انهار
انهار
مطالب خواندنی

مروری بر زندگی کوتاه حضرت رقیه (سلام الله علیها)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِاللهِ الصَالِحین
مروری بر زندگی کوتاه حضرت رقیه (سلام الله علیها)
مروری بر زندگی کوتاه حضرت رقیه (سلام الله علیها)
نقش موثر دختر ۳ ساله امام حسین (علیه السلام) در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی
حضرت رقیه (سلام الله علیها) دختر امام حسین (علیه السلام) در واقعه عاشورا تنها سه سال داشتند که بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر عاشورا در خرابه‌های شام به شهادت رسیدند.
امروز پنجم ماه صفر همزمان با سالروز شهادت حضرت رقیه دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام) است. دختر سه ساله‌ای که با وجود سن کمش توانست نقش موثری در واقعه عاشورا ایف کند.
مادر حضرت رقیّه (علیهاالسلام)
مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) طبق نوشته‏‌های برخی کتب تاریخی، امّ اسحاق بود که قبلا همسر امام حسن مجتبی(علیه‏ السلام) بوده و پیش از اینکه به شهادت برسد به برادرش امام حسین علیه السلام وصیت کرد که با همسرش ام اسحاق ازدواج کند. امام حسین (علیه السلام) به وصیت برادر خود عمل کرد و نتیجه ی ازدواج امام حسین (علیه السلام) و ام اسحاق، دختر دردانه ای به نام رقیه شد.
وقتی که حضرت رقیه (سلام الله علیها) در سال ۵۷ قمری به دنیا آمد ، مدینه نور دیگری گرفت و خانه کوچک امام، گرمای تازه‌ای یافت. چند وقت بعد ام اسحاق درگذشت و حضرت رقیه (سلام الله علیها) از نعمت مادر محروم شد. امام حسین علیه السلام فرزندش را بزرگ کرد و به خواهر خود زینب علیهاالسلام نصیحت می‌کرد که برای رقیه به عنوان مادر باشد و مهر و محبّت خود را در حق او تمام کند. به خاطر عواملی مانند بی مادری حضرت رقیه علیهاالسلام، سفارش های حضرت امام حسین علیه السلام و پرستاری های حضرت زینب علیهاالسلام، بین حضرت زینب علیهاالسلام و حضرت رقیه علیهاالسلام پیوندی عمیق بوجود آمد.
نامگذاری حضرت رقیه (سلام الله علیها)
حضرت رقیه (سلام الله علیها) برگرفته از کلمه «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی است. گویا این اسم لقب حضرت بوده و فاطمه نام اصلی او بوده است به علت این که در شمار دختران امام حسین(علیه السلام) نام رقیه کم تر دیده می‌شود و طبق گفته بعضی منابع، به احتمال زیاد ایشان همان فاطمه بنت الحسین (علیه السلام) است. در واقع، برخی از فرزندان امام حسین (علیه السلام) دارای دو اسم بوده‌‏اند و در فرزندان ایشان امکان تشابه اسمی نیز وجود دارد.
وجود حضرت رقیه بنت الحسین (سلام الله علیها) یکی از پرنزاع‌ترین موضوعات کربلا
در واقع، وجود حضرت رقیه بنت الحسین (سلام الله علیها) یکی از پرنزاع‌ترین موضوعات در کربلا است و درخصوص حضور چنین شخصیتی، مصیبت‌هایی که بر او وارد شده و اتفاقاتی که برای وی افتاده است، در میان صاحب‌نظران اختلاف نظر فراوانی وجود دارد.
در بین بعضی از مورخان شیعه وجود حضرت رقیه مورد شک قرار گرفته است. برای مثال، شیخ عباس قمی در کتاب نفس المهموم که پیرامون وقایع کربلا است و نیز در منتهی الآمال که بخش مهمی از آن به وقایع کربلا اختصاص دارد، می‌گوید: «من در هیچ سند معتبری راجع به حضرت رقیه چیزی ندیدم، ولی چون شیخ صدوق آن را نقل کرده‌است از قول وی آن را نقل می‌کنم.»
لازم به ذکر است که نام حضرت رقیه به این اسم، در هیچ یک از کتب مقتل قدیمی و معتبر تاریخی که از زمان شهادت امام حسین (علیه السلام) تا قرن ششم هجری نوشته شده است اعم از ارشاد، اعلام الوری، کشف الغمة و دلائل الامامة ذکر نشده است و برای نخستین بار شیخ عباس قمی با استناد به گفته‌های شیخ صدوق، نحوه شهادت حضرت رقیه را در کتاب منتهی الامال شرح می‌دهد.
سکوت مقتل نویسان تا قرن ششم و مدتی بعد از آن درباره حضرت رقیه (سلام الله علیها) و یادداشت بر جای مانده از شهید مطهری درباره وجود یا عدم حضرت رقیه (سلام الله علیها) در کربلا باعث شده است که زمزمه‌های تشکیک پیرامون وجود حضرت رقیه در جریان کربلا در زمان معاصر هم به گوش برسد.
خیلی از نویسنده‌های قدیمی که گزارشی از شرح شهادت حضرت رقیه در کتاب هایشان نیامده است، بارها و بارها در حاشیه شرح اتفاقات کربلا نامی از رقیه (سلام الله علیها) آورده‌اند؛ برای مثال در صفحه ۱۱۴ از کتاب لهوف می‌خوانیم که امام حسین (علیه السلام) خویشان را به صبر دعوت کرده و فرموده اند: « یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً : خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.» در هر دو متن نام حضرت رقیّه (س) بعنوان یکی از مخدرات اهل بیت (علیهم السلام) آمده است. احتمال قوی این است که ایشان همان رقیّه بنت الحسین(ع) است.
نقش موثر حضرت رقیه (سلام الله علیها) در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی
جریان کربلا محدود به واقعه عاشورا نیست؛ چراکه پس از آن با ادامه حرکت کاروان اسرا، مبارزه خاندان اهل بیت با یزید همچنان ادامه داشت. ادامه نهضت حسینی را می‌توان از خطبه‌های غرای امام سجاد (علیه السلام) تا نقش بیدارگری حضرت زینب (سلام الله علیها) در شهرهای بزرگی، چون کوفه و شام دانست.
چه بسیار مسیحیان و یهودیانی که به وسیله کاروان اسرا مسلمان شدند و از همه پررنگ‌تر آن که، خانواده یزید و غلامانش با دیدن اهل بیت پیامبر در اسارت از او بیزاری جستند و جزء محبین خاندان عصمت و طهارت شدند.
حضرت رقیه (سلام الله علیها) یاقوتی درخشنده در شهر شام
نهضت حسینی با یادگار گذاشتن نشانه‌ای گران‌قدر (حضرت رقیه) در شهر شام باعث دگرگونی عمیق و تغییری شگرف در شهر شام شدند؛ زیرا شهر شام از زمان عثمان، خلیفه سوم تحت امارت معاویه بوده و به گواهی تاریخ او از همان زمان در تدارک تشکیل حکومت بنی‌امیه بود.
پس از مرگ عثمان و به حکومت رسیدن امام علی (علیه السلام) وی حاضر به بیعت با امام نشد و از ایشان امارت شهر شام را درخواست کرد و به سبب آن که امام امارت شهر شام را به وی واگذار نکرد، جنگ صفین و ماجرای حکمیت روی داد.
پس از مرگ عثمان و به قدرت رسیدن معاویه او دست به جنایات بسیار عجیب و خطرناکی در عالم اسلام زد. اثرات ظلمی که معاویه در حق اسلام و مسلمین کرد قابل توصیف و شمارش نیست.
جریان‌سازی خطرناک معاویه
از جمله آن می‌توان به رواج سب و لعن امام علی (علیه السلام) و جعل احادیث احادیث پیامبر اشاره کرد. در کتاب أسرار آل محمد علیهم السلام نقل شده: معاویه قاریان اهل شام و قاضیان آن را فرا خواند و به آنان اموالی داد و ایشان را در نواحی و شهرهای شام پراکنده ساخت. آنان هم مشغول به نقل روایات دروغین شدند و پایه‌های باطلی را برای مردم پایه‌گذاری کردند. آنان به مردم چنین خبر می‌دادند که علی علیه السلام عثمان را کشته و بدین وسیله اهل شام را به معاویه متمایل کردند و همه اهل شام متفق الکلمه شدند.
برنامه بیست‌ساله معاویه بر ضد ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام)
معاویه این برنامه را بیست سال ادامه داد و در تمام مناطق تحت حکومتش آن را اجرا می‌کرد، تا آنکه اراذل شام و یاران باطل نزد او آمدند و بر سر غذا و آب او نشستند.
او به آنان اموال می‌داد و برای ایشان زمین‌ها را قسمت می‌کرد و خوراکی و نوشیدنی به آنان می‌خورانید، تا آنجا که خردسالان با این برنامه بزرگ شدند و بزرگسالان پیر شدند و عرب‌های بیابانی با این عقاید به شهرها کوچ کردند. اهل شام لعن شیطان را ترک کردند و بر علی (ع) لعن کردند و نوشته‌ای هم به همه شهرها برای کارمندانش نوشت که: «امانم را برداشتم از کسی که حدیثی در مناقب علی بن ابی طالب یا فضائل اهل بیتش نقل کند و چنین کسی عقوبت را بر خودش روا داشته است.»
شهادت غم انگیز حضرت رقیه (سلام الله علیها) بر اساس ۳ منبع
شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه (سلام الله علیها)، دختر امام حسین (علیه السلام) چنین است:
حضرت در خرابه در کنار حضرت زینب (سلام الله علیها) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند.
پرسید: عمه جان! اینان کجا می‌روند؟ حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمود: عزیزم این‌ها به خانه هایشان می‌روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.
بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی کرد، به گونه‌ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.
خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید.
بوسه حضرت رقیه (سلام الله علیها) بر پیشانی و لب‌های پدر
بر پیشانی و لب‌های پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلندتر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگ‌های گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می‌دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی‌دیدم.
دختر خردسال حسین (علیه السلام) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله کرد تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون کردند
بارگاه حضرت رقیه (سلام الله علیها) در شهر شام تبدیل به مرکزی برای تبلیغ تشیع شد
به یمن حضور این مخدره بزرگوار در قلب حکومت امویان، راه گم‌کردگان طریق ولایت به سمت اهل بیت هدایت می‌شوند و مَثَل آن شهید خردسال همانند مناری است که انسان‌های سرگردان را نجات می‌دهد. همچنین از اثرات وجودی حضرت رقیه (سلام الله علیها) کم اثر شدن جنایاتی بود که معاویه ملعون در حق اسلام انجام داد؛ زیرا مرقد آن مخدره تبدیل به مرکزی برای تبلیغ شیعیان شد.
پساز ویرایش به نقل از:

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -