انهار
انهار
مطالب خواندنی

«طهارت = پاکی، پاکیزگی»

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الـــــسَّلاَمُ عَـــــلَى
مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِاللهِ الصَالِحین
مباحث طهارت؛
درس {۱} «طهارت = پاکی، پاکیزگی»
    
یکی از موضوعاتی که در اسلام، اهمیت زیادی دارد طهارت و پاکیزگی است.
اسلام، «طهارت را نیمی از ایمان» و«نظافت را مبنای دین» دانسته است و همواره پیروانش را به طهارت و پاکیزگی تشویق می نماید و کسانی را که به آن بی توجهند ملامت و سرزنش میکند.
در اهمیت طهارت و پاکیزگی همین بس که علاوه بر آیات و روایات زیادی که در این زمینه وجود دارد؛ یکی از بخشهای مهم و مفصّل کُتُب فقهی «طهارت» است و طهارت همواره مورد توجه فقهای اسلام قرار گرفته و کتابهای زیادی در این باره تألیف نموده اند.
    
برخی از توصیه های قرآن و روایات درباره طهارت و نظافت:
{۱} وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ.
خداوند پاکیزگان را دوست دارد.
سوره توبه آیه ۱۰۸.
{۲} قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): تَنَظَّفوا بِكُلِّ مَا استَطَعتُم؛ فَإِنَّ اللّه َ تَعالى بَنَى الإِسلامَ عَلَى النَّظافَةِ، ولَن يَدخُلَ الجَنَّةَ إلاّ كُلُّ نَظيفٍ.
با هرچه مى توانيد ، خود را پاكيزه كنيد كه خداوند متعال، اسلام را بر پاكيزگى بنيان نهاده است و جز افراد پاكيزه به بهشت وارد نمى شوند.
میزان الحکمه مترجم، ج ۱۲، ص ۲۶۴، ح ۲۰۳۷۳.
{۳} عن جابربن عبدالله (أنصاری): أتانا رسولُ اللهِ (صلَّى اللهُ عليهِ وآله و سلَّم) زائرًا في منزلِنا فرأى رجلًا شَعِثًا قد تفرَّقَ شعرُه! فقالَ: أما كان يَجِدُ هذا ما يُسَكِّنُ به شعرَه؟! و رأى رجلًا آخرَ (و)عَلَيهِ ثيابٌ وَسِخَةٌ! فقالَ: أما كان هذا يجدُ ماءً يغسلُ به ثوبَه!؟
جابربن عبدالله أنصاری گوید: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نزد ما آمد و چشمش به مردی افتاد که موهایش ژولیده و درهم بود! فرمود: آیا این مرد چیزی (شانه ای) پیدا نکرد که موهایش را مرتب کند؟ و مرد دیگری را دید که لباسهایی چرکین به تن داشت، فرمود آیا این مرد آبی پیدا نکرد که لبا سش را بشوید!؟
میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۲۶۳، ح ۲۰۳۶۸.
{۴} عَن رَسولُ الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): بئس العبد القاذوره.
چه بد است بنده ی کثیف (و آلوده).
میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۲۶۲، ح ۲۰۳۶۲.
{۵} الباقر (علیه السلام): لا صلوة إلّا بطهور.
نماز بدون طهارت، نماز نیست.
وسائل الشیعه ، ج۱، ص ۲۵۶.
{۶} عَن رَسولُ الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): الطهورمفتاح الصلوه.
طهارت و پاکیزگی، کلید نماز است.
اخلاق شُبَّر ص ۲۲.
{۷} عَن رَسولُ الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): طَهِّروا هذِهِ الأجسادَ طَهَّرَكُمُ اللَّهُ فإنَّهُ ليسَ من عبدٌ يبيتُ طاهرًا إلَّا باتَ معَهُ في شعارِهِ ملَكٌ ولا ينقَلبُ ساعةً منَ اللَّيلِ إلَّا قالَ : اللَّهُمَّ اغفِر لعبدِكَ فإنَّهُ باتَ طاهرًا.
این بدنها را پاکیزه سازید، خداوند شما را پاکیزه گرداند؛ زیرا هیچ بنده ای نیست که شب با بدنی پاکیزه بخوابد مگر این که فرشته ای در میان جامه او با وی می خوابد و هیچ ساعتی از شب از این پهلو به آن پهلو نمی چرخد مگر این که آن فرشته گوید خدایا، بنده ات را بیامرز؛ زیرا با بدنی پاکیزه خوابیده است.
میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۲۶۲، ح ۲۰۳۶۰.
{۸} قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): النّظیف من الثیاب یذهب الهمّ و الحزن و هو طهور للصلاة.
لباس پاکیزه؛ غم و اندوه را می برد و موجب پاکی نماز است.
میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۲۶۵، ح ۲۰۳۷۹.
{۹} عَن رَسولُ الله (صلي الله عليه و آله و سلّم): یا عایشه! إغسلی هذین الثوتین، أما علمت أنّ الثوب یسبّح، فإذا اتّسخ انقطع تسبیحه؟!
ای عایشه این دو لباس را بشوی؛ مگرنمی دانی که لباس تسبیح خدا رامی گوید و هر گاه کثیف شود از تسبیح باز می ایستد.
میزان الحکمه، ج ۱۲، ص ۲۶۴، ح ۲۰۳۷۸.
{۱۰} عادت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) چنین بود که به آیینه نگاه می کرد و موی سرش را صاف می نمود و شانه میزد و علاوه بر خانواده اش، برای اصحاب؛ نیز خود را تجمل و زینت می نمود و می فرمود: خداوند دوست دارد که وقتی بند ه ای برای دیدار برادرانش از خانه بیرون می  رود، خود را مرتب نموده و زینت کند.
رحمت عالمیان ص۶۳۶ از بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۴۹.
{۱۱} به همین دلیل در معارف اسلام: پاکی بدن، لباس، آب وضو، آب غسل وخاک تیمم؛ «ازشرائط صحت نماز» و پاکیزگی بدن ،لباس، آب وضو، آب غسل، خاک تیمم و استفاده نکردن از لباسهای چرک و کثیف - ولو پاک باشد- «از شرائط کمال نماز» است . و خود یکی از مقدّمات نماز است.
مقدّمات نماز دو قسم است:
۱- مقدّمات واجب مانند: طهارت، وقت شناسی، قبله شناسی، شرائط لباس و مکان نمازگزار .
۲- مقدّمات مستحبّ مانند: أذان، أقامه و حضور قلب در نماز .
 

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -