهد داشت. (خشم شیطانی)
2. اشخاصی هستند که اساساً خشمگین نمی شوند و اصلا قوه غضبیه خود را به کار نمی گیرند و در جاهایی که حتی شرع و عقل هم برای آنان خشم را لازم دانسته است، به هیچ وجه حرکتی ندارند. اینان نه تنها عملی ناپسند انجام می دهند، بلکه از افراد عصبانی بدترند و افرادی بی غیرت و بی هویت تلقی می شوند. (بی غیرتان)
3. اشخاصی هستند که براساس کمال وجودی خود هرگاه {به جا} خشمگین شوند، از مرز اعتدال خارج نمی شوند. اینان با ایمان راسخ و اعتماد به نفسی که دارند، هنگام بروز حالت خشم بر وجودشان تسلط کامل دارند و تمام اعضا و جوارح آنان تحت فرمان عقل و ایمانشان قرار دارد. (خشم مقدس)
راه های کنترل خشم:
1.. در حضور امام باقر(علیه السلام) سخن از غضب به میان آمد، حضرت فرمود: ...هرگاه شخصی خشمگین شد اگر ایستاده است فورا بنشیند تا پلیدی و وسوسه شیطان از او دور شود و هرگاه به خویشاوندش غضب کند، به نزد او برود و بدنش را مس کند؛ چرا که خویشاوند اگر مس شود، آرامش یابد.
2. باید به سیره انبیاء عظام و اولیاء دین (علیهم السلام) توجه شود و مثل آن بزرگواران خشم خود را کنترل کرد.
در سیره اخلاقی امام باقر(علیه السلام) آمده است: روزی یک نفر مسیحی به آن حضرت جسارت کرد و گفت : «انت بقر؛ تو گاو هستی»!! اما امام بدون اینکه خشمگین شود، فرمود: «لا، انا باقر؛ نه، من باقرم.» مسیحی گفت: تو پسر آن زن آشپز هستی. امام فرمود: آری مادرم یک بانوی آشپز بود. آن مرد برای اینکه امام را عصبانی کند، دوباره گفت: تو پسر زن سیاه چرده، زنگی و دشنام گو هستی. امام پاسخ داد. اگر تو راست می گویی، خدا مادرم را بیامرزد و اگر دروغ می گویی، خداوند تو را ببخشد. وقتی آن مرد مسیحی بردباری و حلم بی پایان امام را مشاهده کرد که با این اهانت ها هرگز خشمگین نشد و کاملا بر نفس خود مسلط بود، زبان بر شهادتین جاری کرد و مسلمان شد.
3. وقت خشم گفته شود: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم».
4. با آب سرد وضو گرفته شود.
5. عمل لذت بخش کظم غیظ و ثواب آن را در نظر آورده شود.
6. از افراد بدخلق و عصبانی فاصله گرفته شود و با آنها رفاقت و معاشرت و دوستی نشود.
7. وقتی بر فردی ضعیف تر از خودش خشم می گیرد، فراموش نکند که قدرت خداوند خیلی بالاتر از قدرت اوست و ممکن است مورد قهر و غضب و انتقام خداوند قرار گیرد.
آثار و فواید کنترل عصبانیت:
اگر انسان در حالات خشم و غضب، مالک نفس خویش باشد، او را می توان از افراد نیرومند و توانا برشمرد؛ چرا که کنترل نفس سرکش در آن حالت، ایمان و اراده ای والا و قوی لازم دارد که خیلی از انسان ها نمی توانند از عهده اش برآیند. لذا هر کس در کنترل خشمش موفق شود، افزون بر بهره های فراون دنیوی دارای مقامی بلند از نظر معنوی خواهد بود مانند:
1. نجات از آتش دوزخ
امام باقر(علیه السلام) میفرماید: من ملک نفسه اذا... غضب حرم الله جسده علی النار؛ هر کس در هنگام خشم و غضب مالک نفس خویش باشد، خداوند متعال بدن او را بر آتش جهنم حرام خواهد کرد.
2. آرامش روز قیامت
امام باقر(علیه السلام) میفرماید: من کظم غیظا و هو یقدر علی امضائه حشا الله قلبه امنا و ایمانا یوم القیامه؛ هر کس خشم خود را فرو برد، در حالی که می توانست از طرف مقابل انتقام بگیرد خداوند متعال در روز قیامت قلبش را از ایمان و امنیت و سلامتی پرخواهد کرد.
3. روشن شدن چشم اهل بیت(علیهم السلام(
امام باقر(علیه السلام) می فرماید: پدرم امام صادق(علیه السلام) می فرمود: پسرم! هیچ چیز مانند عصبانیتی که با صبر پایان می پذیرد چشم پدرت را روشن نمی کند.
4. امنیت از خشم خدا
امام باقر(علیه السلام) می فرماید: یا موسی امسک غضبک عمن ملکتک علیه: اکف عنک غضبی؛ خدای عزوجل به موسی(علیه السلام) فرموده است: ای موسی خشم خود را از کسی که تو را بر او مسلط ساخته ام، بازگیر تا خشم خود را از تو بازگیرم.
5. اهل ایمان شدن
قرآن کریم در سوره شوری آیه 37 میفرماید: و اذا غضبوا هم یغفرون؛ مومنین زمانی که خشمگین می شوند (با فرو خوردن خشم خود) عفو و گذشت می کنند.
مضرات کنترل نکردن خشم و غضب:
1. زمینه تسط شیطان بر او
امام باقر(علیه السلام) می فرماید: غضب، آتش پاره ای است از شیطان است که در باطن فرزند آدم است و هرگاه کسی عصبانی شود، چشم هایش سرخ شود و باد به رگ هایش افتد و شیطان در وجودش داخل شود.
2. دور شدن از فضائل اخلاقی
کسی که عصبانی شود بی حیا و بی ادب شود و احترام بزرگان و اطرافیان را نگه نمی دارد. پرده حیا و عفت را می درد و در نتیجه سخنانی بر زبانش جاری می شود که در حالت عادی از گفتن وحتی شنیدن آن خجالت می کشد. دست به کارهایی می زند که با اخلاق و انسانیت منافات دارد.
3. خوار و رسوا شدن
کسی که عصبانی شود هنگام خشم درمیان جمع، فردی غیرعادی، ناتوان و سبک قلمداد می شود که قادر به کنترل خویش نیست و نمی تواند خود را مدیریت کند لذا اطرافیان به حقارت و یا ترحم به او نگاه میکنند.
4. سلب اعتماد از او
کسی که عصبانی شود افراد جامعه به او اعتماد نمی کنند؛ زیرا نتیجه میگیرند که او به اندک بهانه ای خشمگین می شود و تصمیماتی می گیرد که مبنای عقلانی و منطقی ندارد.
*****
چند حدیث از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) در باره خشم و غضب:
1) اَلا اِنَّ خَيرَ الرِّجالِ مَن كانَ بَطى ءَ الغَضَبِ سَريعَ الرِّضا؛
بدانيد كه بهترين انسان ها كسانى هستند كه دير به خشم آيند و زود راضى شوند.
2) ما تَجَرَّعَ عَبدٌ جُرعَةً اَفضَل عِندَ اللّه مِن جُرعَةِ غَيظٍ كَظَمَها اِبتِغاءَ وَجهِ اللّه ؛
انسان هيچ جرعه اى ننوشيد كه نزد خدا از جرعه خشمى كه براى رضاى خدا فرو خورد بهتر باشد.
3) اِنَّ الغَضَبَ مِنَ الشَّيطانِ وَاِنَّ الشَّيطانَ خُلِقَ مِنَ النّارِ وَاِنَّما تُطفَأُ النّارُ بِالماءِ فَاِذا غَضِبَ اَحَدُكُم فَليَتَوَضَّ؛
خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى شود، پس هرگاه يكى از شما به خشم آمد، وضو بگيرد.
4) اَلصَّرعَةُ كُلُّ الصَّرعَةِ الَّذى يَغضبُ فَيَشتَدُّ غَضَبُهُ وَيَحمَرُّ وَجهُهُ وَيَقشَعِرُّ شَعرُهُ فَيَصرَعُ غَضَبَهُ؛
كمال دليرى آن است كه كسى خشمگين شود و خشمش شدّت گيرد و چهره اش سرخ شود و موهايش بلرزد، امّا بر خشم خود چيره گردد.
5) اَلا وَ اِنَّ الغَضَبَ جَمرَةٌ فى قَلبِ ابنِ آدَمَ، اَما رَأيتُم اِلى حَمرَةِ عَينَيهِ وَ انتِفاخِ اَو داجِهِ؟! فَمَن اَحَسَّ بِشَى ءٍ مِن ذلِكَ فَليَلصَق بِالارضِ؛
بدانيد كه خشم پاره آتشى در دل انسان است. مگر چشمان سرخش و رگ هاى گردنش را [هنگام خشم] نديده اند. هر كس چنين احساسى پيدا كرد، روى زمين بنشيند.
6) قال السجاد (علیه السلام): مَرَّ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله بِقَومٍ يَرفَعونَ حَجَرا فَقالَ : ما هذا ؟ قالوا : نَعرِفُ بِذاكَ اَشَدَّنا وَ اَقوانا . فَقالَ صلى الله عليه و آله : اَلا اُخبِرُ كُم بِاَشَدِّكُم وَ اَقواكُم؟ قالوا: بَلى، يا رَسولَ اللّه. قالَ: اَشَدُّكُم وَ اَقواكُمُ الَّذى اِذا رَضىَ لَم يُدخِلهُ رِضاهُ فى اِثمٍ وَ لا باطِلٍ وَ اِذا سَخِط لَم يُخرِجهُ سَخَطُهُ مِن قَولِ الحَقِّ وَ اِذا قَدَرَ لَم يَتَعاطَ مالَيسَ لَه بِحَقٍّ ؛
پيامبر صلى الله عليه و آله بر گروهى گذشتند كه سنگى را بلند مى كردند . فرمودند : اين چه كارى است؟ گفتند : با اين كار ، نيرومندترين و محكم ترينِ خود را مى شناسيم . فرمودند : آيا به شما خبر دهم كه محكم ترين و قوى ترينِ شما كيست؟ گفتند : بلى اى پيامبر خدا ! فرمودند : محكم ترين و قوى ترين شما ، كسى است كه هر گاه خشنود شود ، خشنودى اش او را به گناه و باطل نكشاند ، و هر گاه خشمگين شود ، خشمش او را از سخن حق ، بيرون نبرد ، و هر گاه به قدرت رسيد ، آنچه برايش حق نيست، دست نزند.
7) مَن دَفَعَ غَضَبَهُ دَفَعَ اللّه‏ُ عَنهُ عَذابَهُ وَ مَن حَفِظَ لِسانَهُ سَتَرَ اللّه‏ُ عَورَتَهُ؛
هر كس خشمش را برطرف سازد، خداوند كيفرش را از او بردارد و هر كس زبانش را نگه دارد، خداوند عيبش را بپوشاند.
8) قال علی (علیه السلام): قالَ رَجُلٌ لِلنَّبی (صلی الله علیه و آله و سلّم): یا رَسُولَ اللهِ عَلِّمنی. فَقالَ : إذهَب فَلا تَغضَب؛
مردی به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: ای رسول خدا چیزی به من بیاموز، حضرت فرمود: برو و خشمگین مشو.
چند حدیث از آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در باره خشم و غضب:
1) بِئسَ القَرينُ الغَضَبُ: يُبدِى المَعائبَ ويُدنِى الشَّرَّ وَيُباعِدُ الخَيرَ؛
خشم هم نشين بسيار بدى است: عيب ها را آشكار، بدى ها را نزديك و خوبى ها را دور مى كند.
2) اَقدَرُ النّاسِ عَلَى الصَّوابِ مَن لَم يَغضَب؛
تواناترين مردم در تشخيص درست كسى است كه خشمگين نشود.
3) لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛
با خشم، تربيت {ممكن} نيست .
4) شيعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمرِنا اَلَّذينَ اِن غَضِبوا لَم يَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم يُسرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا؛
شيعيان ما كسانى اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى روند. چون خشميگين شوند، ظلم نمى كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى كنند، براى همسايگانشان مايه بركت اند و نسبت به هم نشينان خود در صلح و آرامش اند.
5) اَلحِلمُ يُطفى نارَ الغَضَبِ وَالحِدَّةُ تُؤَجِّجُ إِحراقَهُ؛
بردبارى آتش خشم را فرو مى نشاند و تندى آن را شعله ورتر مى كند.
6) مَن غاظَكَ بِقُبحِ السَّفَهِ عَلَيكَ، فَغِظهُ بِحُسنِ الحِلمِ عَنهُ؛
هر كس با زشتىِ سبكسرى تو را خشمگين كرد تو با زيبايى بردبارى او را به خشم آور.
7) اَلحَسودُ سَريعُ الوَثبَةِ، بَطى ءُ العَطفَةِ؛
حسود زود خشمگين مى شود و دير كينه از دلش مى رود.
8) جاهِد شَهوَتَكَ وَغالِب غَضَبَكَ وَخالِف سوءَ عادَتِكَ، تَزكُ نَفسُكَ، وَيَكمُل عَقلُكَ وَتَستَكمِلُ ثَوابَ رَبِّكَ؛
با هوا و هوس خود جهاد كن، بر خشمت مسلّط شو و با عادتهاى بد خود مخالفت كن تا نفست پاكيزه شود، عقلت به كمال برسد و از پاداش پروردگارت بهره كامل ببرى.
9) إِذَا اختَشَمَ المُومِن أَخَاهُ فَقَد فَارقَهُ ؛
به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی از اوست.
10) خَيرُ النّاسِ مَن اِن اُغضِبَ حَلُمَ وَ اِن ظُلِمَ غَفَرَ وَ اِن اُسى‏ءَ اِلَيهِ اَحسَنَ؛
بهترين مردم كسى است كه اگر او را به خشم آورند، بردبارى نمايد و چنانچه به او ظلم شود، ببخشايد و چون به او بدى شود، خوبى كند.
11) لا تَسرَعَنَّ إلَی الغَضَبِ فَیَتَسَلَّطَ عَلَیکَ بِالعِبادَةِ؛
هرگز در خشم گرفتن شتاب مکن چرا که به صورت عادت بر تو مسلّط می شود.
12) قال علی (علیه السلام): قالَ رَجُلٌ لِلنَّبی (صلی الله علیه و آله و سلّم): یا رَسُولَ اللهِ عَلِّمنی. فَقالَ : إذهَب فَلا تَغضَب؛
مردی به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: ای رسول خدا چیزی به من بیاموز، حضرت فرمود: برو و خشمگین مشو.
چند حدیث از امام صادق (علیه السلام) در باره خشم و غضب:
1) لَيسَ مِنّا مَن لَم يَملِكُ نَفسَهُ عِندَ غَضَبِهِ؛
كسى كه هنگام خشم خوددار نباشد، از ما نيست.
2) مَن غَضِبَ عَلَيكَ ثَلاثَ مَرّاتٍ وَلَم يَقُل فيكَ سوءا فَاتَّخِذهُ لِنَفسكَ خَليلاً؛
هر كس سه بار بر تو خشم گرفت ولى به تو بد نگفت، او را براى خود به دوستى انتخاب كن.
3) اَلمُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَم يُخرِجهُ غَضَبُهُ مِن حَقٍّ وَاِذا رَضِىَ لَم يُدخِلهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَالَّذى اِذا قَدَرَ لَم يَأخُذ اَكثَرَ مِمّا لَهُ؛
مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنوديش او را به باطل نكشاند و چون قدرت يابد بيش از حقّ خود نگيرد.
4) ما مِن عَبدٍ كَظَمَ غَيظا إِلاّ زادَهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ عِزّا فِى الدُّنيا وَالخِرَةِ؛
هيچ بنده اى خشم خود را فرو نخورد، مگر اين كه خداوند عزّوجلّ بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.
5) ثَلاثَةٌ لاتُعرَفُ إِلاّ فى ثَلاثِ مَواطِنَ: لايُعرَفُ الحَليمُ إِلاّ عِندَ الغَضَبِ وَلاَ الشُّجاعُ إِلاّ عِندَ الحَربِ وَلا أَخٌ إِلاّ عِندَ الحاجَةِ؛
سه كس اند كه جز در سه جا شناخته نمى شوند: بردبار جز در هنگام خشم، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نيازمندى.
