انهار
انهار
مطالب خواندنی

نکات راه ثابت شدن طهارت

بزرگ نمایی کوچک نمایی


1- امام خمینی ، فاضل لنکرانی ، بهجت، نوري، سبحاني: و لباس هم در تصرف او باشد.

2- گلپايگاني، خوئي، تبريزي، سيستاني، صافي، نوري: و انسان به گفته او اطمينان پيدا كند.

بهجت: در صورتي كه ظن به خلاف گفته او نباشد.

وحید خراسانی : و انسان به گفته او اطمينان پيدا كند يا ثقه باشد و ظن بر خلاف گفته او نباشد.

3- وحید خراسانی : ولي اگر لباس در اختيار او باشد و متهم به بي مبالاتي درطهارت و نجاست نباشد حصول اطمينان لازم نيست.

مکارم شیرازی : هر گاه انساني لباسش را به لباسشويي مسلمان دهدكه آن را بشويد و آب كشد قول او قبول است.

مظاهري: كسي كه وكيل شده است لباس يا چيز ديگري را آب بكشد اگر بگويد آب كشيدم قول او قبول است.

شبیری زنجانی : اين مسأله را در رساله خود نياورده اند.

4- بهجت: و در صورتي كه مي تواند يقين تقديري متعارف را تشخيص دهد، آن مقدم است (يعني با اينكه يقين پيدا نمي كند به مقداري كه بشويد كه ساير مسلمانها مي شويند و بيش از آن لازم نيست).

اراكي: اگر به نحو متعار ف، چيز را آب بكشد كفايت مي كند.

فاضل لنکرانی : همانند عرف مردم رفتار نمايد و يقين براي او لازم نيست.

 سبحاني: مي تواند به همانگونه كه ديگران يقين پيدا مي كنند اكتفا كند.

مکارم شیرازی : كساني كه گرفتار حالت وسوسه مي شوند و زود، يقين به نجس بودن چيزي پيدامي كنند و يا به هنگام آب كشيدن چيز نجس به آساني يقين به پاكي پيدا نمي كنند يقين آنها اعتبار ندارد و مي توانند همان طور كه ديگران يقين پيدا مي كنند قناعت كنند.

وحید خراسانی : اگر انسان حالي دارد كه در آب كشيدن چيز نجس يقين و اطمينان پيدا نمي كند، مي تواند به آنچه كه افراد متعارف درتطهير عمل مي كنند اكتفا نمايد.

سيستاني: انسان وسواسي كه در آب كشيدن چيز نجس يقين پيدا نمي كند، اگر به همان نحوي كه افراد متعارف آب مي كشند رفتار نمايد كفايت مي كند.

مظاهري: افراد وسواسي كه زود اطمينان به نجاست چيزي پيدا مي كنند، يا هنگام آب كشيدن چيزي به آساني اطمينان پيدا نمي كنند نبايد به اطمينان خو د اعتنا كنند بلكه بايد به طور متعارف عمل كنند و اعتناي اينگونه افراد به گمان بلكه به اطمينان خود حرام است و اعما ل غير متعارف آنها موجب خسران دنيا و آخرت است .

شبیری زنجانی : اين مسأله را در رساله خود نياورده اند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -