انهار
انهار
مطالب خواندنی

نکات اسلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی


1-  فاضل لنکرانی : مشرك

تبريزي: كافر غير كتابي

مکارم شیرازی :  در بحث نجاسات گفتيم احتياط واجب است از كافر اجتناب شود.

2- خوئي، سيستاني، تبريزي، وحید خراسانی ، شبیری زنجانی : يعني به يگانگي خدا و نبوت خاتم الانبياء (شبیری زنجانی : از روي اعتقاد شهادت دهد، به هر لغت كه باشد)

مظاهري: به هر لغتي شهادتين بگويد.

3- وحید خراسانی ، سيستاني: چنانچه قبلا محكوم به نجاست بوده.

4- امام خمینی ، اراكي، بهجت، مکارم شیرازی ، نوري، سبحاني: ولي اگر موقع مسلمان شدن عين نجاست به بدن او بوده، بايد برطرف كند و جاي آن را آب بكشد، بلكه اگر پيش از مسلمان شدن عين نجاست برطرف شده لازم نيست جاي آن را آب بكشد .

خوئي، تبريزي، شبیری زنجانی ، وحید خراسانی ، سيستاني: ولي اگر موقع مسلمان شدن، عين نجاست به بدن او بوده، بايد برطرف كند و جاي آن را آب بكشد، بلكه اگر پيش از مسلمان شدن عين نجاست برطرف شده باشد، احتياط واجب (شبیری زنجانی : احتياط مستحب) آن است كه جاي آن را آب بكشد (تبريزي: و بنا بر اظهر كافر كتابي پاك است).

مظاهري: بعد از مسلمان شدن احكام اسلام بر او بار مي شود گر چه ندانيم قبلا مسلمان شده يا نه، ولي اگر بدانيم قبلا مسلمان نشده است مسلمان نيست و احكام اسلام را ندارد و همچنين است هر گاه شهادتين نگويد ولي قلبا به معناي او ايمان داشته باشد.

5- فاضل لنکرانی : اگر موقعي كه مشرك بوده.

6- امام خمینی ، خوئي، گلپايگاني، تبريزي، وحید خراسانی ، شبیری زنجانی ، صافي: بلكه اگر در بدن او هم باشد بنا براحتياط واجب (گلپايگاني، صافي: بنا براحتياط لازم) بايد از آن اجتناب كند.

فاضل لنکرانی :  بلكه اگر در بدن او هم باشد بايد از آن اجتناب كند.

سيستاني: چه آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او باشد چه نباشد بنا براحتياط واجب بايد از آن اجتناب كند.

مکارم شیرازی : لباسي كه بر تن كافر است، وقتي اسلام آورد، پاك نمي شود بنا برحتياط واجب

مظاهري: اين مسأله را در رساله خود نياورده اند.

نوري: ولي لباسي كه در موقع مسلمان شدن در بدن او بوده است، پاك مي شود هر چند با عرق بدن او ملاقات كرده باشد.

سبحاني: لباسي كه بر تن كافر است، و قبلا به وسيله عرق بدن و غيره نجس شده باشد با اسلام آوردن پاك مي شود.

بهجت: ولي اگر در بدن او باشد بنا براظهر پاك مي شود....

7-  فاضل لنکرانی : اگر مشرك

8- اراكي: ولي اگر بداند قبلا مسلمان نشده بايد از او اجتناب كرد

امام خمینی ، فاضل لنکرانی ، سبحاني: ولي اگر بداند قلبا مسلمان نشده بنا بر احتياط واجب بايد از او اجتناب كرد.

گلپايگاني، صافي: بلكه اگر بداند هم كه اعتقاد ندارد تا اظهار كفر نكرده بنا براقوي پاك است.

خوئي، سيستاني، تبريزي، وحید خراسانی : و همچنين اگر بداند قلبا مسلمان نشده است ولي چيزي كه منافي با اظهار شهادتين باشد از او سر نزند.

بهجت: ولي اگر قلبا مسلمان نشده، نجس بودن خالي از وجه نيست: شبیری زنجانی : ولي اگر بداند قلبا مسلمان نشده بنا براحتياط نجس است.

مکارم شیرازی : هر گاه كافر شهاديتن نگويد ولي قلبا به معني آن ايمان داشته باشد مسلمان است، اما اگر بر زبان جاري كند و يقين باشد كه قلبا به آن ايمان ندارد احتياط واجب آن است كه از او اجتناب شود.

نوري: بلكه اگر انسان بداند كه قلبا مسلمان نشده است هنگامي كه در ظاهر اسلام را مراعات مي كند، پاك است.

مظاهري: ولي اگر بدانيم قلبا مسلمان نشده است مسلمان نيست و احكام اسلام را ندارد و همچنين است هر گاه شهادتين نگويد ولي قلبا به معناي او ايمان داشته باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -