انهار
انهار
مطالب خواندنی

فيش حج متوفي

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: در سال 1363 كه از طرف دولت جمهوري اسلامي جهت انجام فريضه حج از متقاضيان ثبت‎نام آغاز شد پدرم ملكي داشت كه قرار شد اين ملك را به شوهر خواهرم بدهد و او در عوض عمل ثبت‎نام حج را براي ايشان انجام بدهد و او اين كار ار انجام داد. ولي پس از مدتي پدرم از ثبت‎نام منصرف شد و گفت بنده مستطيع نمي‎باشم و ملك را نمي‎دهم و پدرم بر اين شد كه فيش را بفروشد و پول او را بدهد كه شوهر خواهرم گفت فيش مال خودش باشد و پدرم نيز قبول كرد ولي كار انتقال اين فيش از طريق دفاتر اسناد رسمي در آن زمان انجام نشد و پدرم در سال 1365 دار فاني را وداع گفت اكنون دو سال از قرعه بنام او مي‎گذرد و سازمان حج و زيارت حق تشرف را به وراث قانوني او مي‎دهد و مي‎گويد مسئله تشرف شوهر خواهرتان فقط از طريق فروش فيش به او قابل حل است از آنجا كه اختلافات شخصي يكي از وراث نيز موجب ممنوع المعامله شدن آن شده است و سال آينده آخرين سال اعزام اين دسته از متقاضيان نيز مي‎باشد، چند سوالاست كه از حضرتعالي استدعا دارم.

1 ـ آيا با توجه به اوصاف مذكور پدرم حج واجب و يا ديني بر ذمّه دارد يا خير؟

2 ـ نهايتاً مالك اصلي اين فيش چه كسي است آيا شوهر خواهرم كه در سال 63 پول فيش را داده است يا وراث.

ج 1ـ در استطاعت مالي به حج شرط اين است كه شخص به مقداري دارائي داشته باشد كه اگر آنرا در حج صرف نمايد زندگي معاش او مختل نشود، در اين صورت اگر راه هم باز بوده و حج نرفته باشد بايد از تركه‎اش حج براي او استيجار نمايند و حج ميقاتي كافي است و اگر خود او مي‎گفته مستطيع نيستم و ورثه هم شك در استطاعت او داشته باشند تكليفي ندارند.

2 ـ ظاهراً اين فيش ملك كسي است كه سازمان حج نام او را اعلام مي‎كند و به ورثه او مي‎رسد ولي در اين مورد كسي كه پول براي ثبت‎نام او داده مبلغي را كه داده طلبكار است.

سؤال: در سالي كه براي حجاج ثبت‎نام مي‎كردند از مال خودم براي (همسرم) حج ثبت‎نام كردم و ايشان فوت نمودند آيا ساير ورثه از اين فيش حج سهم مي‎برند يا متعلق به شخص خودم مي‎باشد و اين فيش حج در ورقه وصيتنامه ذكر نشده حكمش را بفرمائيد.

پاسخ: چنانچه مبلغي كه جهت حج زوجه به حساب ريخته‎ايد به زوجه خود تمليك نكرده‎ايد سائر ورثه حقي به آن مبلغ ندارند، ولي منهاي آن مبلغ قيمت فيش بايد بين ورثه كما فرض الله تقسيم شود.

سؤال: پدري براي فرزندش براي حج بيت الله الحرام ثبت‎نام كرد اما اين پسر بعد از چند سال بر اثر حادثه‎اي فوت نمودند اكنون كه نام اين فرزند براي شركت در مراسم حج اعلام شده پدر او قصد دارد با توجه به فوت فرزندش فيش حج او را بفروشد و پول او را به يك خانواده بي‎بضاعت بدهد براي تهيّه مسكن براي خودشان.

حال با توجه به اينكه پسر اين شخص همسر داشته و هم اينك زنده است (البته فرزند از او ندارد) آيا از اين پول چيزي به اين همسر تعلق مي‎گيرد يا نه؟

قابل ذكر است كه پدر از پول خودش براي فرزندش نام نويسي كرد و فرزندش استطاعت استقراري پيدا نكرده بود.

پاسخ: در فرض سوال، كه فرزند قبل از رسيدن نوبت او براي حج فوت نموده حج بر او مستقر نشده بنابراين چنانچه پولي را كه پدر براي نام نويسي فرزندش داده به پسر تمليك نموده يعني پول تمليك شده به پسر را بابت نام نويسي او داده، وجه حاصل از فيش مذكور متعلق به ورثه پسر است و بايد بين ورثه او كه از جمله آنها خود پدر و همسر است كما فرض الله تقسيم شود و دادن آن به خانواده بي بضاعت جايز نيست، مگر اينكه همه ورثه راضي باشند و اگر پول را تمليك ننموده و به عنوان اين كه پسر براي حج رفتن مهمان او باشد داده و نام نويسي كرده در اين صورت احتياط اين است كه بعد از كسر اصل پولي كه پدر داده، پدر و ساير ورثه متوفّي از زوجه و غيرها با يكديگر مصالحه نمايند والاّ كما فرض الله تقسيم نمايند.

سؤال: شخصي چندين سال قبل براي حج نام نويسي كرد ولي به شدّت مريض شد به طوري كه قدرت بر حج نداشت لذا فيش حج خود را در محضر به نام برادر زاده خود نمود تا به نيابت از او حج انجام دهد ولي برادر زاده از آنجا كه خود مستطيع بود به عمو گفت من چون خودم مستطيع هستم هنگامي كه نامش در اداره حج در آمد نوبت شما رسيد آيا اجازه مي‎دهي من از فيش شما براي حج خودم استفاده كنم و براي شما عالمي را به نيابت از شما استيجار كنم تا حج شما را انجام دهد؟ عمو در جواب گفت راضي هستم اكنون عمو مرده است و در دو سه سال آينده نوبت حج او مي‎رسد در سال گذشته پس از فوت عمو برادر زاده، عالمي را اجرت حج نيابتي داده و به نيابت از عمويش حج صحيح و كامل انجام شده است.

امسال برادر زاده مي‎خواهد حج استطاعت خود را از طريق ديگري (غير فيش حج عمو) انجام دهد.

سؤال اين است كه آيا برادر زاده مي‎تواند فيش عموي خود را كه در محضر به نام او شده است بطور آزاد بفروشد و پول آن را تملك كند مشكل اين است كه عموي مرحوم از طرف، حج نيابتي خواسته بود كه انجام شد حتي چندين سال زودتر از وقت درآمدن نام او در حج و قبل از فرا رسيدن نوبت فيش آن، و خود عمو هم كه فوت شده بود برادر زاده عالمي را به عنوان حج نيابتي او اجير كند عمو هم به اين امر راضي شده بود كه برادر زاده‎اش از فيش حج او برود و هيچ صحبتي از فروش فيش حج در ميان نبود. با توجه به خصوصيات ياد شده:

1 ـ آيا برادر زاده حق دارد فيش حج عمو را كه در محضر بنام او شده به طور آزاد بفروشد با اينكه قيمت آن چندين برابر حج نيابتي است كه پرداخته يا اينكه بايد فيش حج عمو در طريق استطاعتي برادر زاده بكار رود و يا اگر برادر زاده حج خود را از طريق ديگر انجام داده حج مستحبي انجام دهد.

2 ـ اگر فروش فيش حج عمو جايز است آيا ورّاث عمو حقّي دارند.

3 ـ اگر فروش جايز نيست آيا برادر زاده مي‎تواند از طريق همان حج نيابتي ديگري براي عمو انجام دهد.

پاسخ: در فرض سوالكه فيش خود را به برادر زاده، واگذار كرده كه برادرزاده‎اش نايب بگيرد. بنابر اين با اينكه برادر زاده حج براي عمو گرفته فيش متعلق به برادر زاده است و مختار است كه آن را بفروشد يا خودش با آن به حج برود ولي بهتر اين است كه اگر فروخت نسبت به زائد بر مبلغي كه جهت حج نيابتي براي عمو پرداخت كرده با ورثه او مصالحه نمايد و مخصوصاً اگر در ورثه عمو صغير باشد اگر سهم او را از مازاد بدهد مطابق با احتياط است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -