انهار
انهار
مطالب خواندنی

ازدواج موقت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال با سلام
با دختری به قصد آشنایی جهت ازدواج برای گفت و گوی راحت تر صیغه محرمیت خوانده ایم، همدیگر را لمس کرده ایم اما دخولی صورت نگرفته است،آیا صیغه. ای که خوانده شده باطل است و مرتکب گناه شده ایم؟چون پدر دختر اطلاعی ندارند ،دختر بالغه و رشیده و بالای ۳۰ سال سن دارند
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (مدظله)
 
جواب:بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّه
تشکر از اعتمادتان به سایت انهار
بزرگوار
اولاً: عقد باکره بدون اجازه پدر جایز نیست ولو دختر سن بالایی داشته و رشیده باشد زیرا حرمت پدر خانواده قابل خدشه نیست.
بنابراین هم دختر به پدر خود جفا کرده است و هم شما به نظام خانواده آن دختر فا کرده‌اید و حرمت پدر را نادیده گرفته‌اید.
ارتباط شما با یکدیگر حرام شرعی است خصوصاً اینکه نوشته‌اید بدن آن دختر را لمس کرده‌اید.
پناه بر خدا پناه بر خدا پناه بر خدا از این گونه ارتباط‌ها و عوارض معنوی که در پی خواهد آمد بنابراین از گناهتان توبه و استغفار کنید و به آن دختر هم بگویید از گناهش توبه و استغفار کند.
ثانیاً: اینکه نوشته‌اید برای گفتگوی راحت‌تر!! مگر گفتگوی راحت به معنای در آغوش گرفتن دختر و لمس بدن هست؟
گفتگو به معنای انتقال عقاید و اظهار سلایق شخصی و بیان صادقانه رفتارهای اخلاقی است و توقعاتی که در آینده و در متن زندگی باید برآورده شود.
بنابراین برای چنین گفتگویی چه لزومی دارد که او را لمس کنید؟
پسرم؛ سابقاً که پدران و آبا و اجداد ما با یکدیگر ازدواج می‌کرده‌اند و ازدواج‌های آنها منشأ خیر و برکت تا آخر عمرشان بوده، ابتدای زندگی خود را با این گونه گناهان شروع می‌کردند؟
البته اینکه شما سؤال کرده‌اید و منتظر پاسخ هستید دلیل بر این است که نوری از دین در وجودتان موجب ملامت و سرزنشتان شده است که باید برای این اندازه ایمان خدا را شاکر باشید اما به شما چند توصیه پدرانه و دوسان دارم:
۱- حتماً از گناهتان توبه و استغفار کنید زیرا قطعاً و حتماً عوارض این گناه حتی در صورت ازدواج دامنگیرتان می‌شود.
۲- حتماً این ازدواج را این ارتباط را به ازدواج منتهی کنید زیرا اگر ارتباطی باشد و ازدواجی نباشد وزر و وبال این گناه یشتر از آنچه بیان شد دامنگیرتان می‌شود و آینده زندگی شما و آن دختر به خاطر این گناه مخدوش می‌شود و از منظر الهی و اولیا دین (علیهم السلام) ساقط می‌شود در حالی که باید زندگی و آینده شما با مراحم و الطاف الهی نورانی شود و دارای خیر و برکت باشد و خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت نصیبتان شود و عفت و حیا موجب شود که فرزندانی پاک و باحیا روزی‌تان شود به طوری که آن فرزندان موجب خیر و برکت و آبروی دنیا و آخرتتان گردد امّا در این صورت نمی‌توانید به آنچه بیان شد امیدوار بود.
پسرم زندگی امثال شما جوانان (پسران و دختران) از (۰) تا (۱۰۰) و تا آخرین لحظه عمرتان باید با افاضات و عنایات الهی همراه باشد و بدانید که هرگز بدون الطاف و افاضات و عنایات خاصّه الهی نمی‌توانید به زندگی زیبا و شیرین و ارزشمند امیدوار باشید.
هر پسر و دختری که ازدواج می‌کند در آینده خود و زندگی خود نیاز به آسایش زندگی و آرامش در زندگی دارد که آسایش و آرامش زندگی بدون ایمان میسر نخواهد بود زیرا در قرآن در سوره عصر پس از قسم به عصر چنین آمده است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ.
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
به نام خداوند رحمتگر مهربان
به عصر سوگند، (۱)
كه انسانها همه در زيانند. (۲)
مگر كساني كه ايمان آورده، و اعمال صالح انجام داده‏ اند و يكديگر را به حق سفارش كرده، و يكديگر را به شكيبائي و استقامت (در انجام واجبات و ترک گناهان) توصيه نمود. (۳)
و پسرم شما در این سوره مبارکه و آیات کریمه که مستقیماً فرامین الهی و خط و مرزهای دین و زندگی را گوش زد می‌کند مشاهده می‌فرمایید که اگر انسان بخواهد دچار زیان و خسارت نگردد وظیفه‌اش ایمان داشتن به خدا و انجام اعمال صالح (رعایت تقوا و رعایت حقّ و صبر) می‌باشد و یکی از مصادیق صبر ترک گناه خصوصاً در ارتباط با نامحرم است.
پسرم؛
نگاه به نامحرم با ترس از افتادن در گناه، حرام است و اثرات منفی بر روح و روان انسان دارد و در طرف مقابل، چشم‌پوشی از دیدن نامحرم و دوری از لذت‌جویی و شهوت‌رانی، آثار معنوی مثبتی بر انسان می‌گذارد که در روایات نیز بدان‌ها اشاره شده است.
و لذا تا دیر نشده و آثار منفی این گناه در وجودتان نهادینه نشده و آینده شما را تخریب نکند و موجب خشم خداوند متعال و اولیا دین علیهم السلام و فرشتگان الهی نشده است از گناهتان توبه و استغفار کنید.
برای قبولی توبه و جلب رضایت خداوند چند عمل را اکیداْ به شما توصیه می‌کنم:
۱- حتماْ نمازهایتان را آنهم اول وقت بخوانید.
۲- اخلاقتان را حسنه کنید
۳- به پدر و مادرتان و کلاْ به پدرها و مادرها به خاطر مقام والایشان احترام گذارید.
۴- این ارتباط را به ازدواج منتهی کنید زیرا انصافاً اگر ازدواج صورت نگیرد ر آینده نباید آن دختر همسر کسی شود که قبل از ازدواجش در آغوش بیگانه‌ای قرار گرفته باشد.
اگر شما با دختری ازدواج کنید که بدانید آن دختر قبلاً در آغوش بیگانه قرار گرفته آیا اون زندگی برایتان شیرین و ارزشمند و جذاب هست یا خیر؟
پس حتماً به ازدواج فکر کنید و شرایط زندگی را حتماً حتماً قبل از ازدواج با یکدیگر مطرح کنید و توقعاتتان را به یکدیگر گوشزد کنید.
اینجانب از هم اکنون به شما ین قول را می‌دهم که پس از اینکه عقد شدید در اولین فرصت با درخواست خودتان به شما حدود ۲ ساعت مشاوره زندگی را ارائه کنم تا انشاالله شرایط خوبی برایتان اجرایی شود.
۵- هرگز مال حرام در زندگی خود وارد نکنید.
۶- صله ارحام هرگزترک نکنید و به همسایه‌ها خوش اخلاقی و محبت کنید.
۷- همیشه اول صبح و اول شب صدقه بدهید.
زیرا صدقه اول روز رفع بلای روز می‌کند و صدقه اول شب رفع بلای شب می‌کند
۸- شبها سوره واقعه بخوانید.
البته مطالب در این زمینه زیاد هست ولی چون فرصت نیست و باید پاسخگوی بقیه سوال‌های ارسالی شوم به همین مقدار پاسخ اکتفا می‌کنم. یاحقّ.
ممنون بابت پاسخگویی ، اما من جواب سوالم رو در رابطه با نظر مراجع در باره عقد موقت بدون اجازه پدر از شما به طور واضح دریافت نکردم، چون نظرات چند دسته است و بعضی بدون اشکال میدانند و بعضی اختیاط واحب اذن پدر را لازم میدانند و این با گفتار شما که قاطعانه این امر را گناه دانسته اید متناسب نیست،امکانش هست توضیح بیشتری بفرمایید ؟
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّه
تشکر مجدد از اعتمادتان به سایت انهار
بزرگوار
بنا نیست نظر تمام مراجع را بیان کنیم
اگر فرم ارسال سؤال را مطالعه کرده باشید:
اولاً: فقط نظر مرجع تقلید پرسشگر داده میشود و نظر همه مراجع خیر.
ثانیاً: مراجع عظام حیّ (زنده) و اعلم؛ هیچکدام عقد دختر بدون اذن پدر را صحیح نمیدانند.
ثالثاً: باید قبل از انجام هر کاری از مشروع و صحیح بودن آن کار مطلع باشید نه اینکه پس از عمل سؤال کنید که آیا درست بوده یا خیر.
مؤمن اهل احتیاط است. یاحقّ

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -