انهار
انهار
مطالب خواندنی

مصدود و محصور

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مصدود

سؤال: هر گاه مصدود از دخول مكّه يا از طواف و غير آن از اعمال عمره مفرده ـ جهلاً بالحكم ـ در محل صدّ، ذبح و تقصير ننمود، و بعد از مراجعت به وطن عالم به حكم شد، تكليفش نسبت به خروج از احرام چيست؟

پاسخ: در هر جا متذكّر شد چنانچه فرستادن هدي به مكّه يا مني ممكن باشد بفرستد، و اگر فرستادن هدي به مكّه يا مني ممكن نباشد، در محل تذكر ذبح كند، و تقصير نمايد، و از احرام خارج شود.

سؤال: شخصي در ميقات براي عمره تمتّع محرم شده است و پس از احرام و قبل از ساير اعمال دستگير و زنداني شده و پس از گذشت ايام تشريق او را آزاد كرده‎اند، ولي در زمان صدّ، به وظيفه مصدود عمل نكرده، حال يا جاهل به مسأله بوده يا نمي‎توانسته عمل كند، ولي اكنون مي‎تواند عمره مفرده انجام دهد، وظيفه او براي خروج از احرام چيست، و در صورتي كه نتواند عمره مفرده انجام دهد، تكليفش چيست؟

پاسخ: شخص مذكور اگر قدرت بر اعمال عمره مفرده دارد بايد با اعمال عمره مفرده از احرام خارج شود و اگر از انجام عمره مفرده نيز ممنوع است به وظيفه مصدود عمل كند.

محـصـور

سؤال: شخصي بعد از اتمام اعمال عمره تمتّع و قبل از احرام براي حج تمتّع، مريض و بي‎هوش گرديده، به طوري كه قادر بر رفتن به عرفات و انجام اعمال نبوده، البته اگر مُحرم بود حكم محصور را داشت ولكن در فرض سوالكه محرم نشده تكليف چيست؟

پاسخ: در فرض مذكور عمره او مفرده شده، ولي وجوب طواف نساء در اين مورد معلوم نيست، اگر چه احتياط خوب است، و اگر رفتن خودش متعذر است نايب بگيرد كه طواف نساء را از طرف او انجام دهد، و اگر استطاعت دارد بايد در سال آينده حج كند، و هم چنين اگر قبلاً حج بر او مستقر بوده، بايد حج بجا آورد.

سؤال: شخصي به نيّت عمره تمتّع استحبابي براي يكي از معصومين(عليهم السلام)يا يكي از شهدا محرم شد، و طواف و نماز طواف عمره را بجا آورد، و قدرت بر اتمام عمل از او سلب شد، آيا همان حكم محصور و مصدود را دارد؟

پاسخ: اگر مريض شده يا دشمن او را منع كرده، و نمي‎تواند اعمال عمره را تمام كند نايب بگيرد، و اگر قدرت انجام اعمال حج را ندارد، واجب نيست محرم به احرام حج گردد.

سؤال: شخصي بعد از آنكه براي حج محرم شده، دچار سكته قلبي مي‎شود، به گونه‎اي كه هر نوع حركت براي او ضرر دارد، وظيفه او چيست؟

پاسخ: اگر نمي‎تواند وقوفين را درك كند، حكم محصور را پيدا مي‎كند، و چنانچه وقوفين را درك كرده، نسبت به بقيه اعمال نايب بگيرد.

سؤال: اگر پس از انجام اعمال عمره تمتّع و خارج شدن از احرام آن محصور شود، و نتواند براي حج محرم شود، آيا حج از او ساقط است، يا نه، و وظيفه او چيست؟

پاسخ: از احرام خارج شده است، ولي كفايت از حج نمي‎كند، و چنانچه سال اول استطاعت او باشد حج بر او واجب نشده است.

سؤال: شخصي در مدينه مصدوم مي‎شود، او را به مسجد شجره مي‎آورند و محرم مي‎نمايند، آيا احرام او صحيح است و وظيفه بعدي او چيست؟ و اگر نتواند حج انجام دهد تكليف او چيست؟

پاسخ: احرام او صحيح است. و اگر مي‎تواند كه عمره و حج را انجام دهد ـ ولو با استنابه در طواف و سعي ـ حج او صحيح است، و اگر محرم به حج شده و نمي‎تواند حج بجا آورد احوط آن است كه وظيفه محصور را انجام دهد، و با احرام مزبور عمره مفرده هم انجام دهد.

سؤال: آيا تصادف در احرام حصر است، و بايد عملي كه محصور انجام مي‎دهد بجا آورد؟

پاسخ: در موارد مشكوك به حصر، علاوه بر انجام وظيفه محصور، با عمره مفرده از احرام خارج شود.

سؤال: جواني پس از احرام و ورود به مكّه، مجنون مي‎شود، و جنون او ادواري است، البته چنين شخصي براي سالهاي آينده اگر افاقه پيدا كرد، و استطاعت باقي بود، حكمش معلوم، ولي در همان سال كه جنون عارض شده، آيا حكم موت را دارد، و يا حكم مصدود و محصور را؟

پاسخ: در فرض سوال، شخص مزبور به حال احرام باقي است، و اگر بعد از گذشتن ايام حج افاقه پيدا كرد، بايد به اعمال عمره مفرده محل شود، و اگر حج براو مستقر بوده، واجب‎است بعد از افاقه بجا آورد، و در صورت استقرار حج و ادامه جنون تا زمان موت، بر ورثه لازم است از تركه او حجش را بجا آورند.

سؤال: در جحفه حالش بهم خورد و از ادامه برنامه احرام مأيوس شد فقط اين مقدار شد كه به زيد وكالت داد براي نيابت حج، نائب براي آن مريض به مكه آمد و عمره تمتّع را تمام كرده پس از چند روز كه در مكه معالجه شد بهتر شد خود آن مريض را مجددّاً به جحفه بردند و محرم شد و آمد مكه متأسفانه مجدداً قبل از شروع به عمره حالش به هم خورد و او را كه محرم شده بود به ايران برگرداندند مريض مزبور چه تكليفي دارد و نائب چه تكليفي دارد باقي اعمال را انجام دهد يا نه اجرت دارد يا نه؟

پاسخ: در فرض سوال، نائب بايد حج تمتّع را به نيابت از منوب عنه انجام دهد و مستحق اجرت است و بر منوب عنه حكم محصور مترتب است و احتياط اين است كه منوب عنه علاوه بر انجام وظيفه محصور كسي را نائب بگيرد كه به نيابت از او اعمال عمره را يعني طواف و نماز طواف و سعي را انجام دهد سپس به منوب عنه اطلاع دهند كه جهت خروج از احرام تقصير كند و بعد نائب طواف نساء را نيز احتياطاً به نيابت از او انجام دهد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -