1- يعني حيواني كه وقتي رگ آن را ببرند خون از آن جستن مي كند
2- پس خوني كه زالو از انسان مي مكد چون خون زالو به آن گفته نمي شود و مي گويند خون انسان است(بهجت: تا وقتي كه چنين است) نجس مي باشد.
خوئي، تبريزي، شبیری زنجانی : و همچنين است حكم در ساير نجاسات.
وحید خراسانی : و همچنين ساير نجاسات اگر جزء بدن حيواني شود كه به او منتقل شده، حكم اجزاء آن حيوان را دارد، و اگر جزء نشده و آن حيوان ظرف است، نجس است.
سيستاني: اگر حيواني كه عرفا خون ندارد آن را بمكد به طوري كه در معرض آن باشد كه جذب آن حيوان گردد.همانطوري كه پشه از بدن انسان يا حيوان مي مكد آن خون پاك مي شود و اين را انتقال مي گويند و اما خوني كه زالو از انسان براي معالجه مي مكد چون معلو م نيست جزء بدن او شود نجس است.
مکارم شیرازی : بنا براين خون پشه كه جزء بدن اوست پاك است، هر چند در اصل آن را از انسان گرفته، ولي خوني كه زالو از انسان مي مكد پاك نيست چون جزء بدن او محسوب نمي شود.
3- امام خمینی ، اراكي، خوئي، تبريزي، وحید خراسانی ، شبیری زنجانی ، نوري، فاضل لنکرانی ، بهجت: اما اگر فاصله بين مكيدن خون و كشتن پشه به قدري كم باشد كه بگويند خون انسان است، يا معلو م نباشد كه مي گويند خون پشه است يا خون انسان، نجس مي باشد.
گلپايگاني، صافي:اما اگر فاصله بين مكيدن خون و كشتن پشه به قدري كم باشد كه بگويند خون انسان است، آن خون نجس مي باشد، و اگر بداند كه آن خون را از انسان مكيده و شك كند كه جزء بدن پشه شده يا نه، احتياط اجتناب از آن است.
سبحاني: اما اگر فاصله بين مكيدن خون و كشتن پشه به قدري كم باشد كه بگويند خون انسان است، نجس مي باشد.
سيستاني: خوني را كه پشه مكيده پاك است زيرا در معرض آن بوده كه غذاي پشه شود اگر چه فاصله ميان مكيدن خون و كشتن پشه بسيار كم باشد، ولي احتياط مستحب آن است كه از آن خون در اين صورت اجتناب شود .
مکارم شیرازی : ولي اگر بداند هنوز خون جزء بدن پشه نشده نجس مي باشد.
مظاهري: اگر كسي پشه اي را روي بدنش بكشد، خوني كه از پشه بيرون مي آيد پاك است.