انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم شک در منی و سرایت مرجع تقلید آیةالله مکارم (مدّظلّه)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام تا یک سال پیش نمی دانستم مایع منی نجس است و لباس زیرم را عوض نمیکردم و گاه با همان لباس زیر که بر تن داشتم بیرون می رفتم و خوب طبیعتا عرق میکردم آلان بعد از مدت ها این موضوع به یادم افتاده و شب و روز ندارم آیا همه جا را کثیف کردم؟ از طرفی نمیتوانم به مادرم بگوییم زیرا وسواسی دارد
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)
 
جواب:بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله
با تشکر از اعتمادتان به سایت انهار
بزرگوار
دین اسلام دین مبین و آشکار هست و دین ابهام و سردرگمی نیست در قرآن آمده است لیس فی الدین من حرج یعنی در دین حرج و سختی وجود ندارد اگر شما دین را این گونه به جامعه خصوصاً جوان‌ها معرفی کنید از دین و اسلام و قرآن منزجر و متنفر و دور می‌شوند
آقا امام رضا (علیه السلام) فرمود اگر زیبایی‌های کلام ما یعنی کلام دین را بفهمند هرآینه به دین ارادت پیدا می‌کنند و اینکه افرادی از دین فاصله دارند زیرا بزرگترها دین را بدجوری معرفی کرده‌اند و جلوه داده‌اند.
در دین آمده است هرگاه به نجاست یا حرام بودن چیزی یقین دارید اعتنا کنید در غیر این صورت اعتنا نکنید و تکلیفی ندارید.
یقیناً و حتماً در افکار شما وسواس هست و وسواس از شیطان است این گونه افکارزننده را از خودتان دور کنید.
در محتوای پیام شما ابهام زیادی وجود دارد؛ از کجا معلوم که آن مایعی را که شما می‌گویید منی بوده منی باشد زیرا منی بودن رطوبت شرایطی دارد هر رطوبتی که با لذت از زن یا مرد خارج می‌شود نجس نیست رطوبتی که در اوج لذت خارج شود که اصطلاحا می‌گویند با شهوت خارج شده و پس از آن شخص به ارگاسم می‌رسد یعنی شخص از ادامه رابطه کنار می‌کشد چنین رطوبتی منی هست در حالی که شما یقین به چنین رطوبتی ندارید به احتمال قوی اگر رطوبت‌هایی با لذت از شما خارج شده شما آنها را منی تصور و نجس خیال کردید.
وانگهی اگر رطووبتی واقعاً منی باشد و در بدن و نباس وجود داشته باشد باید یقین به سرایت آن رطوبت به جاهای دیگر داشته باشید در حالی که چنین یقینی وجود ندارد. بنابراین شرعاً همه جا محکوم به طهارت و پاکی است و شما هم همون طوری که بیان شد حتماً این گونه افکار را از خود دور کنید. والله عالم.

تاریخ به روزرسانی: یکشنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۴

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  





پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -