انهار
انهار
مطالب خواندنی

خمس پول حج

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: پولي كه براي ثبتنام سفر حج پرداخت شده و سال خمسي بر آن گذشته و هنوز قرعه به نام او اصابت نكرده مشمول خمس ميباشد يا نه؟

پاسخ: اگر از ارباح بين همان سالي كه نام نويسي كرده بوده خمس ندارد.

سؤال: پولي كه به عنوان وديعه براي ثبتنام حج به بانك پرداخت ميشود، اگر سال بر آن بگذرد، آيا خمس به آن تعلّق ميگيرد يا نه؟ و هم چنين پول ديگري كه براي مخارج حج كنار گذاشته شده است، و در صورتي كه خمس به آن تعلّق بگيرد اگر پرداخت خمس موجب سلب استطاعت شود، حَجّةالاسلام بر او واجب است يا خير؟

پاسخ: پولي كه براي حج واريز كرده، اگر از درآمد همان سال باشد صرف در مؤونه شده و خمس ندارد، ولي اگر متعلّق خمس باشد (مثل آنكه قبلاً سال بر آن گذشته است) پرداخت خمس مقدّم است، اگر چه موجب سلب استطاعت شود. و پولي كه براي مخارج حج كنار ميگذارد، اگر سال بر آن بگذرد، و قبلاً خمس آن را نداده باشد، واجب است خمس آن را بپردازد، اگر چه موجب سلب استطاعت شود.

سؤال: شوهرم يك فيش حج را به عنوان هديه و بخشش به من داده است لكن ميدانم او اهل خمس نبوده است و نميدانم كه آيا از درآمد بين سال هديه كرده است.

الف ـ آيا خمس اين فيش هديهاي را بايد پرداخت نمايم؟

ب ـ آيا اگر شوهر قبول كند كه خمس آن را پرداخت نمايد كافي است يا اينكه من بايد علم داشته باشم كه او حتماً پرداخت مينمايد.

پاسخ: الف: در فرض سوال، خمس آن بر شما واجب نيست

ب: اگر بدانيد به پولي كه شوهر بابت فيش داده خمس تعلق گرفته و او نداده بايد يقين كنيد كه او خمسش را ميدهد ولي چون نميدانيد كه آيا از ارباح بين سال داده يا غير آن شما تكليفي نداريد چنانچه در جواب الف به آن اشاره شد.

سؤال: افرادي براي تشرف به مكه معظمه قبلاً بايد پول به حساب سازمان حج و زيارت واريز نمايند و بر حسب قرعه كشي در سالهاي بعد مشرف ميشوند، پرداخت خمس وجوه واريز شده به حساب مذكور در كداميك از حالات زير واجب است؟

الف: حج واجب و در همان سال اول مشرف ميشود.

ب: حج واجب و در سالهاي بعد مشرف ميشود.

ج: حج و يا عمره مستحبي است و در همان سال اول مشرف ميشود.

د: حج يا عمره مستحبي است و در سالهاي بعد مشرف ميگردد.

پاسخ: در مورد سوال، چنانچه از درآمد بين سال به حساب حج يا عمره پولي واريز نموده و به حج يا عمره ولو در سالهاي بعد مشرف شده در هر چهار صورت الف ـ ب ـ پاسخ: د ـ خمس ندارد.

سؤال: اگر شخصي نوبت حج يا عمره خود را به مبلغي زائد بر ثبتنام در سالهاي بعد بفروشد، پرداخت خمس قيمت دريافتي واجب است يا خير؟

پاسخ: در فرض سوال، خمس مقداري كه به حساب حج واريز نموده بايد داده شود و اما زائد بر آن ربح سال فروش فيش محسوب است كه در صورت صرف در مؤنه قبل از گذشت سال خمس ندارد و الا خمس دارد.

سؤال: خانمي زميني به ارث از پدرش بدست آورد. زمين را فروخته و با پول آن، براي خود و همسرش و فرزندانش ثبتنام نمود، و امسال اسامي آنان اعلام شده است. سوالاين است كه آيا در صورت گذشتن يكسال يا بيشتر بر زمين يا پول زمين، خمسي به آن تعلق ميگيرد يا خير؟ و در صورت نگذشتن يكسال چگونه؟

پاسخ: درفرض سوال، چنانچه بعد ازفروش زمين قبلاز اينكه سال بر آن پول بگذرد ثبتنام نموده است خمس به آن تعلق نميگيرد هر چند نوبت حج او در سالهاي بعد از سال ثبتنام باشد واگر بعد از گذشتن سال بر آن پول، ثبتنام نموده بايد خمس مقداري از پول فروش زمين را كه به بيشتر از قيمت زميندر روز ارث بردناست بدهند هرچند درهمان سال ثبتنام بهحج بروند.

سؤال: سال گذشته ميخواستم به مكّه مكرّمه جهت انجام فريضه حج مشرف گردم، متأسفانه در اثر مشكلات اداري به خاطر نداشتن مدارك از وزارت كشور ايران توفيق حضور حاصل نشد و سال آينده نيز تلاش خواهيم كرد، تا شايد بتوان راه و چارهاي پيدا كرد آيا علي الحساب سهمين را ميبايست از هزينه سفر حج به مجتهد داد و رسيد دريافت كرد يا خير؟

پاسخ: اگر پولي كه بابت هزينه حج به مصرف ميرسد از عوائد سالي باشد كه به حج ميرود سهمين آن واجب نيست و اگر از عوائد سالهاي قبل باشد واجب است.

سؤال: چندين سال قبل شوهرم براي حج مرا نام نويسي كرد و هم اكنون كه نوبتم رسيده او فوت كرده است نميدانم آيا خمس مبلغ ثبت نام را داده يا نه تكليف چيست؟

پاسخ: در اين فرض تخميس آن بر شما واجب نيست.

سؤال: تمام مخارج حج را شوهرم بر عهده گرفته ولي ميدانم كه اهل خمس نيست و من نيز از خود مالي ندارم، بفرمائيد تكليف من در ارتباط با هزينه رفت و برگشت، ارز، لباس احرامي و قرباني چيست؟ و خمس اينها بر عهده كيست؟

پاسخ: مخارجي كه براي شما متحمل ميشود اگر ندانيد به عين آن خمس تعلّق گرفته يا خير براي شما اشكال ندارد و اگر بدانيد مادامي كه تخميس نكرده است، نميتوانيد بپذيريد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -