انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله مظاهری

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسئله 1859- سپرده‏هاى كوتاه مدّت و دراز مدّت در بانكها و سودى كه بانك به آن مى‏دهد اگر مطابق موازين شرعى باشد از قبيل مضاربه و شركت و امثال آن، حلال است، ولى اگر يقين دارد كه اين امور جنبه ظاهرى و صورى دارد آن سود حرام است.

مسئله 1860- آنچه اشخاص از بانكها مى‏گيرند اگر به عنوان قرض الحسنه باشد مانعى ندارد و اضافه‏اى كه به بانكها مى‏پردازند اگر مطابق موازين شرعى باشد، از قبيل كارمزد، شركت و يا مضاربه، حلال است و اگر يقين دارد كه اين امور جنبه ظاهرى و صورى دارد گرفتن پول از بانك حرام است و سودى كه مى‏دهد نيز حرام است.

مسئله 1861- ربا گرفتن از بانكهاى كشورهاى غير اسلامى اشكال ندارد.

مسئله 1862- آنچه را كه بانكها يا صندوقهاى قرض الحسنه به عنوان كارمزد و حقّ الزّحمه مى‏گيرند، اگر متناسب با زحمات باشد اشكال ندارد، ولى اگر اين همان سود پول است كه به نام كارمزد مى‏گيرند براى گيرنده و دهنده حرام است.

مسئله 1863- بانكها و صندوقهاى قرض الحسنه كه مقدارى از سرمايه خود را كه از مردم گرفته‏اند در كارهاى تجارى يا توليدى به كار مى‏گيرند، اين كار جايز است ولى سزاوار نيست پولى را كه از مردم به عنوان قرض الحسنه گرفته‏اند تا به ديگران قرض الحسنه بدهند آن را در كارهاى تجارى يا توليدى به كار گيرند.

مسئله 1864- چون بانك سپرده‏هايى را به عنوان قرض الحسنه مى‏گيرد مى‏تواند در آنها تصرّف كند و در صورت تلف شدن، بانك ضامن است، چه قبل از تصرف تلف شود يا بعد از تصرّف.

مسئله 1865- جايزه‏هايى كه بانكها يا غير آنها براى تشويق قرض دهنده مى‏دهند يا مؤسّسات ديگر براى تشويق خريدار مى‏دهند، حلال است، و آنچه را كه فروشنده‏ها براى جلب مشترى داخل جنسهاى خود مى‏گذارند، حلال است.

مسئله 1866- حواله ‏هاى بانكى يا تجارى كه به آنها صرف برات گفته مى‏شود، مانع ندارد، پس اگر بانك يا تاجر پولى را از كسى در محلّى بگيرد و حواله بدهد كه از بانك يا طرفش در محلّ ديگر، آن پول را بگيرد و در مقابل اين حواله از دهنده چيزى بگيرد، مانع ندارد و حلال است.

مسئله 1867- اگر انسان بداند در بانك و مغازه و مانند آن پول حلال و حرام هر دو وجود دارد ولى نداند پولى را كه مى‏گيرد از پولهاى حرام است يا نه، داد و ستد با آنجا مانعى ندارد.

مسئله 1868- ديرکرد حرام است، امّا اگر تأخير بدون عذر در پرداخت اقساط، موجب ضرر يا خسارت شود، مطالبۀ آن خسارت جايز است و در هر صورت، دیرکرد موجب فساد معامله نیست.

مسئله 1869- معاملات ارزى يعنى خريدن دلار يا مارك و مانند آن به اسكناس جايز است، همانگونه كه خريدن اسكناس به اسكناس اگر داعى عقلايى غير از ربا خوردن در آن باشد جايز است.

مسئله 1870- سفته و چك نظير سندى است كه به بستانكار مى‏دهند، به همين جهت معامله بر خود آن واقع نمى‏شود، بنابراين معامله با چك يا سفته بى‏آنكه بدهكارى در مقابلش داشته باشد، مثل اينكه سفته يا چك يك ماهه را كه به مبلغ هزار تومان است بدهد و نهصد تومان پول نقد بگيرد، صحيح نيست و اين همان ربا و حرام است، و همچنين است چك يا سفته دوستانه كه شخص به ديگرى مى‏دهد تا آن را به شخص سومى بدهد و مقدارى از مبلغ آن را كم كرده و پول نقد بگيرد، ولى اگر ذمّه را، كه چك و سفته كاشف آن است، به كمتر بفروشد، مانعى ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -