انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال:1زمينهاي زراعتي روستاها تا حدود چهل سال قبل به علت قلّت نيروي انساني و مشكلات كِشت با وسايل سنّتي و اوليه كشت و زرع به اين صورت انجام مي‌شد كه نصف زمين زراعتي يك روستا در يك سال و نصف ديگر زمين مزروعي همان روستا در سال ديگر كشت مي‌شد با توجه به مورد فوق كشاورز مي‌بايست در جايي ساكن باشد تا موفق به كشت گردد و از طرف ديگر بيش از نصف زمينهاي زراعتي روستايي با دست تواناي مردم آباد شده است.

سؤال2: اهالي روستاي ... هر ساله در روز عاشورا مهماندار مهمانان حضرت امام حسين(عليه السلام) هستند يعني در روز عاشورا چندين روستاي مجاوز جهت عزاداري سرور شهيدان از قديم الايام به اين روستا مي‌آيند ناهار را مهمان اهالي اين روستا مي‌باشند.

با توجه به موارد فوق آيا اجاره زمين مسكوني و زراعي شامل حال مردم اين روستا مي‌شود يا خير؟

پاسخ1: زمين‌هايي كه در تاريخ وقفْ موات بود، بعداً آباد شد اعم از مسكوني و زراعي وقف نيست.

پاسخ 2: زمين‌هايي كه در تاريخ وقف آباد بود و ملك واقف بود مقداري را كه واقفْ وقف كرده است همان مقدورْ وقف مي‌باشد و درآمد آن به همان مصرف معين در وقفنامه صرف مي‌شود.

پاسخ 3: اگر هزينه مهمانداري عاشورا در زمان وقفْ جزء مخارج عزاداري بود هم‌اكنون برابر وقفنامه به حساب وقف عمل شود.

سؤال: اهالى روستايى در حال احداث حسينيه مى‌باشند كه در مقابل آن يك ابوالفضلى سقاخانه كهن و با سابقه وجود ‏دارد به دليل عدم وسعت حياط حسينيه قصد تخريب آن را دارند و در عوض طبقه فوقانى حسينيه به نام ابوالفضلى ‏احداث شود نظر حضرت عالى در اين مورد چيست؟‏

پاسخ: بسم الله الرحمن الرحيم

‏١ _ اگر زمين وقفِ سقاخانه است تغيير آن بدون ضرورت جايز نيست.‏

‏٢ _ اگر سقاخانه در حريم حسينيّه ساخته شده تغيير آن جائز است.‏

سؤال:فردى خيّر بدون وقف نامه مكتوب زمينى را صرفاً جهت استفاده حمام در اختيار اهالى گذاشت و در آن زمين ‏يك حمام بنا شد كه تمامى اهالى و غيره از آن استفاده مىكردند، هم اكنون حمام جديدى در كنارش بنا شده است و ‏حمام قديمى به عنوان انبارى و استراحتگاه حمامى مورد استفاده قرار مىگيرد. آيا مىشود در اين حمام تغيير كاربرى ‏ايجاد نمود و آن را به فروشگاه، كتابخانه، زينبيه و . . . تبديل نمود، يا حمام نمره جديدى در اين مكان احداث نمود؟

پاسخ: ١ _ با احراز وقف و قبض و قبولِ فعلى نيازى به وقف نامهٔ مكتوب نيست.‏

‏٢ _ مادامى كه انتفاع از حمام وقفى ممكن باشد تغيير كاربرى جائز نيست.‏

‏٣ _ در صورت ضرورت بطورى كه به هيچ [وجه] نتوان از زمين و بناى وقفى استفادهٔ حمام نمود تغيير

آن به ‏چيزى كه به هدف واقف نزديك باشد جائز است.‏

4. ١ _ آيا مى‌شود موكتهاى مسجد كه مازاد بر احتياج است را فروخت يا مى‌توان براى مجالس عروسى و غيره اجاره ‏داد، اگر زيانى وارد شود جايز است در اين صورت اجاره داده شود ياخير؟

‏٢ _ آيا فروختن ظروف مسجد و اثاثيهٔ ديگر آن به دليل فرسودگي كه بخواهند آن را تبديل به لوازم جديدتر نمود ‏جايزاست يا خير؟

‏٣ _ آيا اجاره دادن اموال مسجد كه هم وقف خاص و هم وقف عام دارد جايز است يا خير؟ ضمن اينكه مقداري از ‏وقوف عام و خاص با هم مخلوط شده و تشخيص و تفكيك آن مشكل است در اين صورت آيا مىشود اجاره داد يا ‏خير؟

‏٤ _ آيا تهيه و خريد براي اموال مسجد بايستى به نيّت وقف عام باشد يا خاص كه در صورت اجاره دادن مشكل ‏شرعى نداشته باشد.‏

پاسخ: بسم الله الرحمن الرحيم

‏١ _ اثاث مسجد از قبيل فرش، ظرف و لوازم ديگر را در صورت وقف خاص و زائد بر احتياج مىتوان فروخت يا ‏اجاره داد و درآمد حاصل را در همان مسجد صرف كرد و در صورت وقف عام به مساجد ديگر منتقل نمود.‏

‏٢ _ زيان‌هاى عادى از درآمد كم مى‌شود و زيان‌هاى عمدى و غير عادى به عهده كسي است كه ضرر وارد كرده ‏است.‏

‏٣ _ اجاره دادن اموال مسجد در صورت وقف خاص و زائد بر احتياج جائز است. در صورت مشتبه شدن وقف ‏خاص و عام احوط ترك فروش يا اجاره است.‏

سؤال:روستايى فاقد مسجد است. چند سال قبل فرد خيّرى زمينى به مساحت 600 متر وقف ‏مسجد كرد و بعداز وقف فوت نمود، زمين وقفى دقيقاً كنار يك خانه‌اى به فاصله 5/2 مترى قرار دارد و اگر ‏مسجد ساخته شود مزاحم همسايه مى‌گردد، از طرف ديگر روبروى حسينيهٔ روستا، چند مترى باغ و زمين ‏به مساحت 3500 متر مى‌باشد. بعلت فاصله داشتن زمين مسجد و حسينيه اهالى روستا قصد كردند كه ‏زمين وقفى را فروخته و در روبروى حسينيه باغى را به اندازه 600 متر خريدارى نمايند و وقف مسجد كنند آيا ‏چنين عملى يعنى عوض كردن زمين وقفى با زمين مكان ديگر البته به به اسم واقف انحام شود ـ امكان‌پذير ‏است؟ و در ضمن در باغ مى‌توانيم، مسجد، قبرستان، مخابرات، خانهٔ بهداشت و اماكن عمومى ساخته ‏شود.‏

پاسخ: به وقف بايد عمل شود [فقط در صورتى تعويض و تبديل آن جايز است كه نگهدارى وضع موجود ‏زيانبار باشد يا تبديل آن به مصلحت وقف باشد، ليكن مصرف آن محفوظ است و هرگونه تصرف مصلحت‌آميز آن ‏بايد با نظر متولى شرعى و امين انجام شود، در صورت نداشتن متولى شرعى به حاكم شرع مراجعه شود. ‏لذا در اين مسأله به نماينده رهبرى در استان مراجعه شود.

سؤال:زمينى جهت حسينيه خريدارى شده است از زمان خريدارى زمين يك مرتبه آش گندم در آن زمين طبخ شده و ‏پرچم برافراشته گرديده است حال به خاطر كم عرض بودن كوچه جمعى از هيئت امناء خواستار آن شده‌اند تا خانه‌اى ‏كه روبروى مسجد حضرت جواد الائمه(عليه‌السّلام) است را جهت حسينيه خريدارى نمايند. استدعا مىشود نظر ‏مبارك را در مورد فروش زمين و خريد خانه جهت حسينيه را اعلام فرمائيد.‏

پاسخ: بسم الله الرحمن الرحيم

١ _ زمين مزبور به صورت وقف درآمد.‏

‏٢ _ اگر ضرورتى باشد تبديل آن به احسن، جائز است.‏

سؤال:واقفى قطعه زمينى را وقف مدرسه كرده، وقف نامه را نوشته و امضاء نيز كرده است، امٌا اكنون پشيمان شده ‏است و مى‌گويد: من زمين ديگرى را واگذار مى‌كنم، حال آنكه زمين مورد نظر وي از نظر ارزش از زمين اول كمتر ‏است، آيا اين انتقال جايز است؟

پاسخ: اگر صيغه وقف جاري شد و زمينِ وقف شده، قبض شد، تغيير آن جائز نيست.‏

 سؤال:فردى زمينى را خريدارى و به قبرستان ملحق نموده است، در مبايعه نامه آن تصريح شده است خريدار تصميم ‏به وقف آن جهت دفن عموم مسلمانان دارد، ولي وقف نامه‌اى موجود نمى‌باشد، امروز چون به توسعه حسينيه كنار ‏قبرستان نياز است، تصميم داريم در آن زمين خريدارى شده و الحاقى كه هيچ جنازه‌اى در آن دفن نشده است، ‏حسينيه‌اى بنا كنيم، آيا اين كار جايز است؟ آيا مى‌شود از فضاى بالاى زمين مذكور جهت ساخت حسينيه استفاده كرد ‏و سطح زمين را براي دفن اموات استفاده نمود؟

پاسخ: ١ _ در سطح زمين مزبور قبور مناسب حفر و آماده بهره بردارى شود.‏

‏٢ _ حق الارض به عنوان اجاره به قبرستان تأديه گردد.‏

‏٣ _ چون وقف معاطاتي در صورت قبض، صحيح است لذا جريان وقف زمين ياد شده تحرير شود.‏

سؤال:آيا تخريب مسجد جامع قديمى جائز است يا خير؟ با توجه به اين‌كه ساختمان قديمى مسجد به علت كثرت ‏جمعيت و دامنهٔ فعاليتهاى اسلامى و دينى ظرفيت و گنجايش جمعيت و برنامه را ندارد.‏

پاسخ: بسم الله الرحمن الرحيم

‏١ _ توسعهٔ مسجد به طورى كه موجب تخريب نباشد، بدون اشكال است.‏

‏٢ _ توسعهٔ مسجد به طورى كه موجب تخريب شود، در صورت ضرورت، جائز است.‏

تذكر: تخريب بناى كهن، موجب محو ميراث فرهنگي نشود.‏

سؤال:شخصي قطعه زميني واقع در روستايي جهت احداث درمانگاه به صورت عادي و مكتوب و ثبت در وصيت‌نامه وقف نموده حال از حضرتعالي استدعا مي‌شود نظر مبارك شرعي خود را در مورد وقف بودن زمين مذكور عليرغم اينكه به صورت رسمي نبوده اعلام فرماييد.

پاسخ: 1: اگر واقف زمين وقفي را به قبض متولّي داد هر چند متولّي خودش باشد وقف مزبور صحيح است و بايد طبق آن عمل شود.

پاسخ: 2: در صورت شهادت مطّلعان معتبر، وقف بودن ثابت مي‌شود هر چند در دفتر رسمي ثبت نشده باشد.

1.در صورتي كه جاده و خيابان احتياج به عقب‌نشني داشته باشد و احتياج به تخريب ديوار حسينيه و قبور داشته باشد آيا تخريب ديوار حياط حسينيه و تخريب قبر ميّت كه دو تن سيّد مي‌باشند كه از 30سال گذشته و چند نفر ديگر كمتر از 30سال مي‌باشد و تخريب قبر ميّت كلي نيست بلكه نصف خاك از روي قبر گرفته م‌شود و دوباره شن‌ريزي و آسفالت مي‌شود اشكال دارد يا نه، براي ما روشن فرماييد.

پاسخ:: تخريب حسينيه كه وقف نيست با رضايت صاحب آن جايز است.

پاسخ: 2: تخريب مقداري از ظاهر قبر و ترميم آن كه نه نبش قبر است و نه هتك مؤمن جايز است.

12.بيش از 45 سال پيش شخصي، در زميني به مساحت صد متر يا اندكي بيشتر به دست خود حمامي ساخته است. مرحوم (واقف) در سال 1355ش دارفاني را وداع گفته و تا سال 1384، حمام تحت نظارت فرزند ارشد واقف اداره مي‌شد و عوايد اندك آن خرج تعميرات و كمك به ايتام و فقرا مي‌گرديد نزديك به 3سال است كه درِ حمام بسته شده و اهالي نيز به خاطر احداث حمامهاي خصوصي نيازي به حمام عمومي ندارد لازم به ذكر است كه اين موقوفه هيچ شناسنامه‌اي در اداره اوقاف شهرستان‌مان نداشته و ندارد و وقف آن شفاهي و داخل محل بوده است.

سؤال: آيا بنده مي‌توانم اين زمين را خريداري كرده و ثمن را به صورت نقد به فرزند ارشد واقف واگذار كنم تا مشارٌاليه ـ با كسب تكليف از شما ـ آن را صرف تعمير مسجد نوساخته محل يا احداث حسينيه محل كه از نظر فضاي ساختماني فعلي كوچك است و يا در راه ديگر در آباداني و عمران محل نمايد؟

پاسخ:: وقف بودن زمين حمّام طبق شهرت بين مؤمنان محل ثابت است.

پاسخ:  اگر حمام مزبور هيچ‌گونه مورد بهره‌برداري نيست، زمين آن را مي‌توان به مركز درماني اختصاص داد.

پاسخ: اگر زمين حمّام مزبور مورد استفاده بهداشت و درمان نيست مي‌توان با حفظ وقف بودن آن در حريم حسينيه يا مسجد قرار گيرد.

پاسخ:: اگر جزء مسجد قرار گرفت حكم مسجد ندارد.

پاسخ:  خريد زمين حمّام در صورت تبديل به زمين ديگر با رعايت مصلحت وقف جايز است.

سؤال:در منطقهٴ ما قبرستان مخروبه‌اي وجود دارد كه فعلاً در آن هيچ مرده‌اي دفن نمي‌شود و سندي و مدركي راجع به اينكه اين قبرستان وقف است يا ملك شخصي و يا مراتع است در دسترس نيست، ولي نظر اهالي قاطبه اين است كه اين قبرستان از زمينهاي مراتع عمومي مي‌باشد، دولت وقت در وسط اين قبرستان سه باب مدرسه احداث كرده است و بنابراين قبرستان عملاً به دو بخش تقسيم شده است و همچنين در نظر دارد كه بقيهٴ قبرستان ساختمان‌هاي آموزشي ديگر و فضاي سبز احداث كند و محلهٴ ما از لحاظ مسجد در مضيقه مي‌باشد و چند مسجد كوچك دارد كه آنها هم در طرح خيابان‌كشي و غيره دولت قرار دارند ولي در محل زمين مناسبي به جز اين قبرستان كه در وسط محله قرار دارد، در دسترسي اهالي وجود ندارد و اهالي مي‌خواهند در اين قبرستان مسجد بنا كنند، در قسمتي كه براي اين كار در نظر گرفته شده است در حدود صد سال است كه هيچ مُرده‌اي دفن نشده و آثار و علائمي از قبور احتمالي وجود ندارد و جوانان در آن قسمت فوتبال بازي مي‌كنند و برخي از اهالي در آن آشغال مي‌ريزند آيا در اين قسمت قبرستان شرعاً مي‌توان مسجد بنا كرد يا نه؟ لطفاً در اين‌باره حكم خدا را مرقوم و بيان فرماييد.

پاسخ:: قسمتي كه در آ‌ن قبور مسلمين است نمي‌شود مسجد ساخت.

پاسخ:  قسمتي كه در آن آثار قبر وجود ندارد و جداي از قبرستان محسوب مي‌شود ساختن مسجد در آن جايز است.

سؤال:در قسمتي كه براي احداث مسجد در نظر گرفته شده است و شرايط آن در سؤال اول مطرح و بيان گرديده است در هنگام كَندن پي ساختمان مسجد به قبر مؤمن و استخوان او برخورد كرديم و رسيديم به جاي باريكي تكليف ما چيست و چه بايد بكنيم لطفاً حكم خدا را بيان و مرقوم فرماييد؟

پاسخ: آنچه از بدن مؤمن در هنگام كَندن زمين، ظاهر شد بايد دفن شود.

پاسخ: اگر نشانهٴ قبرستان بودنِ زمين، معلوم شد نمي‌توان در آن مسجد ساخت.

پاسخ:  اگر زميني قبرستانِ متروك باشد به طوري كه در آن مُرده دفن نمي‌شود ساختن نمازخانه جايز است.

سؤال:اثر احداث سه باب مدرسه قبرستان مذكور به دو بخش تقسيم شده است، در قسمتي از اين قبرستان آثار و علائمي قبور پيدا و نمايان است ولي مُرده‌اي در آن دفن نمي‌شود اين قسمت نيز قرار است توسط دولت به پارك يا فضاي آموزشي تبديل و تغيير شود و همچنين در آن آشغال مي‌ريزند و بچه‌ها توپ‌بازي مي‌كنند آيا شرعاً در اين قسمت مي‌توان مسجد بنا كرد يا نه؟ آيا در اين قسمت براي ايجاد ساختمان مسجد مي‌توان نبش قبر كرد يا نه؟ در صورت منفي بودن جواب سؤال اخير تكليف ما چيست و چه بايد كرد لطفاً حُكم خدا را بيان و مرقوم فرماييد.

پاسخ:  نبش قبر جايز نيست.

پاسخ:  اگر هنگام كَندن زمين بدون آگاهي قبلي به قبر مسلمانان برخورد شد مانعي ندارد.

سؤال:حسينيهٴ ... داراي مكاني به عنوان آشپزخانه بوده است كه مالك اصلي آن بدون خواندن صيغه وقف مكان فوق را جهت بهره‌برداري در راستاي تعزيت و سوگواري سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و كليه مراسم مذهبي اهدا نموده بود.

با گذشت زمان مكان فوق‌الذكر به دليل دوري از حسينيه متروك و بلااستفاده واقع گرديد؛ حال با توجه به مطالب مرقوم به نظر حضرتعالي آيا ممكن است اين مكان را اجاره داد و از حق‌الاجارهٴ آن در مصارف حسينيه استفاده نمود؟

پاسخ: اگر مكان مرقوم را به قصد وقف اهدا نمود و قبض شد و مورد بهره‌برداري قرار گرفت وقف محقّق مي‌شود.

پاسخ:  مكان وقفي يادشده را مي‌توان اجاره داد و مال‌الاجاره را در مصارف حسينيه مخصوصاً آشپزخانه آن هزينه كرد.

پاسخ:  لازم است براي حفظ عنوان وقفِ مزبور سعي بليغ مبذول گردد.

سؤال:در منطقهٴ ما قبرستان مخروبه‌اي وجود دارد كه فعلاً در آن هيچ مرده‌اي دفن نمي‌شود و سندي و مدركي راجع به اينكه اين قبرستان وقف است يا ملك شخصي و يا مراتع است در دسترس نيست، ولي نظر اهالي قاطبه اين است كه اين قبرستان از زمينهاي مراتع عمومي مي‌باشد، دولت وقت در وسط اين قبرستان سه باب مدرسه احداث كرده است و بنابراين قبرستان عملاً به دو بخش تقسيم شده است و همچنين در نظر دارد كه بقيهٴ قبرستان ساختمان‌هاي آموزشي ديگر و فضاي سبز احداث كند و محلهٴ ما از لحاظ مسجد در مضيقه مي‌باشد و چند مسجد كوچك دارد كه آنها هم در طرح خيابان‌كشي و غيره دولت قرار دارند ولي در محل زمين مناسبي به جز اين قبرستان كه در وسط محله قرار دارد، در دسترسي اهالي وجود ندارد و اهالي مي‌خواهند در اين قبرستان مسجد بنا كنند، در قسمتي كه براي اين كار در نظر گرفته شده است در حدود صد سال است كه هيچ مُرده‌اي دفن نشده و آثار و علائمي از قبور احتمالي وجود ندارد و جوانان در آن قسمت فوتبال بازي مي‌كنند و برخي از اهالي در آن آشغال مي‌ريزند آيا در اين قسمت قبرستان شرعاً مي‌توان مسجد بنا كرد يا نه؟ لطفاً در اين‌باره حكم خدا را مرقوم و بيان فرماييد.

پاسخ:  قسمتي كه در آ‌ن قبور مسلمين است نمي‌شود مسجد ساخت.

پاسخ:  قسمتي كه در آن آثار قبر وجود ندارد و جداي از قبرستان محسوب مي‌شود ساختن مسجد در آن جايز است.

سؤال:در قسمتي كه براي احداث مسجد در نظر گرفته شده است و شرايط آن در سؤال اول مطرح و بيان گرديده است در هنگام كَندن پي ساختمان مسجد به قبر مؤمن و استخوان او برخورد كرديم و رسيديم به جاي باريكي تكليف ما چيست و چه بايد بكنيم لطفاً حكم خدا را بيان و مرقوم فرماييد؟

پاسخ: آنچه از بدن مؤمن در هنگام كَندن زمين، ظاهر شد بايد دفن شود.

پاسخ: اگر نشانهٴ قبرستان بودنِ زمين، معلوم شد نمي‌توان در آن مسجد ساخت.

پاسخ: اگر زميني قبرستانِ متروك باشد به طوري كه در آن مُرده دفن نمي‌شود ساختن نمازخانه جايز است.

سؤال:همچنان‌كه در سؤال اول گفته شد در اثر احداث سه باب مدرسه قبرستان مذكور به دو بخش تقسيم شده است، در قسمتي از اين قبرستان آثار و علائمي قبور پيدا و نمايان است ولي مُرده‌اي در آن دفن نمي‌شود اين قسمت نيز قرار است توسط دولت به پارك يا فضاي آموزشي تبديل و تغيير شود و همچنين در آن آشغال مي‌ريزند و بچه‌ها توپ‌بازي مي‌كنند آيا شرعاً در اين قسمت مي‌توان مسجد بنا كرد يا نه؟ آيا در اين قسمت براي ايجاد ساختمان مسجد مي‌توان نبش قبر كرد يا نه؟ در صورت منفي بودن جواب سؤال اخير تكليف ما چيست و چه بايد كرد لطفاً حُكم خدا را بيان و مرقوم فرماييد.

پاسخ: نبش قبر جايز نيست.

پاسخ: اگر هنگام كَندن زمين بدون آگاهي قبلي به قبر مسلمانان برخورد شد مانعي ندارد.

سؤال:حسينيهٴ ... داراي مكاني به عنوان آشپزخانه بوده است كه مالك اصلي آن بدون خواندن صيغه وقف مكان فوق را جهت بهره‌برداري در راستاي تعزيت و سوگواري سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و كليه مراسم مذهبي اهدا نموده بود.

با گذشت زمان مكان فوق‌الذكر به دليل دوري از حسينيه متروك و بلااستفاده واقع گرديد؛ حال با توجه به مطالب مرقوم به نظر حضرتعالي آيا ممكن است اين مكان را اجاره داد و از حق‌الاجارهٴ آن در مصارف حسينيه استفاده نمود؟

پاسخ: اگر مكان مرقوم را به قصد وقف اهدا نمود و قبض شد و مورد بهره‌برداري قرار گرفت وقف محقّق مي‌شود.

پاسخ:  مكان وقفي يادشده را مي‌توان اجاره داد و مال‌الاجاره را در مصارف حسينيه مخصوصاً آشپزخانه آن هزينه كرد.

پاسخ: لازم است براي حفظ عنوان وقفِ مزبور سعي بليغ مبذول گردد.

سؤال:شخصي قطعه زميني واقع در روستايي جهت احداث درمانگاه به صورت عادي و مكتوب و ثبت در وصيت‌نامه وقف نموده حال از حضرتعالي استدعا مي‌شود نظر مبارك شرعي خود را در مورد وقف بودن زمين مذكور عليرغم اينكه به صورت رسمي نبوده اعلام فرماييد.

پاسخ: اگر واقف زمين وقفي را به قبض متولّي داد هر چند متولّي خودش باشد وقف مزبور صحيح است و بايد طبق آن عمل شود.

پاسخ: در صورت شهادت مطّلعان معتبر، وقف بودن ثابت مي‌شود هر چند در دفتر رسمي ثبت نشده باشد.

سؤال:بيش از 45 سال پيش شخصي، در زميني به مساحت صد متر يا اندكي بيشتر به دست خود حمامي ساخته است. مرحوم (واقف) در سال 1355ش دارفاني را وداع گفته و تا سال 1384، حمام تحت نظارت فرزند ارشد واقف اداره مي‌شد و عوايد اندك آن خرج تعميرات و كمك به ايتام و فقرا مي‌گرديد نزديك به 3سال است كه درِ حمام بسته شده و اهالي نيز به خاطر احداث حمامهاي خصوصي نيازي به حمام عمومي ندارد لازم به ذكر است كه اين موقوفه هيچ شناسنامه‌اي در اداره اوقاف شهرستان‌مان نداشته و ندارد و وقف آن شفاهي و داخل محل بوده است.

سؤال: آيا بنده مي‌توانم اين زمين را خريداري كرده و ثمن را به صورت نقد به فرزند ارشد واقف واگذار كنم تا مشارٌاليه ـ با كسب تكليف از شما ـ آن را صرف تعمير مسجد نوساخته محل يا احداث حسينيه محل كه از نظر فضاي ساختماني فعلي كوچك است و يا در راه ديگر در آباداني و عمران محل نمايد؟

پاسخ: وقف بودن زمين حمّام طبق شهرت بين مؤمنان محل ثابت است.

پاسخ:  اگر حمام مزبور هيچ‌گونه مورد بهره‌برداري نيست، زمين آن را مي‌توان به مركز درماني اختصاص داد.

پاسخ: اگر زمين حمّام مزبور مورد استفاده بهداشت و درمان نيست مي‌توان با حفظ وقف بودن آن در حريم حسينيه يا مسجد قرار گيرد.

پاسخ:  اگر جزء مسجد قرار گرفت حكم مسجد ندارد.

پاسخ: خريد زمين حمّام در صورت تبديل به زمين ديگر با رعايت مصلحت وقف جايز است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -