انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیةالله مکارم شیرازی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

(مسأله2444) پيوند قلب يا كليه يا اعضاء ديگر جايز است، خواه آن عضو از انسان زنده اي گرفته شده باشد يا از ميت و خواه آن ميت، ميّت مسلمان باشد يا غير مسلمان، ولي در صورتي مي توان آن عضو را از بدن «ميت مسلمان» قطع كرد و به بدن ديگري پيوند زد كه حفظ جان آن مسلمان متقّف بر اين پيوند باشد، همچنين اگر حفظ عضو مهمّي، مانند چشم، متوقّف بر اين كار باشد، و در هر صورت، احتياط آن است كه قطع كننده عضو ميت مسلمان، ديه قطع عضو را مطابق آنچه در كتابهاي فقهي مفصّل آمده است، بپردازد.

(مسأله2445) هرگاه خود ميت در حال حيات اجازه داده باشد كه اعضاي او را براي پيوند در اختيار ديگران بگذارند يا اولياء ميت بعد از وفات او اجازه دهند، حكم ديه و ساير احكام تغيير نمي كند و احتياط آن است كه ديه را در هر حال بپردازند.

(مسأله2446) قطع عضوي از بدن يك انسان زنده و پيوند آن به انسان ديگر، مانند آنچه در پيوند كليه معمول است كه يك كليه از دو كليه يك انسان زنده را برداشته و به كسي كه هر دو كليه اش فاسد شده است پيوند ميزنند، در صورتي جايز است كه با رضايت صاحب آن باشد و جان او به خطر نيفتد و احتياط آن است كه اگر پولي دربرابر آن مي گيرد، در مقابل اجازه اقدام به گرفتن عضو از او بگيرد، نه خود عضو.

(مسأله2447)  تزريق خون انساني به انسان ديگر براي درمان بيماري يا جراحي يا نجات جان او جايز است، خواه خون مسلمان باشد يا كافر، مرد باشد يا زن، و خريد و فروش خون براي اين منظور مانعي ندارد.

(مسأله2448)  هرگاه عضوي از مرده يا زنده جدا كنند و به ديگري پيوند زنند به طوري كه جزء بدن انسان دوم شود، در اين صورت نجس و ميته نيست و براي نماز هم اشكال ندارد.

(مسأله2449)  تشريح (کالبد شکافی) مرده مسلمان براي مقاصد طبي به چند شرط جايز است:

(1) مقصود ياد گرفتن و تكميل اطلاعات طبي براي نجات جان مسلمان بوده باشد و بدون تشريح اين مقصود حاصل نشود.

(2) دسترسي به مرده غير مسلمان نباشد.

(3) به مقدار ضرورت و احتياج قناعت كند و اضافه بر آن جايز نيست، با چنين شرايطي تشريح جايز، بلكه واجب است، اما در مورد مرده غير مسلمان اين شرايط لازم نيست.

(مسأله2450) دست زدن به مرده هايي كه مورد تشريح قرار مي گيرد در صورتي كه مسلمان باشد و آن را غسل داده باشند موجب غسل نمي گردد و در غير اين صورت بايد هر بار دست مي زنند غسل مس ميت كنند و اگر موجب عسر و حرج گردد مي توانند بجاي غسل تيمم نمايند، ولي اگر تشريح فقط روي استخوانهاي بدون گوشت، يا قسمتهاي گوشتي جدا شده مانند قلب و عروق و مغز و امثال آن صورت گيرد غسل ندارد و اگر بتوانند از دستكش استفاده كنند در هيچ صورتي غسل ندارد.

(مسأله 2451)تشریح بدن انسان در آنجا که شرعا جایز است بنابراحتیاط دیه دارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -