(۲) احکام شرعی و فقهی و اهمیت آن
یکی از مهمترین واجبات دین مبین اسلام که از اهمّیت ویژهای برخوردار میباشد، فراگیری احکام دین است که درک و فهم درست نسبت به مسائل آن و عمل بر طبق آن، تضمین کنندۀ سعادت انسان است.
کسی که اسلام را به عنوان دین خود بر میگزیند، باید برنامههای آن را بهطور کامل در همۀ قلمروهای زندگی خود بپذیرد و رفتار و عملکرد خویش را مطابق با احکام دین تنظیم نماید.
انجام چنین تکلیفی، میطلبد فرد مسلمان نسبت به مقدار مورد نیازش از احکام دین، که به آن احتیاج دارد و برایش پیش میآید، شناخت پیدا کند تا بتواند آن را در زندگی خود اجرا نماید.
بر این اساس، قرآن کریم و روایات ائمّۀ هدیٰ(علیهم السلام) بر این موضوع تأکید بسیار نموده و همگان را به یاد گرفتن احکام دین تشویق و ترغیب کردهاند و از ضررهای فراوان آشنا نبودن با احکام الهی بر حذر داشتهاند.
در حدیث نقل شده است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «فرا گرفتن یک حدیث دربارۀ حلال و حرام از شخصی راستگو، برای تو بهتر از دنیا و زر و سیمهای آن است».
المحاسن، ج۱، فصل مصابیح الظلم، باب ۱۵، ص۲۲۹، ح ۱۶۶.
همچنین، روایت شده مردی به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: فرزندی دارم که دوست دارد مسائل حلال و حرام را از شما بپرسد و از مطالبی که اهمّیت ندارد و استفادهای برایش ندارد، پرسش نمیکند.
حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: «آیا بهتر از حلال و حرام سؤالی هست که مردم بپرسند؟»
المحاسن، ج۱، فصل مصابیح الظلم، باب ۱۵، ص۲۲۹، ح۱۶۸.
در حدیث دیگر نقل شده است که حضرت صادق(علیه السلام) فرمودند: «در دین خدا دانا و فقیه شوید و مانند اعراب زمان جاهلیّت نباشید (که از احکام خدا و معارف دینی بیخبر بودند). سپس حضرتش (علیه السلام) فرمودند: کسی که در دین خدا دانا و بصیر نگردد، خداوند متعال در روز قیامت، هرگز به او نظر لطف نمیافکند و بر پاکیزگی اعمالش مهر تأیید نمیگذارد».
المحاسن، ج۱، فصل مصابیح الظلم، باب ۱۵، ص۲۲۹، ح۲۲۸ ح۱۶۲.
همچنین، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که رسول اکرم (صلی الله علیه وأله وسلم) فرمودند: «من از مسلمانی که هفتهای یک روز را برای آشنایی با امر دینش و پرسش از (معارف و احکام) آن اختصاص نمیدهد، منزجر و بیزارم».
المحاسن، ج۱، فصل مصابیح الظلم، باب ۱۳، ص۲۲۵، ح۱۴۹.
در حدیث نقل شده است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «لقمان در اندرز به فرزندش فرمود: فرزندم! در روزها و شبها و ساعات زندگی خود، بهرهای برای تحصیل علم در نظر بگیر، زیرا تو هرگز برای خودت ضایعهای مانند ترک علم نخواهی یافت».
أمالی شیخ طوسی، المجلس الثالث، ص۶۸، ح۸.
همچنین، روایت شده که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «کسی که بدون علم و آگاهی اعمالش را انجام دهد، مانند فردی است که به سمت سرابی در بیابان حرکت کند، لذا هر چه تندتر برود، از مقصدش دورتر میشود».
أمالی شیخ مفید، المجلس الخامس، ص۴۲، ح۱۱.
نکتۀ مهمّ دیگر این است که در روایات معصومین(علیهم السلام) ، موضوع «تفقّه در دین»، یعنی داشتن شناخت کامل دربارۀ دین و بصیر و بینا بودن نسبت به احکام و معارف آن، مورد توصیه و تأکید بسیار قرار گرفته است.
روایت شده که امام کاظم(علیه السلام) در این باره فرمودند: «در دین خدا فقیه و دانا شوید، زیرا فقه کلید بصیرت و شناخت است و مایۀ کامل شدن عبادت و وسیلۀ رسیدن به مقامات بلند و مراتب عالی دینی و دنیایی است. برتری فقیه بر عابد، همچون برتری خورشید بر ستارگان است و هر کس در دین خود دانا و فقیه نشود، خداوند عملی را از او نمیپسندد».
تحف العقول، باب ما روی عن موسی بن جعفر(علیه السلام) فی قصار هذه المعانی، ص۴۱۰.
همچنین، روایت شده که امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «اگر خواستی دانا شوی، در دین خدا فقیه و دانا شو».
غرر الحکم و درر الکلم، فصل فی الفقه و الفقاهة، ص۴۹، ح۲۶۴.
در حدیث نقل شده است که پیامبر خدا(صلی الله علیه وأله وسلم) فرمودند: «خداوند، به چیزی برتر از آگاهی دینی و فهم دین عبادت نشده است».
أمالی شیخ طوسی، المجلس السابع عشر، ص۴۷۳ و ۴۷۴، ح۲.
همچنین، نقل شده که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «هنگامی که خداوند خیر و سعادت بندهای از بندگان خود را بخواهد، او را نسبت به دین، بصیر و بینا میسازد».
أصول الکافی، ج۱، باب صفة العلم وفضله وفضل العلماء، ص۳۲، ح۳.
در روایت دیگری، امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «هنگامی که خداوند متعال میخواهد قوم و گروهی را به خیر و صلاح و موفقیّت برساند، آنان را در شناخت دین، بصیر و بینا قرار میدهد...».
مستدرک الوسائل، ج۱۱، ابواب جهاد النفس، باب۶ استحباب التخلّق بمکارم الأخلاق، ص۱۹۰، ح۱۲.
بدیهی است که انسان نمیتواند در فراگیری مسائل دین کوتاهی کرده و به بهانۀ ندانستن مسأله، از عمل به تکالیف الهی که ابلاغ شده، شانه خالی کند. از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است:
«... خداوند، روز قیامت از کسی که به تکلیف خود عمل نکرده، میپرسد: آیا تکلیف خود را میدانستی؟ اگر بگوید: میدانستم، به او خطاب میشود چرا به آنچه میدانستی عمل نکردی؟ و اگر بگوید: نمیدانستم، به او خطاب میشود چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟...».
أمالی شیخ طوسی، المجلس الأول، ص۹ و ۱۰، ح۱۰؛
أمالی شیخ مفید، المجلس السادس و العشرون، ص۲۲۷ و ۲۲۸، ح۶.
پس از ویرایش اجمالی به نقل از