6) ثَلاثٌ مـَن کـُنَّ فِیهِ کـانِ سَیِّـداً: کَظمُ الغَیظِ وَالعَفـوُ عَن المَسیىءِ والصِّله بِـالنَفـسِ وَالمـالِ؛
سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ،گذشت از بدکـردار، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال.
7) مَن کَفَّ غَضَبَهُ سَتَرَ اللهُ عَورَتَهُ؛
کسی که جلوی خشمش را بگیرد خداوند نقصها و کاستی های او را می پوشاند.
چهار حدیث از سایر معصومین (علیهم السلام) در باره خشم و غضب:
1) قال السجاد (علیه السلام): مَرَّ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله بِقَومٍ يَرفَعونَ حَجَرا فَقالَ : ما هذا ؟ قالوا : نَعرِفُ بِذاكَ اَشَدَّنا وَ اَقوانا . فَقالَ صلى الله عليه و آله : اَلا اُخبِرُ كُم بِاَشَدِّكُم وَ اَقواكُم؟ قالوا: بَلى، يا رَسولَ اللّه. قالَ: اَشَدُّكُم وَ اَقواكُمُ الَّذى اِذا رَضىَ لَم يُدخِلهُ رِضاهُ فى اِثمٍ وَ لا باطِلٍ وَ اِذا سَخِط لَم يُخرِجهُ سَخَطُهُ مِن قَولِ الحَقِّ وَ اِذا قَدَرَ لَم يَتَعاطَ مالَيسَ لَه بِحَقٍّ ؛
پيامبر صلى الله عليه و آله بر گروهى گذشتند كه سنگى را بلند مى كردند . فرمودند : اين چه كارى است؟ گفتند : با اين كار ، نيرومندترين و محكم ترينِ خود را مى شناسيم . فرمودند : آيا به شما خبر دهم كه محكم ترين و قوى ترينِ شما كيست؟ گفتند : بلى اى پيامبر خدا ! فرمودند : محكم ترين و قوى ترين شما ، كسى است كه هر گاه خشنود شود ، خشنودى اش او را به گناه و باطل نكشاند ، و هر گاه خشمگين شود ، خشمش او را از سخن حق ، بيرون نبرد ، و هر گاه به قدرت رسيد ، آنچه برايش حق نيست، دست نزند.
2) قال الباقر (علیه السلام): مَن کَفَّ غَضَبَهُ عن النّاس کَفَّ اللهُ عنهُ عَذابَ یومَ القِیامة؛
کسی که خشمش را از مردمان باز دارد خداوند نیز در روز قیامت عذابش را از او باز می دارد.
3) قال الرضا (علیه السلام): تزاوَرُوا تَحـابـّوا و تَصـافَحُـوا و لا تَحـاشَمُـوا؛
به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.
4) قال الهادی (علیه السلام): اَلغَضَبُ عَلى مَن تَملِكُ لُؤمٌ؛
بر زيردستان خشمگين شدن نشانه پَستى است.
*****
عزیزم؛ البته برای رسیدن به قرب خدا و خیر و خوشبختی و موفقیّت در زندگی و برکت و رزق و روزی فراوان و سلامتی روحی و اخلاقی؛ چند توصیه به شما دارم:
1- گناه نکنید.
گناه، دل را ويران مي‌كند، دلي كه حرم و خانة خداست؛ گناه آن را نابود و قواي معنوي را تضعيف و ريشه‌هاي درخت ايمان را مي‌سوزاند.
امام باقر (عليه السّلام) مي‌فرمايند: هيچ بنده مؤمنی نيست مگر اين كه در قلبش نقطه سفيدي است. پس هر گاه گناهي را مرتكب شود، نقطه سياهي در قلبش نمودار مي‌گردد و باعث تباهي دل مي‌شود».
امام صادق (عليه السّلام) می فرماید: همانا به درستي كه انسان گناهي را كه مرتكب مي‌شود با آن گناه رزق و روزي از او دفع مي‌گردد».
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) می فرماید: هر گاه بنده گناهي را مرتكب شود، به خاطر آن گناه از نماز شب محروم مي‌شود.
امام صادق (عليه السّلام) مي‌فرمايند: «انّ ادني ما اصنع بالعبد اذا آثر شهوته علي طاعتي ان احرمه لذيذ مناجاتي؛ هر بنده‌اي كه خواهش نفس خود را بر طاعت من اختيار نمود كمترين كاري كه دربارة او انجام دهم اين است كه او را از لذّت مناجاتم محروم مي‌سازم.».
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) می فرماید: بدانيد و هوشيار باشيد همانا در قيامت بنده‌ را به خاطر يكي از گناهانش صدسال حبس مي‌كنند در حالي كه او به حوراني نگاه مي‌كند كه در بهشت براي او آماده شده‌اند و به نماز و نعمت مشغولند.
2- نمازها، «خصوصاً نماز صبح» را حتماً اول وقت بخوانید.
حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسكری(علیه السلام) روایت می كند كه فرمودند: "خداوند متعال با حضرت موسی تكلم كرد، حضرت موسی فرمود:خدای من. كسی كه نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به او عطا می كنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم.
آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) کسی که نماز را سبک بشمارد خداوند او را به شش بلای در دنیا گرفتار میکند:
1) خير و بركت را از عمر او برمى دارد.
2) خير و بركت را از روزى اش برمى دارد.
3) نشانه صالحان را از چهره او محو مى فرمايد.
4) در برابر اعمالى كه انجام داده اجر و پاداش به او داده نمى شود.
5) دعاى او به سوى آسمان بالا نمى رود و مستجاب نمى گردد.
6) هيچ بهره اى در دعاى بندگان شايسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
3- اول شبها صدقه بدهید و سوره «واقعه» بخوانید و هنگام خواب، پس از تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) 70 مرتبه استغفار کنید و بگوئید: «استغفرالله ربّی و أتوب إلیه».
هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هیچ تنگدستی و گرفتاری به او نمی رسد.رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرموده اند: سوره واقعه را به زنانتان یاد دهید زیرا آن سوره بی نیاز کننده است.
در خبر است: عبدالله بن مسعود صحابی بزرگوار رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) بیمار شد. خلیفه وقت ، عثمان بن عفان، به دیدار او رفت و ناراحت و نگرانی در چهره او دید از او پرسید: چرا ناراحتی و آه و ناله می کنی؟ گفت: گناهکارم. پرسید: چه می خواهی؟ گفت: رحمت خداوند را، پرسید: آیا نیاز به پزشک داری؟ گفت: طبیب حقیقی مرا بیمار کرده است. پرسید: آیا می خواهی کمک مالی به تو بکنم؟ گفت: آن زمان که نیاز داشتم ندادی و اکنون نیازی ندارم. عثمان گفت: پول می دهم برای دخترانت باشد. ابن مسعود گفت: آنها نیازی ندارند. چون به ایشان گفته ام که همواره سوره واقعه را قرائت نمایند که هیچ گاه نیازمند نخواهند شد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) فرمودند: اگر سوره واقعه را بنویسند و در خانه بگذارند موجب افزایش خیر و برکت می شود و هر کس به قرائت آن مداومت ورزد، فقر از او برطرف می شود و در آن افزایش حفظ و توفیقات و وسعت در مال وجود دارد.
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: هر کس در هر شب جمعه سوره واقعه را قرائت کند، خداوند او را دوست دارد و او را محبوب همه مردم می گرداند و هرگز در دنیا ناراحتی، فقر و تنگدستی و آفتی از آفات دنیا به او نخواهد رسیدو از همراهان و رفیقان امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواهد بود.و این سوره ویژه امیرالمومنین علی علیه السلام است و هیچ کس در آن شرکت ندارد.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: سوره واقعه دارای منافع و بهره های زیادی است که قابل شمارش نیست. از جمله فواید این سوره آن است که اگر برای مرده ای خوانده شود، خداوند او را می امرزد و اگر برای کسی که در حال احتضار و مرگ است بخواند، مرگ و خروج روحش به اذن خدا آسان می شود.
به همراه داشتن نوشته سوره واقعه موجب آسانی زایمان می شود.
4- اول روزها صدقه بدهید و سوره «یس» بخوانید.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) به آقا أمیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: یا علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است، هر که آن را قرائت کند: 1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛ 2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛ 3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛ 4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛ 5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛ 6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛ 7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛ 8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛ 9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛ 10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
شخصی به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عرض کرد: بفرمایید وقتی چیزی یا کسی گم می شود چه باید بکنم؟ حضرت فرمودند: دو رکعت نماز بخوان و در هر دو رکعت بعد از حمد «یس» بخوان و بعد از آن بگو: یا هادی الضالّهِ رُدَّ عَلَیَّ ضالَّتی» ای هدایت کننده گمشدگان، گمشده ام را به من برگردان. آن شخص می گوید: من این کار را کردم و بعد از مدتی خداوند گمشده ام را به من برگرداند.
از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است: هر کس سوره «یس» را نوشته و پس از شستن از آب آن بنوشد در درونش هزار گونه دوا و نیز هزار گونه نور و یقین و برکت و رحمت را وارد کرده است و هر گونه دردی را از او دور میکند.
از حضرت سلمان فارسی (رحمة الله) روایت شده اگر کسی ده روز بعد از نماز صبح قبل از سخن گفتن با کسی، سوره «یس» را بخواند و این دعا را قبل از تلاوت سوره مزبور ده مرتبه بخواند بعد سوره را بخواند هر حاجتی را که بخواهد انجام شود انشاءالله؛ زیرا که اسم اعظم خداوندی در این دعا است ودعا است:
«بسم الله الرحمن الرحیم، یا قدیم یا دائم یا حی و یا قیوم یا فرد و یا وتر یا واحد یا احد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد و صلی الله علی محمد و اله اجمعین برحمتک یا ارحم الراحمین.»
5- به بزرگترها «خصوصا پدر و مادر» احترام کنید و بکوشید آنها را از خودتون خوشنود کنید.
قرآن در سوره اسرا آيه 23 می فرماید: و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر احسان كنيد! و در سوره لقمان آيه 15 می فرماید: اگر آنها به تو اصرار كنند كه مشرك شوي اطاعتشان مكن، ولي در زندگي دنيا به نيكي با آنها معاشرت نما!
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: مردي نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) آمد و عرض كرد من جوان با نشاط و ورزيده اي هستم و جهاد را دوست دارم ولي مادري دارم كه از اين موضوع ناراحت مي شود، پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: برگرد و با مادر خويش باش، قسم به آن خدايي كه مرا به حق مبعوث ساخته است، يك شب مادر با تو مانوس گردد از يك سال جهاد در راه خدا بهتراست.
در معارف اسلام احترام به پدر و مادر از مهمترين مسائل اخلاقي است و بي احترامي به پدر و مادر گناه بزرگي است كه خداوند به راحتي از آن نمي گذرد و تا روز قيامت صبر نمي كند و فرزند خطاكار را سريع مجازات مي نمايد. پيامبر بزرگ ما در اهميت اين موضوع مي فرمايد: «كيفر سه گناه تا قيامت به تاخير نمي افتد عاق پدر و مادر، ظلم و تجاوز به مردم و ناسپاسي در مقابل احسان و نيكي ديگران.».
امام صادق (علیه السلام) مي فرمايد: «حسن سلوك و نيكي به والدين از حسن شناخت و معرفت عبد به خداوند تعالي است، زيرا هيچ عبادتي انسان را به سرعت نيكي به پدر و مادر به خشنودي خداوند تعالي نمي رساند آن هم احساني كه محض تحصيل رضاي پروردگار باشد.».
امام باقر (علیه السلام) مي فرمايد: «خوشا به حال كسي كه به پدر و مادر خود نيكي كند، زيرا خداوند بر عمر او مي افزايد»
امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: «خداوند دعاي سه كس را رد نخواهد كرد: دعاي پدر در حق فرزند در هنگام نيكي به او، دعاي پدر بر ضد فرزند(نفرين) هنگامي كه مورد عاق او واقع شود و دعاي مظلوم بر ظالم.»
کمیل بن زیاد مى‏گوید : امیر المؤمنین (علیه السلام) همواره به نیکى بر پدر و مادر تشویق مى‏کرد و مى‏فرمود : «فرزندان من! بر شما باد به نیکى بر پدر و مادر که در دعاى آنها هم بهبودى است و هم نابودى».
به برکت این اعمال حتماً مورد لطف خدای سبحان قرار میگیرید. یاحقّ.



  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -