انهار
انهار
مطالب خواندنی

وقوف به عرفات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: حدودي كه براي عرفات و مُزدَلِفه و مني مشخص شده است جهت انجام مناسك اعتبار دارد يا نه؟

پاسخ: چنانچه مورد اطمينان يا تصديق اهل محل باشد معتبر است.

سؤال: كراهت صعود به جبل الرّحمه، آيا قبل از نيّت وقوف به عرفات است يا بعد از آن؟

پاسخ: در وقت وقوف كراهت دارد كه از جبل بالا رود.

سؤال: شخصي وقوف اختياري عرفات را درك كرده، و قبل از رفتن به مشعر، مغمي عليه شده است. بفرماييد اگر به همين حال تا آخر اعمال باقي باشد، وظيفه چيست؟ و اگر بعد از اغماء او را به ايران آورده باشند چه حكمي دارد، و نيز اگر بعد از ايام تشريق در ماه ذيحجه به هوش بيايد، در مكّه باشد يا در ايران، چه بايد كرد؟

پاسخ: پس از به هوش آمدن اگر مي‎تواند خودش، و گر نمي‎تواند نايبش بقيه اعمال را انجام دهد و حج صحيح است.

سؤال: اگر اول ماه ذيحجّه نزد شيعيان ثابت نشد تكليف آنان نسبت به وقوف و اعمال مني چيست آيا مي‎توانند به حكم قاضي اهل سنّت عمل كنند؟

پاسخ: در فرض سوالاحتياط واجب آن است كه اگر ممكن است وقوف اختياري عرفات را در روزي كه پيش شيعه نهم است انجام دهند و اگر ممكن نشد اضطراري آن را درك كنند و به مشعر رفته و وقوف در آنجا را نيز درك كنند و اعمال روز عيد را در مني بجا آورند، و اگر درك اضطراري عرفات هم ممكن نباشد درك اختياري مشعر كافي است و حجش صحيح است. و درك اضطراري عرفه و اضطراري مشعر نيز بنابر اقوي كفايت مي‎كند و اگر درك هيچ يك از اين مواقف ميسر نشود و از جهت تقيّه ناچار به متابعت باشند و از عمل به وظيفه خود خائف باشند اقوي صحت و كفايت همين حج است هر چند عالم بخلاف باشند و اگر بدون خوف متمكن از عمل به وظيفه باشند احوط آن است كه با آنها رجاءً متابعت كنند و بعد واجب است عمل به وظيفه خود نمايند حتي با عدم علم به خلاف.

سؤال: زني كه عادت ماهانه‎اش مثلاً شش روز بوده است در حال عادت زنانه براي عمره تمتّع محرم مي‎شود، و در روز هشتم ذيحجه كه روز ششم عادت او است پاك مي‎گردد، و غسل مي‎كند، و اعمال عمره تمتّع را انجام مي‎دهد، و براي حج تمتّع محرم مي‎شود، ولي ظهر روز نهم در عرفه لك مي‎بيند، و نمي‎داند كه آيا ادامه دارد تا پس از ده روز، تا استحاضه حساب شود، و اعمال قبلي او صحيح باشد، يا قبل از تمام شدن ده روز اول عادت قطع مي‎شود تا حكم حيض را داشته باشد، وظيفه او چيست؟ و در همين فرض اگر در مشعر لك ديد چه كند؟

پاسخ: عمل به احتياط كند، و راه احتياط انجام اعمال بدون قصد تمتّع و افراد، بلكه به قصد ما في الذمّه با قرباني در مني است. و پس از گذشت ده روز از اول حيض وظيفه او روشن مي‎شود، كه اگر از ده روز تجاوز نكرد و خون قطع شد، حج بدل به إفراد شده، و لازم است عمره مفرده بجاي آورد، و اگر از ده روز تجاوز كرد كشف از استحاضه بودن مي‎كند، و حج تمتّع او صحيح است.

سؤال: در فرض مسأله فوق اگر در عرفات يا مشعر لك ديد و همان وقت يقين پيدا كرد كه خون حيض است و قبلاً پاك نبوده، بايد چه كند، با توجه به اينكه وقت وقوفين اختياري و يا اضطراري آن باقي است، ولي وقت برگشتن به مكّه و انجام اعمال عمره تمتّع را ندارد؟

پاسخ: بقيه اعمال را به قصد ما في الذمّه ـ اعم از تمتّع و إفراد ـ بجا آورد و بعد از اتمام حج نيز بنابراحتياط واجب عمره مفرده بجا آورد.

سؤال: آيا شرط وقوف در عرفه و مشعر طهارت از حيض يا نفاس است؟

پاسخ: شرط نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -