انهار
انهار
مطالب خواندنی

سایر محرمات احرام

بزرگ نمایی کوچک نمایی

ناخن گرفتن

سؤال: آيا گرفتن ناخن توسط محرم از غير محرم جايز است؟

پاسخ: اشكال ندارد.

كشيدن دندان

سؤال: آيا در حال احرام مي‎توان دنداني را كه شديداً درد دارد و دكتر سفارش مي‎كند كه آن را بكشيد، كشيد، گرچه باعث خونريزي شود؟

پاسخ: درصورت ضرورت مانع‎ندارد، ولي بنابراحتياط مستحب كفّاره‎دارد.

عقد كردن زن

سؤال: مردي زني را در حال احرام براي خود عقد كرد با اينكه مي‎دانست در حال احرام عقد جايز نيست آيا اين عقد صحيح است؟ احكام مترتبه بر آن چيست؟

پاسخ: عقد باطل است و موجب حرمت هميشگي مي‎باشد.

سؤال: آيا غير محرم مي‎تواند زن و مرد محرم را عقد كند؟

پاسخ: نمي‎تواند.

سؤال: آيا خواستگاري كردن در حال احرام جايز است؟

پاسخ: احتياط واجب آن است كه زن را خواستگاري هم نكند.

شـكـار

سؤال: آيا كشتن مارمولك و هزار پا و مورچه و از اين قبيل جانوران، در حال احرام اشكال دارد؟

پاسخ: از محرمات احرام محسوب نيست.

سؤال: گاهي در شهر مكه به قدري ملخ زياد است كه هنگام راه رفتن پا روي آنها گذاشته مي‎شود، در اينگونه مواقع آيا مواظبت لازم است، و در صورت لزوم اگر مراقبت نكند و ملخي كشته شود، كفاره آن چيست؟

پاسخ: در مورد سوال، مواظبت لازم است و چنانچه محرم ملخي را بكشد كفّاره دارد و كفّاره آن براي هر ملخ يك عدد خرما و يا يك مشت طعام مثل گندم و مانند آن است و اگر تعداد كشته شده زياد باشد يك گوسفند كفّاره دارد بلي چنانچه ملخ به قدري زياد باشد كه محرم ناچار است كه از روي آنها راه برود اشكال ندارد و كفّاره هم ندارد.

حنا بستن و سرمه كشيدن

سؤال: آيا آرايش كردن در حال احرام جايز است؟ رنگ كردن موها به غير از حنا چطور؟

پاسخ: هر چه تزيين محسوب مي‎شود احتياط در ترك آن است.

سؤال: امروزه بعضي از زنان بجاي سرمه كشيدن از وسايل ديگري كه همانند سرمه است (مانند مداد) استفاده مي‎كنند آيا اشكالي دارد؟ و در صورت عدم جواز آيا كفاره نيز واجب است؟

پاسخ: احتياط در ترك است ولي كفّاره ندارد.

سؤال: آيا مطلق سرمه حرام است يا فقط سرمه سياه؟ و آيا در حال اضطرار مي‎توان استفاده نمود؟

پاسخ: احوط آن است كه به چيزي كه سياه هم نباشد به قصد زينت خصوصاً اگر بوي خوش داشته باشد سرمه نكشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -