بِـسْـمِ اللهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِيم
الــــــسَّـــــلاَمُ عَـــــلَـــــى
مَـهْدِيِّ الْأُمَـمِ وَ جَـامِـعِ الْـكَـلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله
قصد و نیت اعتکاف
متن مسأله با حواشی به عربی با اعراب و ترجمه
وَهُوَ اللُّبْثُ فِي الْمَسْجِدِ بِقَصْدِ الْعِبَادَةِ، بَلْ لَا يَبْعُدُ{۱} كِفَايَةُ قَصْدِ التَّعَبُّدِ بِنَفْسِ اللُّبْثِ وَإِنْ لَمْ يُضَمَّ إِلَيْهِ قَصْدُ عِبَادَةٍ أُخْرَى خَارِجَةٍ عَنْهُ، لَكِنَّ الْأَحْوَطَ الْأَوَّلُ{۲}. وَيَصِحُّ فِي كُلِّ وَقْتٍ يَصِحُّ فِيهِ الصَّوْمُ، وَأَفْضَلُ أَوْقَاتِهِ شَهْرُ رَمَضَانَ، وَأَفْضَلُهُ الْعَشْرُ الْأَوَاخِرُ مِنْهُ. وَيَنْقَسِمُ إِلَى وَاجِبٍ{۳} وَمَنْدُوبٍ؛ وَالْوَاجِبُ مِنْهُ{۴} مَا وَجَبَ بِنَذْرٍ{۵} أَوْ عَهْدٍ أَوْ يَمِينٍ أَوْ شَرْطٍ فِي ضِمْنِ عَقْدٍ أَوْ إِجَارَةٍ{۶} أَوْ نَحْوِ ذٰلِكَ، وَإِلَّا فَفِي أَصْلِ الشَّرْعِ مُسْتَحَبٌّ. وَيَجُوزُ الْإِتْيَانُ بِهِ عَنْ نَفْسِهِ وَعَنْ غَيْرِهِ الْمَيِّتِ؛ وَفِي جَوَازِهِ نِيَابَةً عَنِ الْحَيِّ قَوْلَانِ، لَا يَبْعُدُ{۷} ذٰلِكَ{۸}، بَلْ هُوَ الْأَقْوَى{۹}؛ وَلَا يَضُرُّ اشْتِرَاطُ الصَّوْمِ فِيهِ، فَإِنَّهُ تَبَعِيٌّ، فَهُوَ كَالصَّلَاةِ فِي الطَّوَافِ الَّتِي يَجُوزُ فِيهَا النِّيَابَةُ عَنِ الْحَيِّ.
۱- المكارم : بل هو بعيد، لعدم اطلاق يصلح الركون اليه، بل كلّها منصرفة الى ما وضع المسجد له وهو عبادة اللّه، لا اللبث في المسجد مشتغلا بامر دنياه ومنغمرا فيه لايهمّه غيره.
۲- الگلپايگاني : بل الاحوط عدم الاكتفاء بالاوّل.
السيستاني : بل الاحوط قصد التعبّد بنفس اللبث ايضا.
۳- اللنكراني : بناءً على ما ذكرنا في النذر وشبهه لايكون الاعتكاف بعنوانه واجبا اصلا.
۴- المظاهري : انّه مستحبّ دائما، ولايصير واجبا بنذر ونحوه، كما مرّ كرارا.
۵- الامام الخميني : مرّ الاشكال في امثاله، والامر سهل
۶- المكارم : قد مرّ الكلام والاشكال في مطلق العبادات الاستئجاريّة، ماعدا الحجّ.
۷- الگلپايگاني : مشكل.
۸- الامام الخميني : الاولى الاتيان به رجاءً،بل هو الاحوط.
المكارم : لا دليل عليه يعتدّ به، فيؤتى به رجاءً؛ فليس الاشكال من ناحية اشتراط الصوم، بل من ناحية عدم الدليل.
السيستاني : فيه اشكال؛ نعم، لا باس بالنيابة عنه رجاءً.
۹- الاراكي : الاولى اتيانه رجاءً.
الخوئي: فيه اشكال، والاظهر عدم الجواز.
اللنكراني: لا قوّة فيه، والاحوط الاتيان به رجاءً.
التبريزي: لا قوّة فيه.
النوري: فيه اشكال؛ نعم، لاباس به رجاءً.
متن مسأله با حواشی به فارسی
اعتکاف عبارت است از ماندن در مسجد با قصد عبادت؛ بلکه بعید نیست{۱} که همین قصدِ بندگی در خودِ ماندن در مسجد کفایت کند، هرچند قصد عبادت دیگری جدا از آن به آن ضمیمه نشود، ولی احتیاط بهتر آن است (که قصد عبادت دیگری نیز همراه آن باشد){۲}. اعتکاف در هر زمانی که روزه در آن صحیح است، صحیح میباشد؛ و بهترین زمان آن ماه رمضان است و بهترین بخش آن، دهه آخر ماه رمضان میباشد. اعتکاف به واجب{۳} و مستحب تقسیم میشود؛ اعتکاف واجب{۴} آن است که به سبب نذر{۵}، عهد، قسم، یا شرطی ضمن عقد یا اجاره{۶} و مانند آن واجب شده باشد، و در غیر این صورت، در اصلِ شریعت مستحب است. انجام اعتکاف از طرف خود انسان و نیز از طرف میّت جایز است؛ و درباره نیابت از شخص زنده دو قول وجود دارد، ولی جواز آن بعید نیست{۷}، {۸}بلکه نظر قویتر همین است{۹}. و شرط بودن روزه در اعتکاف اشکالی ایجاد نمیکند، زیرا روزه امر تبعی است؛ پس اعتکاف مانند نماز طواف است که نیابت از شخص زنده در آن جایز میباشد.
حواشی براخی از مراجع عظام تقلید
۱. مکارم: بلکه این مطلب بعید است؛ زیرا اطلاقی (دلیل عام و قابل اعتماد) وجود ندارد که بتوان به آن تکیه کرد، بلکه همهی ادله منصرف است به آنچه مسجد برای آن بنا شده، یعنی عبادت خدا، نه صرفِ ماندن در مسجد در حالی که انسان به امور دنیوی مشغول باشد و در آن غرق شود و چیز دیگری برایش اهمیت نداشته باشد.
۲. گلپایگانی: بلکه احتیاط آن است که به همان قصد اول (صرف قصدِ لبث) اکتفا نشود. حاشیه آیتالله سیستانی: بلکه احتیاط آن است که قصد تعبّد به خودِ لبث (ماندن در مسجد) نیز حتماً انجام گیرد.
۳. لنکرانی: بنا بر آنچه ما در باب نذر و مانند آن بیان کردهایم، اعتکاف به عنوان خودش اصلاً واجب نمیشود.
۴. مظاهری: اعتکاف همیشه مستحب است و با نذر و مانند آن واجب نمیشود، همانگونه که این مطلب بارها بیان شده است.
۵. امام خمینی: اشکال در موارد مشابه قبلاً ذکر شده است و در نهایت مسئله آسان است (یعنی سختگیری زیادی لازم نیست).
۶. مکارم: سخن و اشکال درباره تمام عبادتهای استیجاری (عبادتهایی که به نیابت و با اجرت انجام میشود) قبلاً مطرح شده است، جز در مورد حج.
۷. گلپایگانی: (نیابت اعتکاف از شخص زنده) مشکل است.
۸. امام خمینی: بهتر آن است که اعتکاف به قصد رجاء (امید به مطلوب بودن نزد خدا) انجام شود، بلکه احتیاط نیز همین است.
مکارم: دلیل قابل اعتمادی بر جواز وجود ندارد، بنابراین به قصد رجاء انجام میشود؛ و اشکال از ناحیه شرط بودن روزه نیست، بلکه از جهت نبود دلیل است.
سیستانی: در این مسئله اشکال وجود دارد؛ ولی نیابت به قصد رجاء مانعی ندارد.
۹. اراکی: بهتر آن است که اعتکاف به قصد رجاء انجام شود. آیتالله خویی: در این مسئله اشکال وجود دارد و ظاهرتر آن است که جواز ندارد.
لنکرانی: قول به قوّت، قوی نیست و احتیاط آن است که به قصد رجاء انجام شود.
تبریزی: قوّتی در این قول وجود ندارد.
نوری: در آن اشکال است؛ ولی انجام آن به قصد رجاء اشکالی ندارد.
تاریخ به روزرسانی: جمعه, ۵ دی ۱۴۰۴