انهار
انهار
مطالب خواندنی

نکات مربوط به زمین (1)

بزرگ نمایی کوچک نمایی


1-  شبیری زنجانی : اين مورد را در رساله خود نياورده اند.

2-  فاضل لنکرانی : كه با قير پوشيده شده

3-  بهجت: يا هر چيزي كه به آن زمين نگويند.

4-  امام خمینی : بلكه پاك نشدن اقوي است.

 بهجت: أظهر، بقاء نجاست است.

فاضل لنکرانی ، نوري: پاك نمي شود.

شبیری زنجانی : روي آنچه معمولا با آن زمين را فرش مي كنند آسفالت پاك مي شود ولي به واسطه چيزي كه فرش كردن زمين با آن متعارف نيست محل اشكال است.

مکارم شیرازی : مشكل است، ولي با راه رفتن روي آسفالت پاك مي شود.

سبحاني: ولي روي زمين خاكي و شن و آجر فرش و كف سيماني پاك مي شود.

مظاهري: روي آسفالت و روي زميني كه با موزائيك فرش شده پاك مي شود.

5-  خوئي، تبريزي، سيستاني: 15 ذراع است يا بيشتر

 وحید خراسانی  : 15 ذراع است يا بيشتر

نوري: 15 ذراع (كه تقريبا 10 گام مي شود ) يا بيشتر

سبحاتي: 15 ذراع (كه تقريبا 7متر) يا بيشتر

شبیری زنجانی : 15 ذراع است يا مانند آن(ذراع دست حدود نيم متر است).

6-  بهجت: بعد از برطرف شدن عين نجاست، بنابر اظهر تماس كف پا و ته كفش با زمين كافي است، اگر چه راه رفتن و ماليدن صدق ننمايد، ولي بهتراست براي پاك شدن كف پا و ته كفش 185 قدم يا بيشتر راه رفت.

سيستاني: از آرنج تاسر نوك انگشت وسط دست را ذراع گويند، كه گفته شده است در انسانهاي متوسط القامة، چيزي برابر 46سانتيمتر مي باشد .

سبحاني: در روايات 15 ذراع آمده، كه ذراع يعني نوك آرنج تا سر انگشت دست انسان:،تقريبا 45سانتي متر مي باشد.

7- خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید خراسانی ، نوري، سبحاني: پانزده ذراع

8- بهجت: عين نجاست .

9- مکارم شیرازی : براي پاك شدن كف پا وته كفش، اگر مختصري راه برود يا پا را بر زمين كشد كافي است، ولي بهتر است لااقل پانزده ذراع(تقريبا 5/7متر) راه برود.

10-  بلكه اگر خشك هم باشد به راه رفتن پاك مي شود.(مکارم شیرازی : [و] وجود رطوبت غير مسري در زمين نيز ضررندارد ).

11- امام خمینی ، اراكي، مکارم شیرازی ، نوري، سبحاني، مظاهري: اگر زمين يا خاك به آن اطراف برسد پاك مي گردد.

شبیری زنجانی : با شرايط ذكر شده ،پاك شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -