انهار
انهار
مطالب خواندنی

لباس نمازگزار

بزرگ نمایی کوچک نمایی

س 428: آيا نماز خواندن در لباسى که شک در نجس بودن آن دارم، صحيح است؟
ج: لباسى که نجس بودن آن مشکوک است، محکوم به طهارت بوده و نماز خواندن با آن صحيح است.

س 429: آيا نماز خواندن در کمربند چرمى که از آلمان خريده‏ام و شک دارم که از پوست طبيعى است يا مصنوعى و از پوست حيوان تذکيه شده است يا خير، اشکال شرعى دارد؟ نمازهايى که با آن خوانده‏ام، چه حکمى دارد؟
ج: اگر شک در اين باشد که آن چرم طبيعى است يا مصنوعى، نماز با آن اشکال ندارد، ولى اگر بعد از احراز چرم طبيعى بودن آن، شک در اين باشد که آيا از حيوانى است که شرعاً تذکيه شده يا خير، نجس نيست، ولى نماز با آن باطل است، و نمازهاى گذشته که در حال جهل به اين حکم، خوانده‏ايد، قضا ندارد.

س 430: اگر نمازگزار يقين داشته باشد که نجاستى بر بدن يا لباسش وجود ندارد و نماز بخواند، بعداً معلوم شود که بدن يا لباس او نجس بوده است. آيا نماز وى باطل است؟ اگر در حين نماز نجاست حاصل شود، نماز او چه حکمى دارد؟
ج: اگر اصلاً علم به نجس بودن لباس يا بدن نداشته باشد و بعد از نماز متوجه آن شود، نماز او صحيح است و اعاده و قضا واجب نيست. ولى اگر در اثناء نماز نجاست عارض شود، اگر براى وى ازاله نجاست از بدن يا در آوردن لباس نجس بدون ارتکاب عملى که منافات با نماز دارد، ممکن باشد، بايد نجاست بدن را برطرف يا لباس نجس را از خود دور کند و نماز خود را تکميل نمايد و اگر برطرف کردن نجاست با حفظ حالت نماز براى او امکان ندارد و وقت هم وسعت دارد، واجب است که نماز را قطع کند و با بدن و لباس پاک آن را اعاده نمايد.

س 431: فردى از مقلدين يکى از مراجع، مدت زمانى نماز خود را با پوست حيوانى که تذکيه آن مشکوک بوده و نماز با آن صحيح نيست، مى‏خوانده است. طبق نظر مرجع تقليد او، اگر جزئى از حيوان حرام گوشت همراه او باشد، احتياط واجب اعاده نماز خوانده شده است، آيا حيوانى که تذکيه آن مشکوک است، حکم حيوان حرام گوشت را دارد؟
ج: حيوانى که تذکيه آن مشکوک است، از لحاظ حرمت خوردن گوشت و عدم جواز نماز با پوست آن، در حکم ميته است، ولى نجس نيست، و نمازهاى گذشته اگر با جهل به اين حکم، انجام گرفته است، محکوم به صحّت‏ است.

س 432: زنى در اثناى ‏نماز متوجه مى‏شود که مقدارى از موهايش پيداست و فوراً آن را مى‏پوشاند، آيا نماز خود را بايد دوباره بخواند يا خير؟
ج: تا زمانى که ظاهر شدن مو عمدى نباشد، اعاده واجب نيست.

س 433: شخصى به علت اضطرار مجبور به تطهير مخرج بول با سنگ يا چوب و يا هر چيز ديگرى مى‏شود و هنگامى که به منزل مراجعت مى‏کند، آن را با آب تطهير مى‏نمايد، آيا هنگام نماز بايد لباس زير خود را عوض کرده يا تطهير نمايد؟
ج: اگر لباس او با رطوبت بول نجس نشده است، تطهير لباس واجب نيست.

س 434: به کار انداختن بعضى از دستگاههاى صنعتى وارداتى با همکارى متخصصين بيگانه امکان‏پذير است و آنها از ديدگاه فقه اسلامى کافر و نجس هستند، با توجه به اين که به کار انداختن آن دستگاهها با استفاده از روغن و مواد ديگرى که با دست ريخته مى‏شوند، صورت مى‏گيرد، بنا بر اين پاک بودن آنها امکان ندارد. و همچنين با توجه به اين که لباس و بدن کارگران هنگام کار با اين دستگاهها در تماس است و در وقت نماز فرصت تطهير لباس و بدن را به‌طور کامل ندارند، تکليف آنها نسبت به نماز چيست؟
ج: با احتمال اين که کافرى که اقدام به راه اندازى دستگاهها و وسائل مى‏کند، از اهل کتاب باشد که محکوم به طهارت هستند و يا در هنگام کار دستکش پوشيده باشد، به صرف اين که دستگاه به وسيله کافر راه‏اندازى شده است، يقين به نجاست حاصل نمى‏شود و با فرض يقين به نجاست دستگاه و تماس بدن و لباس کارگران با آن در حين کار با رطوبت مسريه، تطهير بدن براى نماز واجب است و لباس هم بايد عوض و يا تطهير شود.

س 435: اگر نمازگزار دستمال و امثال آن را که با خون نجس شده‏اند، حمل کند و يا در جيب خود بگذارد، آيا نماز او باطل است؟
ج: اگر دستمال به قدرى کوچک باشد که نتوان عورت را با آن پوشاند، همراه بودن آن در نماز اشکال ندارد.

س 436: آيا نماز در لباس معطر به عطرهاى امروزى که حاوى الکل است، صحيح است؟
ج: اگر علم به نجاست آن عطرها نداشته باشد، نماز در لباسهاى مذکور اشکال‏ ندارد.

س 437: زنان چه مقدار از بدن خود را بايد هنگام نماز بپوشانند؟ آيا پوشيدن لباسهاى آستين کوتاه و نپوشيدن جوراب اشکال دارد؟
ج: بر زنان واجب است در نماز تمام بدن و موى خود را به غير از صورت به مقدارى که شستن آن در وضو واجب است و دست‏ها تا مچ و پاها تا مفصل ساق با پوششى که کاملاً بدن را مى‏پوشاند، بپوشانند و در حضور نامحرم پاها را نيز بايد بپوشانند.

س 438: آيا بر زنان پوشاندن روى پاها هنگام نماز واجب است؟
ج: پوشاندن پاها تا مفصل ساق در صورتى که نامحرم حاضر نباشد، واجب نيست.

س 439: آيا پوشاندن کامل چانه هنگام حجاب و در نماز واجب است، يا اين که فقط قسمت پائين آن بايد پوشانده شود، و آيا وجوبِ پوشش چانه مقدمه پوشاندن صورت است که شرعاً واجب است؟
ج: پوشاندن قسمت پائين چانه واجب است نه خود آن، زيرا چانه ‏جزئى از صورت است.

س 440: آيا حکم صحيح بودن نماز در متنجسى که کافى براى پوشش عورت محسوب نمى ‏شود، اختصاص به‌ صورت نسيان و جهل نمازگزار به حکم يا موضوع دارد و يا شامل شبهه حکميه و موضوعيه هم مى‏شود؟
ج: اختصاص به دو صورت جهل و نسيان ندارد، بلکه نماز با متنجسى که کافى براى پوشش عورت نيست، حتى در صورت علم هم صحيح است.

س 441: آيا وجود مو يا آب دهان گربه در لباس نمازگزار باعث بطلان نماز او مى‏شود؟
ج: بله، موجب بطلان نماز است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -