انهار
انهار
مطالب خواندنی

چيزهايى كه سفر را قطع مى كند (مقاطع سفر):

بزرگ نمایی کوچک نمایی

اول: «عبور از وطن یا رسیدن به وطن»

مسأله اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۲۶- در صورت تحقق یکی از موارد زیر سفر پایان یافته و باید نماز را تمام خواند:
۱. عبور از وطن؛ ۲. قصد اقامت حداقل ده روز در یک مکان، یا علم به آن؛ ۳. ماندن سی روز در یک مکان، در حال تردید و بدون قصد اقامت ده روز.
مسأله 1327- مسافري كه در سفر از وطن خود عبور مي كند1، وقتي به جايي برسد كه ديوار وطن خود را ببيند2، و صداي اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.
اين مسأله در رساله آيات عظام: مكارم و مظاهری نيست.
1- سيستاني: اگر در آن توقف كند بايد نماز را تمام بخواند و گرنه احتياط لازم آن است كه بين قصر و تمام جمع نمايد.
وحید: وقتی به حدّ ترخّص رسید باید نماز را تمام بخواند.
زنجانی: وقتی به حدّ ترخّص وطن رسید باید نماز را تمام بخواند.
جوادی آملی: چند چيز است كه سفر را قطع میكند و بايد نماز را تمام به‌جا آورد. يكم. رسيدن به وطن - مسافری كه در بين سفر از وطن خود عبور میكند...
2- خوئي، تبریزی: وقتي كه اهل وطن خود را ببينند...
اراكي: وقتي به جايي برسد كه اهل وطن او را ببينند...
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۲۷- کسیکه قصد پیمودن مسافت شرعی را دارد، اگر در بین راه وارد وطن شود، سفرش قطع میشود و باید نماز را درآنجا تمام بخواند و در ادامه سفر چنانچه مسافت باقیمانده تا مقصد، حداقل هشت فرسخ (امتدادی یا تلفیقی) باشد، نمازش قصر است و اگر کمتر از مسافت شرعی باشد، باید نماز را تمام بخواند.
مسأله ۵۲۸- صِرف عبور از وطن (بدون مکث و توقف) برای قطع سفر، کافی است.
مسأله 1328- مسافري كه در بين مسافرت به وطنش رسيده1، تا وقتي در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود2، يا چهار فرسخ برود و برگردد3، وقتي به جايي برسد كه ديوار وطن رانبيند 4 و صداي اذان آن را نشنود، بايد نمازرا شكسته بخواند.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- سيستاني: و در آنجا توقف مي كند...
2- زنجاني: يا مجموع رفت و برگشتش هشت فرسخ باشد وقتي به حدّ ترخّص رسيد، بايد نماز را شكسته بخواند.
وحید: یا چهار فرسخ برود وچهار فرسخ  برگردد، وقتی به حدّ ترخّص برسد باید نماز را شکسته بخواند
3- خوئي، تبريزي، سيستاني: هشت فرسخ برود يا  [مثلا] چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد، وقتي كه به حدّ ترخّص برسد بايد نماز را شكسته بخواند.
سبحانی: اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود یا مقداری برود و برگردد که رفتن و برگشتن هشت فرسخ می رود...
4- اراكي: كه اهل وطن او را نبينند...
امام خامنه ای: رجوع كنيد به ذيل مسأله ۱۳۲۷.
*****
مكارم: مسأله 1159- هرگاه كسي در اثناء مسافرت به وطنش برسد، نمازش در آنجا تمام است، ولي اگر مي خواهد سفر خود را از آنجا هشت فرسخ يا بيشتر ادامه دهد وقتي به حدترخّص رسيد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1329- محلّي را كه انسان براي اقامت1 و زندگي خود اختيار كرده وطن او است، چه در  آنجا به دنيا آمده و وطن پدر ومادرش باشد، يا خودش آنجا را براي زندگي اختيار كرده باشد2.
1-  سیستانی: اقامت دائمي...
2- بهجت: پس وطن انسان بنابرأقوي جايي است كه عرفاً آنجا را وطن شخص بدانند و لازم نيست در آنجا ملكي داشته باشد و يا اين كه شش ماه آنجا زندگي كرده باشد بلكه همين قدر كه عرفاً آنجا، وطن او به حساب بيايد كافي است.
*****
فاضل: مسأله 1340- وطن بر دو قسم است:
 1- وطن اصلي، يعني جايي كه وطن پدر ومادر يا يكي از آنها باشد و انسان همراه آنها در آنجا مدتي زندگي كرده باشد؛ چه در آنجا متولد شده باشد يا در جاي ديگر.
2- وطن غير اصلي، يعني جايي كه انسان با اختيار خود به عنوان وطن انتخاب كند كه در دو صورت محقق مي شود. الف: جايي را براي زندگي خود انتخاب كند و قصد داشته باشد تا آخر عمر در آنجا بماند. ب: جايي را براي زندگي خود انتخاب كند و قصد رفتن از آنجا را نداشته باشد و آن قدر آنجا بماند كه عرفاً او را اهل آنجا بدانند. بنابراين كسي كه قصد داشته باشد مدتي هر چند طولاني در محلّي بماند و بعد به جاي ديگر برود آنجا وطن او نمي شود.
زنجانی: مسأله 87 - محلّی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده به نحوی  که در وطن متعارف مردم محلّ زندگی او محسوب می شود وطن اوست چه در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، یا خودش آنجا را برای زندگی اختیار کرده باشد، و همچنین جایی را که انسان محلّ زندگی خود قرار داده، و مثل کسی که آنجا وطن دائمی اوست، در آنجا زندگی می کند که اگر مسافرتی برای او پیش آید دوباره به همانجا بر می گردد اگرچه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند وطن او محسوب می شود .
وحید: مسأله 1337- محلّی را که انسان برای اقامت و زندگی خود اختیار کرده وطن اوست ، ولی اگر در آنجا به دنیا آمده و وطن پدر ومادرش باشد اختیار کردن برای زندگی معتبر نیست، بلکه تا  اعراض نکرده وطن اوست.
مكارم: مسأله 1160- چند چيز است كه سفر را قطع مي كند و بايد نماز را تمام خواند:
اول: رسيدن به «وطن» منظور از وطن محلّي است كه انسان آن را براي اقامت و زندگي خود انتخاب كرده، خواه در آنجا متولد شده باشد يا نه و خواه وطن پدر و مادرش باشد يا خودش آنجا را انتخاب كرده است.
جوادی آملی: مسأله 1387- محلی را كه انسان برای اقامت دائمی و زندگی خود اختيار كرده، وطن اوست؛ چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد؛ يا خودش آنجا را برای زندگی اختيار كرده باشد.
جوادی آملی: مسأله 1388- وطن دو قسم دارد: 1. وطن اصلی که ماندن در آن نياز به قصد ندارد. 2. وطن قراردادی که محتاج به قصد ماندن دائمی است. در مورد ماندن دائمی موالات شرط نيست، بلكه اعراض مانع است، بنابراين اگر انسان پياپی در وطن خود نماند، نمازش تا زمانی که از آنجا اعراض نکرده، تمام است. ماندن دائمی در ييلاق و قشلاق فرق میکند، پس کسی که قصد دارد در منطقه ييلاقی به صورت دائمی بماند، اگر در تابستان هفته‌ای يک روز هم برود، آنجا را وطن خود قرار داده است.
امام خامنه ای: مسأله ۵۲۹- وطن از جهت عرف به مکانی گفته میشود که انسان در آن سکونت و استقرار داشته و محل زندگی اش باشد؛ خواه شهر باشد یا روستا و یا غیر آنها.
مسأله ۵۳۰- وطن دو گونه است: وطن اصلی و وطن اتّخاذی.
امام خامنه ای: مسأله ۵۳۱- {وطن اتخاذی}
وطنِ اصلی مکانی است که انسان بخش عمدهای از اوایل زندگی (دوران کودکی و نوجوانی) را در آنجا رشد و نمو کرده باشد.
مسأله ۵۳۲- در تحقق وطن اصلی لازم نیست که انسان در آنجا متولد شده یا وطن والدینش باشد، همچنین لازم نیست قصد داشته باشد برای همیشه یا مدت طولانی در آنجا زندگی کند، بلکه اگر تصمیم داشته باشد که در آینده از آنجا کوچ کند، تا زمانی که خارج نشده، همچنان وطن اصلی صدق می کند.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۳۳- مقدار زمان لازم برای تحقق وطن اصلی، موکول به نظر عرف است؛ مثلاً اگر ده سال اول زندگی را در جایی گذرانده است، از نظر عرف وطن اصلی صدق می کند و اگر یکی دو سال مانده باشد، وطن صدق نمی کند.
مظاهری: مسأله ۱۰۳۳- زن در تمام یا شکسته خواندن نماز تابع شوهر است، اگر وظیفه او تمام است  وظیفه زن نیز تمام، و اگر وظیفه او شکسته است وظیفه زن نیز شکسته است و همچنین است حکم هر کسی که تابع دیگری باشد مثل فرزندی که سرپرستی او با پدر اوست و پدر و مادری که سرپرستی آنها با فرزند آنهاست، ولی اگر مرد کثیرالسفر است و تابع او کثیرالسفر نیست آن تابع باید به وظیفه خود عمل کند
مسأله 1330- اگر قصد دارد درمحلّي كه وطن اصليش نيست مدتي بماند1 و بعد بجاي ديگر رود، آنجا وطن او حساب نمي شود. 2
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای، بهجت  و مظاهری نيست
1- سيستاني: مدت زماني كوتاه بماند...
فاضل: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1329.
*****
مكارم: مسأله 1161- هرگاه انسان جايي را براي محلّ اقامت خود انتخاب كند به طوري كه وقتي در آنجاست او را مسافر نمي گويند خواه قصد اقامت دائم داشته باشد يا موقت، مثلاً مي خواهد یک یا دو سال يا بيشتر، بطور مستمرّ در آنجا بماند، اين محلّ در حكم وطن او مي باشد و همين گونه است حال مأموران ادارات كه ممكن است  هر دو سال در محلّي باشند و آنجا حكم وطنشان را دارد.
سبحانی: مسأله 1047- اگر قصد دارد درمحلّي كه وطن اصليش نيست مدت یک سال یا بیشتر بماند و بعد بجاي ديگر رود، این محل حکم وطن را دارد بنابراین کارمندان دولت که برای مدت طولانی معین یا غیر معین برای محلّی اعزام می شوند چون در انجا مسافر نیستند حکم وطن را دارد.
مسأله 1331- تا انسان قصد ماندن هميشگي در جايي كه غير وطن اصلي خودش است نداشته باشد وطن او حساب نمي شود مگر آن كه بدون قصد ماندن، آنقدر بماند كه مردم بگويند اينجا وطن اوست1.
اين مسأله در رساله آيت الله  سبحانی نيست
1- اراكي: و در صورتي كه مدتي زياد بدون قصد توطن بماند احتياط واجب است كه نمازش را شكسته و تمام بخواند.
فاضل، بهجت: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1329.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1330.
*****
گلپايگاني، صافي: 1340، نوری: مسأله 1331- جايي را كه انسان محلّ زندگي خود قرار داده و ماندن خود را در آنجا محدود به مقدار معيّن نكرده. و مثل كسي كه آنجا وطن اوست، در آنجا زندگي مي كند كه اگر مسافرتي براي او پيش آيد، دوباره به همانجا بر مي گردد، اگر چه قصد نداشته باشد كه هميشه در آنجا بماند (صافي: در حكم) وطن او حساب مي شود.
. نوري: آنجا وطن او حساب مي شود و در صدق وطن بودن قصد هميشه ماندن معتبر نيست بلي لازم است كه ماندن خود را محدود به مقدار معين نكند وگرنه وطن صدق نمي كند.
خوئي، تبريزي: 1340، وحید1339: مسأله- جايي را كه انسان محلّ زندگي خود قرار داده، و مثل كسي كه آنجا وطن اوست در آنجا زندگي مي كند،(خویی، تبریزی:  مانند اكثر طلابّي كه در حوزه هاي علميه ساكن مي باشند) كه اگر مسافرتي براي آنها پيش آيد دوباره به همانجا بر مي گردند اگر چه قصد نداشته باشند كه هميشه درآنجا بمانند در حكم وطن او حساب مي شود.
. وحید: وطن او نیست ولی احکام وطن بر آن جاری می شود.
سيستاني: مسأله ۱۳۱۶– جايي را كه انسان محلّ  زندگی خود قرار داده، هرچند قصد نداشته باشد كه هميشه در آنجا بماند اگر طوري باشد كه عرف او را در آنجا مسافر نمي گويند بطوري كه اگر موقتاً ده روز يا بيشتر جاي ديگري را محلّ زندگي خود قرار دهد باز هم محلّ زندگيش را جاي اول مي گويند آنجا براي او حكم وطن را دارد.
زنجاني: مسأله ۱۳۴۰- کسانی مانند اکثر طلّاب حوزه‌های علمیه و دانشجویان‌ که بدون خانواده چند سال به کاری مانند تحصیل در جایی که وطن آن‌ها نیست اشتغال دارند در صورتی که معمولاً حداقل شش ماه در سال در آنجا سکونت دارند آن جا در حکم وطن آن‌ها می‌باشد.
مظاهری: مسأله ۱۰۳۲- جایی را که انسان محلّ زندگی خود قرار داده و مثل کسی که آنجا وطن اوست در آنجا زندگی می کند گرچه قصد نداشته باشد که همیشه در آنجا بماند وطن او حساب می شود. مثل طلاب  و دانشجویانی که بیش از چند سال قصد ندارند در آنجا بمانند.
امام خامنه ای: مسأله ۵۳۴- {وطن اتخاذی}
وطن اتّخاذی از جهت عرف مکانی است که انسان آنجا را به عنوان وطن و محل سکونت قرار داده است در حالیکه قبلاً وطن او نبوده است؛ خواه از وطن اصلی إعراض (*) کرده باشد یا نه.
مسأله ۵۳۵- در تحقق وطن اتخاذی؛ فرقی نمیکند که فرد قصد زندگی دائم یا قصد زندگی بدون تعیین مدّت یا قصد زندگی به مدّت طولانی در آن مکان را داشته باشد.
مسأله ۵۳۶- اگر قصد دارد در جایی حدود ده سال بماند، بعید نیست عرفاً برای صدق وطن اتخاذی کافی باشد.
مسأله ۵۳۷- درصدق عرفیِ وطن اتخاذی، صِرف نیّت کافی نیست، بلکه تحقق لوازم وطنیت نیز خصوصیت دارد؛ مانند اینکه با قصد توطن (**) مدتی (مانند یکی دو ماه) در آنجا بماند و یا کارهایی را انجام بدهد که عادتاً انسان برای توطّن در یک مکان آن کارها را انجام می دهد.
(*) روی گرداندن در اینجا به این معنا است که انسان تصمیم بگیرد دیگر هیچ گاه آن شهری را که وطنش بوده به عنوان محل سکونت انتخاب نکند.
(**) قرار دادن محلی به عنوان وطن.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۳۸- اگر شخصی با قصد توطن در محلی، از ابتدا خانه ای اجاره کرده یا بخرد یا کسب وکاری پیدا کند، از همان موقع وطن محقق می شود و نمازش تمام است و گذشت یکی دو ماه برای تحقق وطن لازم نیست.
مسأله ۵۳۹- اگر بعد از قصد توطن و قبل از انجام آنچه که برای تحقق وطن لازم است (مانند آنچه در دو مسأله ی قبل بیان شد)، در ماندن در آن مکان مردد شود، عنوان وطن محقق نشده و درصورتی که قصد ماندن ده روز را نداشته باشد، نمازش قصر است.
مسأله ۵۴۰- اگر کسی خانه ای در شهر دیگری؛ مانند مشهد الرضا (صلوات الله علیه) یا در منطقه ای ییلاقی تهیه کند و بخواهد مرتب ـ مثلا هر هفته ـ برای زیارت یا تفریح به آنجا برود، در صورتیکه مدت اقامت او در آن مکان به مقداری نباشد که عرفاً آن مکان برای او محل استقرار و زندگی محسوب شود، نمازش در آنجا قصر است و روزه اش صحیح نیست.
مسأله ۵۴۱- جایی را که انسان برای مدت یکی دو سال برای زندگی انتخاب می کند، عرفاً وطن نیست ولی مسافر هم بر او صدق نمی کند، بنابراین بدون قصد اقامت ده روز هم نمازش تمام است.
مسأله 1332- كسي كه در دو محلّ زندگي مي كند، مثلاً شش ماه در شهري و شش ماه در شهر ديگر مي ماند، هر دو وطن اوست1، و اگر بيشتر از دو محلّ را براي زندگي خود اختيار كرده باشد2، اشكال دارد3 و بايد احتياط مراعات شود.
1- جوادی آملی: {پایان مسأله}
خوئي، گلپايگاني، تبريزي، سيستاني، بهجت، صافي، نوري: و نيز اگر بيشتر از دو محلّ را براي زندگي خود اختيار كرده باشد ، (نوري: تا سه و چهار تا) همه آنها وطن او حساب مي شود. (بهجت: و زن، در صورتي كه زندگيش در اينگونه وطن به همراه شوهرش است، در مسأله وطن، تابع شوهر خواهد بود، و در صورتي كه فاصله بين دو وطن، به اندازه مسافت شرعي باشد، نمازش در آن فاصله شكسته است و در غير اين صورت، نمازش تمام است).
وحید: و همچنین اگر بیشتر از دو محلّ برای زندگی خود اختیار کرده باشد به طوری که عرفا گفته شود آنجا محلّ و مسکن دائمی اوست.
سبحانی: هر دو به حکم وطن اوست...
2- فاضل: بنابراحتياط واجب بايد نماز را هم شكسته بخواند و هم تمام.
3- اراكي: اشكال ندارد.
سبحانی: همه آنها در حکم وطن او حساب می شود.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۴۲- {تعدد وطن باالفعل}
داشتن دو یا سه وطن بالفعل اشکال ندارد؛ به این صورت که در هر یک خانه و زندگی دارد و در طول سال چند ماه در آن مکانها زندگی میکند؛ اما داشتن بیش از سه وطن بالفعل، محل اشکال است.
مكارم: مسأله 1162– ممكن است كسي در دو محلّ زندگي كند مثلاً شش ماه در شهري و شش ماه ديگر در شهر ديگر ، هر دو وطن او محسوب مي شود و حتي ممكن است انسان داراي سه وطن باشد.
زنجانی: مسأله 1341- کسی که در دو محل زندگی می‌کند، مثلاً شش ماه در شهری و شش ماه در شهر دیگر می‌ماند، هر دو وطن اوست. و نیز ممکن است شخص بیشتر از دو محل را برای زندگی خود اختیار کرده باشد، که اگر مطابق مسألۀ {1329} آنجا وطن وی محسوب شود یا در آنجا مسافر خوانده نشود نمازش در آنجا تمام است و روزه‌اش صحیح است.
مظاهری: مسأله 1334- کسی که در دو محلّ یا بیشتر زندگی می کند مثلا در هر شهری سه ماه می ماند همه انها وطن او حساب می شود.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۴۳- کسی که قصد دارد برای همیشه یا سالیان متمادی سالی سه چهار ماه (مانند تابستان و ایام تعطیل) در مکانی زندگی کند، چنانچه وسائل زندگی مانند خانه و امثال آن را فراهم کند، آنجا از نظر عرف وطن دوم او محسوب می شود، اما اگر صرفا برای ییلاق و مانند آن، بدون قصد توطن و بدون فراهم آوردن لوازم زندگی آنجا برود، تحقق وطن بعید است.
مسأله ۵۴۴- کسی که در بیش از یک مکان زندگی میکند، برای تحقق وطن لازم نیست در همه ی آنها به یک اندازه اقامت داشته باشد، بنابراین کسیکه دو وطن دارد اگر در یک مکان مثلاً پنج ماه و در مکان دیگر هفت ماه بماند و کسیکه سه وطن دارد در یک مکان چهار ماه و در مکان دوم پنج ماه و مکان سوم، سه ماه بماند، در همه آنها احکام وطن جاری است.
امام خامنه ای: مسأله ۵۴۵-{تبعیت در وطن}
تبعیت در وطن نیز همانند خود وطن، امری عرفی است؛ یعنی در نظر عرف فرزندی که با پدر و مادر یا یکی از آن دو زندگی می کند تابع آنها محسوب می شود و وطن آنها، وطن او نیز میباشد.
مسأله ۵۴۶- تبعیت در وطن، در مورد وطنِ اتخاذی است، نه وطن اصلی. بنابراین اگر به عنوان مثال فردی در ابتدای زندگی در مکانی رشد و نمو کرده و دوران کودکی و نوجوانی را در آنجا گذارنده، آنجا وطن اصلی او است، خواه وطن والدینش باشد یا نباشد.
مسأله ۵۴۷- اگر فرزند در وطن پدر و مادر (چه وطن اصلی یا اتخاذی) به اندازهای زندگی نکرده که وطنِ اصلیِ او شود؛ مانند اینکه بعد از تولد به دلیلی از پدر و مادر دور شده و در مکان دیگری رشد و نمو یافته است و مثلاً بعد از ده سال نزد والدینش برگشته باشد، در این صورت وطن والدین وطن اصلی او محسوب نمیشود، اما بعد از برگشتن به تبع زندگی با آنها، وطن اتخاذی او می شود.
مسأله ۵۴۸- تبعیت در وطن، اختصاص به فرزند ندارد و عرفاً شامل هر کسی که تابع دیگری باشد نیز می شود، مانند خدمتکاری که استخدام شده تا همیشه همراه فردی باشد یا همسری که شرط توطّن در محل خاصی نکرده و همواره با شوهرش زندگی می کند.
مسأله ۵۴۹- در تحقق وطن، لازم نیست تابع قصد توطن کند، بلکه صرف همراهی او با متبوع کافی است، هر چند غافل باشد، مشروط بر اینکه قصد عدم توطن یا اعراض نکرده باشد.
مسأله ۵۵۰- فرزند بالغ؛ مانند دختر یازده دوازده ساله یا پسر شانزده هفده ساله که از قصد توطن غافل است و همراه پدر و مادر به شهری که آنها قصد توطن کرده اند، میرود، آنجا برای او هم وطن میباشد.
مسأله ۵۵۱- اگر فرزند همراه والدین به محلی برود که آنها قصد توطن دارند، در صورتیکه او قصد عدم توطن داشته باشد، آن مکان برای او وطن محسوب نمیشود؛ هر چند نان خور والدین محسوب شود.
مسأله ۵۵۲- فرزندی که به تبع والدین در مکانی قصد توطن کرده، اگر بعد ازمدتی (مثلاً یکی دو ماه) از قصدش برگردد تا زمانی که از آن مکان خارج نشده، اعراض محقق نشده و نمازش تمام است.
امام خامنه ای: مسأله ۵۵۳-{اعراض از وطن}
اعراض از وطن (مانند تحقق وطن) امری عرفی است و به این معنا است که فرد از وطنش خارج شود و تصمیم داشته باشد برای زندگی به آنجا برنگردد.
مسأله 1333- در غير وطن اصلي و وطن غير اصلي كه ذكر شد در جاهاي ديگر اگر قصد اقامه نكند نمازش شكسته است، چه ملكي در آنجا داشته باشد يا نداشته باشد و چه در آنجا شش ماه مانده باشد يا نه.
اين مسأله در رساله امام خامنه ای نيست
*****
گلپايگاني: مسأله 1342- كسي كه در محلّي ملك دارد، اگر موقعي كه آن ملك را دارد شش ماه در آنجا بماند، وقتي مي تواند نماز را آنجا تمام بخواند كه آنجا را براي خود وطن قرار داده باشد و به نظر عرف وطن او محسوب شود و تا به نظر عرف وطن حساب نشود بايد شكسته بخواند.
صافی: مسأله 1342- كسي كه در محلي ملك دارد و در آن محل شش ماه بماند، آن محل تا آن ملك را دارد حكم وطن او را دارد اگر چه از آنجا اعراض كرده باشد؛ و هر وقت به آنجا می‌رود، نمازش را بايد تمام بخواند اگر چه قصد ماندن ده روز را نداشته باشد. اين مكان را در اصطلاح، وطن شرعی می‌گويند.
خوئي، تبریزی: مسأله 1342- كسي كه در محلّي مالك منزل مسكوني است اگر شش ماه متصل با قصد در آنجا بماند. تا وقتي كه آن منزل مال اوست هر وقت در مسافرت به آنجا برسد، بايد نماز را تمام بخواند.
. تبريزي: و بعد اعراض كند وطن حساب نمي شود.
سیستانی: مسأله 1318- بعضی از فقهاء گفته‌اند: کسی که در محلی مالک منزل مسکونی است اگر شش ماه متصل با قصد اقامت در آنجا بماند، تا وقتی که آن منزل مال اوست، آن محل حکم وطن او را دارد، پس هر وقت در مسافرت به آنجا برسد باید نماز را تمام بخواند، ولی این حکم ثابت نیست.
بهجت: مسأله 1083- غير از وطن اصلي و وطن غير اصلي كه ذكر شد، در جاهاي ديگر اگر قصد اقامت ده روز نكند نمازش شكسته است ولي اگر جايي وطن او بوده و در آنجا شش ماه به قصد وطن بوده مانده است و ملك هم داشته و حالا اعراض كرده است، احتياط كردن در جمع بين نماز قصر و تمام و همچنين گرفتن روزه و قضاي آن خوب است و همين احتياط، جاري است اگر در جايي شش ماه بدون قصد وطن بودن بماند و ملكي داشته باشد.
وحید: مسأله 1341- کسی که در محلّی مالک منزلی باشد که شش ماه متصل را قصد ماندن در آنجا داشته و این مدت را مانده باشد ولی فعلا صرف نظر کرده ، احکام وطن بر آن جاری نیست، هر چند احتیاط مؤکّد آن است که هر وقت به آنجا برسد  هم شکسته و هم تمام بخواند.
زنجاني: مسأله 1342- در شکسته خواندن در غیر وطن، فرقي نمي كند كه در محلّي ملك داشته باشد و در آن محلّ شش ماه مانده باشد يا نه، هر چند احتياط مستحب اين است كه اگر در محلّي ملك داشته و شش ماه در آنجا مانده، هر وقت در مسافرت به آنجا برسد نماز را تمام هم بخواند.
مكارم: مسأله 1163- هر گاه انسان در محلّي زندگي مي كرده و وطن او بوده چنانچه از آنجا اعراض كند، يعني ديگر قصد نداشته باشد در آنجا زندگي كند، هرچند گاهي به عنوان مسافرت و ديدار بستگان و دوستان به آنجا برود، نمازش در آنجا شكسته است، خواه در آنجا ملكي داشته باشد يا نه و خواه اقوام و بستگانش در آنجا زندگي كنند يا نكنند، مگر اينكه قصد كند در آنجا ده روز بماند ، همچنين اگر انسان غير از وطن اصلي خود جاي ديگري را براي زندگي انتخاب كند و شش ماه يا كمتر در آنجا بماند بعد، از آنجا اعراض نمايد نمازش در آنجا شكسته است، خواه ملكي در آنجا داشته باشد يا نه.
مظاهری: مسأله 1035- کسی که در محلّی ملکی دارد ولی در آنجا زندگی نمی کند ، هر وقت در مسافرت به آنجا برسد باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1334- اگر به جايي برسد كه وطن او بوده و از آنجا صرف نظر كرده1 نبايد نماز را تمام بخواند2، اگر چه وطن ديگري هم براي خود اختيار نكرده باشد.
1- زنجاني: و قصد ماندن ده روز را در آن جا ندارد، باید  نماز را شكسته بخواند.
فاضل: اگر به جايي برسد كه وطن اصلي او بوده و عملاً از آنجا صرف نظر كرده يا به جايي برسد كه وطن غير اصلي او بوده و ديگر قصد ماندن در آنجا را ندارد...
وحید: حکم وطن بر آن جاری نیست...
نوري: عملاً از آنجا صرف نظر كرده...
2- بهجت: مگر اين كه قبلاً شش ماه با داشتن ملك در آنجا مانده باشد كه خوب است احتياط مسأله قبلي رعايت شود ، اگر چه وطن ديگري هم براي خود اختيار نكرده باشد.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1333.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۵۴- فردی که از وطن خود (اصلی یا اتخاذی) اعراض کرده، هر گاه بخواهد آنجا برود، نمازش قصر است چه آنجا ملک داشته باشد یا نه و در این صورت عبور از آن مکان موجب قطع سفر نمی شود؛ مگر آنکه قصد ماندن ده روز را داشته باشد.
مظاهری:مسأله 1036- هر گاه  انسان در محلّی زندگی می کرده که وطن او بوده ، چنانچه از آنجا اعراض کند یعنی دیگر قصد نداشته باشد در آنجا  زندگی کند هر چند گاهی به عنوان مسافرت و دیدار بستگان و دوستان به آنجا برود نمازش در آنجا شکسته است خواه در آنجا ملکی داشته باشد یا نداشته باشد.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۵۵- برای تحقق اعراض، قصد و نیت لازم است، بنابر این اگر بدون قصد اعراض برای مدتی مثلاً چهار پنج سال از وطن خارج شود، آنجا همچنان وطن او میباشد. البته اگر مدت خیلی طولانی؛ مانند چهل، پنجاه سال از وطنش خارج شده و در این مدّت به ذهنش هم نیامده که به آنجا برگردد؛ در این صورت بعید نیست که ترکِ طولانی مدت در حکم اعراض باشد و نمازش در آنجا بدون قصد اقامت ده روز، قصر باشد.
مسأله ۵۵۶- کسی که از وطنش خارج شده و قصد ندارد که برنگردد، (*) ولی میداند یا اطمینان دارد که برای زندگی به آنجا برنخواهد گشت، بعید نیست که این علم و اطمینان هم در حکم اعراض باشد، بنابراین در آنجا نمازش قصر است.
مسأله ۵۵۷- خانمی که به تبع شوهر در مکانی غیر از وطن اصلی خودش زندگی می کند و قصد اعراض از وطنش نکرده است، چنانچه علم یا اطمینان ندارد که تا آخر عمر به وطن برنمی گردد بلکه احتمال می دهد؛ هر چند بر اثر حادثه ای مانند متارکه یا مرگ همسر به آنجا برگردد، نمازش در آنجا تمام است، اما اگر تصمیم دارد یا میداند که حتی با از دنیا رفتن شوهر و یا متارکه هم به وطن برنمیگردد، در این صورت اعراض محقق شده و آنجا وطن او محسوب نمیشود.
(*) برای کسی که از وطن خود خارج شده، سه حالت وجود دارد:
۱. چنانچه قصد دارد یا می­داند که به وطنش برمی­گردد؛ وطنیّت باقی است.
۲. چنانچه قصد دارد یا می­داندکه برنمی­گردد؛ اعراض محقق شده است.
۳. چنانچه نسبت به برگشتن یا برنگشتن تصمیمی نگرفته وعلمی هم در این مورد ندارد؛ وطنیّت همچنان باقی است؛ مگر آنکه مدت زیادی؛ مانند چهل پنجاه سال گذشته باشد و در این مدت به ذهنش هم نیامده که به آن جا برگردد.
دوم: قصد اقامت ده روز
مسأله 1335- مسافري كه قصد دارد ده روز پشت سر هم در محلّي بماند، يا مي داند كه بدون اختيار ده روز در محلّي مي ماند، در آن محلّ بايد نماز را تمام بخواند.
*****
مكارم: مسأله 1164- دوم [از چيزهايي كه سفر را قطع مي كند] قصد اقامت ده روز.
هرگاه مسافري مي خواهد ده روز پشت سر هم در محلّي بماند، يا مي داند اجباراً بايد در آنجا توقف كند، بايد نماز را تمام بخواند.
امام خامنه ای: مسأله ۵۵۸-{۲- قصد اقامت ده روزه}
اگر مسافر قصد کند در مکانی ده روز اقامت کند، باید نماز را در آنجا تمام بخواند؛ اما اگر بدون قصد و یا در حال تردید ده روز بماند، نمازش قصر است.
مسأله ۵۵۹- اگر انسان قصد اقامت ده روزه نکرده است، ولی یقین یا اطمینان دارد که ده روز در مکانی خواهد ماند، باید نماز را تمام بخواند. امّا اگر فقط گمان دارد که میماند؛ نمازش قصر است.
جوادی آملی: مسأله ۱۳۹۴- مسافری كه در محلی يا شهری قصد ماندن ده روز پشت سر هم را دارد، هرچند شهر بزرگ باشد، مثلاً به شعاع صد كيلومتر برسد، میتواند در تمام آن شهر رفت و آمد كند و نمازش تمام است و اگر بخواهد كمتر از ده روز، با اختيار يا به اجبار در آنجا بماند، بايد شكسته نماز بگزارد.
مسأله 1336- مسافري كه مي خواهد ده روز در محلّي بماند، لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد و همين كه قصد كند از اذان صبح روز اول1 تا غروب روز دهم بماند 2بايد نماز را تمام بخواند و همچنين اگر مثلاً قصدش اين باشد كه از ظهر روز اول تا ظهر روز دهم3 بماند بايد نماز را تمام بخواند4.
اين مسأله در رساله آيت الله سبحانی  نيست
1- خوئی، تبریزی: از طلوع آفتاب روز اول...
سیستانی: از طلوع فجر روز اول...
2- وحید: همین که قصد کند از اول روز اول، که بنابراحتیاط واجب از طلوع فجر صادق است تا غروب روز دهم بماند...
جوادی آملی: يعنی ده روز و نه شب ـ بماند، بايد تمام نماز بگزارد و در ماه رمضان روزه بگيرد؛ همچنين اگر مثلاً قصدش اين باشد كه از ظهر روز يكم تا ظهر روز يازدهم بماند، بايد نماز را تمام به‌جا آورد.
3- سیستانی: ظهر روز یازدهم...
4- گلپايگاني، صافي: و احتياط مستحبّ آن است كه در اين صورت، نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
بهجت: و أحوط اين است كه جبران كمبود را از شب يازدهم حساب نكند.
*****
زنجاني: مسأله 1345- مسافري كه مي خواهد ده روز در محلّي بماند اگر ده شبانه روز كامل (یعنی240 ساعت) در جايي بماند بي اشكال نمازش تمام است، و اگر قصدش اين باشد كه ده روز كامل و نه شب بين آن را در جايي بماند، در اين صورت نيزبايد نمازش را تمام بخواند، بلكه اگر قصدش اين باشد كه ده روز تلفيقي كامل در جايي بماند (مثلاً تصميم دارد از ساعت ده، روز اول ماه تا ساعت ده روز يازدهم ماه ، در محلّي اقامت كند) بايد نماز را تمام بخواند و در غير اين سه صورت نماز مسافر شكسته است.
فاضل: مسأله 1345- هرگاه شخصي بخواهد 240 ساعت يا بيشتر در محلّي بماند قصد اقامت محقق مي شود و بايد نماز را تمام بخواند، بنابراين اگر ساعت 10 صبح وارد شهري شود در صورتي كه قصد اقامت محقق مي شود كه بخواهد بعد از ساعت 10 صبح روز يازدهم آنجا را ترك كند و اگر اذان صبح در محلّي حضور پيدا كرد لازم نيست 240 ساعت تمام شود بلكه اگر بخواهد تا غروب روز دهم بماند كفايت مي كند و بايد نماز را تمام بخواند.
مکارم: مسأله 1165- آنچه براى قصد اقامه که در مسأله پيش گفته شد لازم است ماندن ده روز است و امّا شب قبل از آن و شب بعد از آن لزومى ندارد، بنابراين اگر از اذان صبح روز اوّل تا غروب روز دهم بماند (يعنى ده روز و نُه شب) بايد نماز را تمام بخواند، همچنين اگر مثلاً قصدش اين باشد که از ظهر روز اوّل تا ظهر روز يازدهم توقف کند.
امام خامنه ای: مسأله ۵۶۲- مراد از «روز» در اقامت ده روز، معنای عرفی آن؛ یعنی از طلوع تا غروب خورشید است. بنابراین اگر فردی هنگام طلوع خورشید وارد مکانی شود و قصد کند تا غروب روز دهم آنجا بماند، نمازش تمام است و لازم نیست که شب اول و آخر نیز در آنجا باشد.
مسأله ۵۶۳- در قصد اقامت ده روز، شب های وسط هم حکم ده روز را دارد، بنابر این فردی که قصد اقامت کرده، نمی تواند شب ها به اندازه ی مسافت شرعی از آنجا خارج شود.
مسأله ۵۶۴- اگر مسافر بخواهد مقداری (هرچند به اندازه ی یک ساعت) کمتر از ده روز بماند، برای تحقق قصد اقامت کافی نبوده و نمازش قصر است.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۶۵- کسی که قصد اقامت ده روز کرده، پس از اتمام ده روز تا زمانی که از آن محل خارج نشده، نمازش تمام است و نیاز به قصد مجدد ندارد.
مسأله ۵۶۶- اگر شخصی بعد از طلوع خورشید، وارد مکانی شود که میخواهد ده روز در آنجا بماند، به اندازه ای که هنگام ورود از طلوع خورشید گذشته، باید از طلوع خورشید روز یازدهم بگذرد تا ده روز کامل شود؛ بنابراین اگر روز اول سه ساعت بعد از طلوع خورشید وارد مکانی شود، چنانچه قصدش این باشد که روز یازدهم تا سه ساعت بعد از طلوع خورشید آنجا بماند، نمازش کامل است.
مسأله ۵۶۷- مکان اقامت ده روز باید از نظر عرف یک مکان باشد و صرف اتصال دو مکان (مانند دو شهر یا دو روستا) به یکدیگر در صورتیکه عرفاً یک مکان حساب نشود، کفایت نمی کند.
مسأله ۵۶۸- اگر شهری که در آن قصد اقامت کرده، از شهرهای بزرگ و دارای محلات به هم پیوسته باشد، چنانچه بخواهد بین محلات آن تردّد کند، خللی به یکی بودن مکان وارد نمی شود.
مسأله ۵۶۹- در صورت شک در وحدت مکان اقامت، نماز قصر است.
مسأله 1337- مسافري كه مي خواهد ده روز در محلّي بماند1، در صورتي بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يك جا بماند 2پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه يا تهران و شميران بماند3، بايد نماز را شكسته بخواند4.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
1- مكارم: مي تواند قصد كند در چند جا توقف كند، به شرط اين كه فاصله آنها كم باشد (مثلاً يكي دو كيلومتر و يا بيشتر) به طوري كه بگويند او مسافر نيست، همچنين هیچ تفاوتي ميان شهرهاي بزرگ و كوچك نيست يعني «بلاد كبيره» و «صغيره» تفاوتي در احكام مسافر ندارد.
2- مظاهری:  گرچه مثل تهران از شهرهای بزرگ بوده باشد . اما اگر بخواهد  مثلا ده روز در نجف و کوفه بماند باید نماز را شکسته بخواند.
جوادی آملی: چنانچه بخواهد در چند محل بماند، اگر فاصله آن‌ها به قدری است كه يک محل صادق نيست ـ مثلاً ده روز در شهری و يكی از روستاهای غير مجاور آن که از هم فاصله دارند بماند ـ بايد نماز را شكسته اقامه كند.
3- وحید: در صورتی که مردم آنها را در دو محلّ می دانند...
 زنجاني: مثلاً در نجف و كوفه يا در قم و جمكران بماند...
سيستاني، فاضل: مثلاً ده روز در نجف و كوفه (سیستانی: يا در تهران و کرج ) بماند...
4- زنجاني: و معيار آن است كه در عرف، دو محلّ محسوب شوند، هر چند به قدري به يكديگر نزديك باشند كه به مقدار حدّ ترخّص نيز فاصله نباشد، يا به هم چسبيده باشند.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۶۰- ده روز اقامت باید متوالی و پشت سر هم باشد و بین آن قصد سفری را که موجبِ قصر نماز است نداشته باشد. بنابراین اگر قصد دارد پنج روز در محلی بماند، سپس به ده فرسخی برود و برگردد و مجدداً پنج روز دیگر بماند، قصد اقامت محقق نمی شود و از ابتدا نمازش قصر است.
(مسأله 1338) مسافري كه مي خواهد ده روز در محلّي بماند، اگر از اول قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطراف آنجا برود1 چنانچه جايي كه مي خواهد برودخطه  سور بلد اقامت2 يا ازبساتين و مزارع و باغات اطراف آن باشد به مقداري كه رفتن به آنجا منافي با صدق اقامت در بلد نباشد بايد در تمام ده روز نماز را تمام بخواند، ولي چنانچه بخواهد تا كمتر از چهار فرسخ برود، چنانچه در نيت او باشد كه  در بين ده روز فقط يك مرتبه برود و بيش از دو ساعت رفتن و برگشتن را طول ندهد، در همه ده روز بايد نمازش را تمام بخواند.
1-  فاضل: چنانچه جایی که می خواهد برود از توابع آن باشد مانند باغ های اطراف شهر ، باید در همه ده روز نماز را تمام بخواند و اگر از توابع آن نباشد و کمتر از مسافت شرعی باشد اگر به گونه ای باشد که شب و در زمان استراحت در محلّ قصد اقامت باشد ، نمازش تمام است.
بهجت: چنانچه جایی که می خواهد برود از مقدار ترخص دورتر نباشد، بايد در همه ده روز نماز را تمام بخواند، و اگر از مقدار ترخص دورتر باشد ولي كمتر از مقدار مسافت يعني چهار فرسخ شرعي باشد، چنانچه قسمت عمده روز را در محلّ اقامت باشد كافي است و نمازش تمام است و عرفاً صدق اقامت ده روز در آنجا مي كند.
مكارم: چنانچه جایی که می خواهد برود به اندازه اي دور نيست كه جزء مسافرت محسوب شود، بايد نمازرا تمام بخواند، اما اگر طوري است كه جزء مسافرت محسوب مي شود بايد تمام ده روز را شكسته بخواند.
سبحانی: چنانچه جایی  که می خواهد برود به اندازه ای دور نیست که مسافرت حساب شود باید در همه ده روز نماز را تمام بخواند و اگر به اندازه ای باشد که عرفا مسافرت حساب شود باید در تمام ده روز نماز را شکسته بخواند.
جوادی آملی: چنانچه جايی كه میخواهد برود از مزارع و باغات اطراف آن باشد، به مقداری كه رفتن به آنجا منافی با صدق ماندن در محل و شهر نباشد، بايد در تمام ده روز، تمام نماز بگزارد؛ ولی چنانچه بخواهد گاهی تا كمتر از چهار فرسخ برود و بدون فاصله بسيار برگردد، در همهٔ ده روز بايد نمازش را تمام به‌جا آورد.
۲- خطه سور بلد اقامت یعنی: ديواري كه در قديم، منظور حفاظت و نگهباني از شهر در اطراف آن مي كشيدند.
*****
اراكي: مسأله 1331- مسافری که  می خواهد ده روز در محلّی بماند ، اگر از اول قصد داشته باشد که در بین ده روز به مزارع و باغات آنجا برود و مقداري كه رفتن به آنجا منافي با صدق اقامت در بلد نباشد، يعني عرفاً بگويند در يك محلّ مي ماند، بايد در تمام ده روز نماز را تمام بخواند، و همچنين اگر بخواهد به خارج از محدوده ترخص تا كمتر از چهار فرسخ برود و زود برگردد به طوري كه عرفاً نگويند در يك محلّ نمي ماند مثل اين كه بخواهد همان روز برگردد بايد نماز را تمام بخواند.
گلپايگاني، صافي: مسأله 1347- مسافري كه مي خواهد ده روز در محلّي بماند، بايد از اول، قصد ماندن ده روز در آن محلّ يا توابع آن مانند باغها و بساتين را داشته باشد و اگر از اول قصد بيرون رفتن از آن محلّ و توابع آن را داشته باشد، هرچند به حدّ ترخّص نرسد بايد شكسته بخواند.
خوئي، تبريزي:  مسأله 1347- مسافری که می خواهد ده روز در محلّی بماند اگر از اول قصد داشته باشد که در بین ده روز به اطراف آنجا – كه به قدر حدّ ترخّص يا بيشتر دور باشد- برود اگر مدت رفتن و آمدنش مثلاً به اندازه يك يا دو ساعت است كه در نظر عرف با اقامت ده روز منافات ندارد، نماز را تمام بخواند و اگر مدت از اين بيشتر باشد احتياطاً بين شكسته و تمام جمع نمايد، و اگر تمام يا بيشتر روز باشد نمازش شكسته است.
امام خامنه ای: مسأله ۵۶۱- اگر هنگام قصد اقامت تصمیم داشته باشد که در بین ده روز از محل اقامت خارج شود و به مسافتی کمتر از چهار فرسخ برود، (*) درصورتیکه قصد داشته باشد به مقداری خارج شود که عرفاً با ماندن ده روز در یک جا منافات ندارد؛ مانند اینکه بخواهد در این مدت دو سه بار و هر بار حداکثر به مدت نصف روز خارج شود، به قصد اقامت اوخللی وارد نمی شود و نمازش تمام است.
(*) یعنی قصد خروج به مقدار کمتر از مسافت شرعی مقارن با قصد اقامت ده روز است.
وحید: مسأله 1346- مسافری که می خواهد ده روز در محلّی بماند اگر از اول قصد داشته باشد که در بین ده روز به اطرف آنجا – که به حدّ ترخّص یا کمتر از چهار فرسخ دور باشد- برود در صورتی که مدت رفت و آمدش به اندازه ای باشد که در نظر عرف با اقامت ده روز اول در آن محلّ منافات نداشته باشد  - مانند یک یا دو ساعت- باید نماز را تمام بخواند و اگر مدت بیشتر از این باشد ، در صورتی که تمام روز یا شب باشد نمازش شکسته است و در غیر این صورت بنابراحتیاط واجب نماز را هم تمام و هم شکسته بخواند.
سيستاني: مسأله 1323-  مسافری که می خواهد ده روز در محلّی بماند اگر از اول قصد داشته باشد که در بین ده روز  به اطراف آنجا كه عرفاً جايي ديگر به حساب مي آيد و فاصله آن از چهار فرسخ كمتر است برود، اگر مدت رفتن و آمدنش به اندازه اي باشد كه در نظر عرف با اقامت ده روز منافات ندارد، نماز را تمام بخواند و چنانچه منافات داشته باشد نماز را شكسته بجا آورد، مثلاً اگر از اول قصد داشته باشد كه تمام يك روز يا تمام يك شب از آنجا خارج شود با قصد اقامت منافات دارد و بايد نمازرا شكسته بجا آورد ولي چنانچه قصدش اين باشد كه مثلاً در نصف روز خارج شده و سپس برگردد، هر چند برگشتنش بعد از رسيدن شب باشد، بايد نماز را تمام بجا آورد، مگر در صورتي كه اين طور خارج شدن او به مقداري تكرار شود كه عرفاً بگويند در دو جا يا بيشتر اقامت دارد.
زنجاني: مسأله 1347- مسافري كه مي خواهد ده روز در محلّي بماند اگر از اول قصد داشته باشد در بين ده روز از آن محلّ و اطراف آن كه عرفاً جزء محلّ به حساب مي آيد، مانند باغات اطراف شهر، خارج شود، چنانچه خوابگاهش در اين محلّ باشد كافي است و لازم نيست تصميم داشته باشد در روز يا اوايل شب به محلّ برگردد و در این صورت  اگر بخواهد هر روز نيز به خارج محلّ برود مانعي ندارد.
نوري: مسأله 1338-  مسافري كه مي خواهد ده روز در محلّي بماند اگر از اول قصد داشته باشد  که در بین ده روز به اطراف آنجا از قبيل مزارع و باغستانهايي كه از توابع آن محلّ محسوب مي شود هر چند خارج از حدّ ترخّص آنجا باشد برود، بايد در همه ده روز نماز را تمام بخواند و اگر از توابع آنجا نباشد بايد در تمام ده روز نماز را شكسته بخواند ولي چنانچه بخواهد در تمام ده روز فقط يك ساعت يا دو ساعت برود و برگردد در همه ده روز بايد نمازش را تمام بخواند
 مظاهری: مسأله 1040- مسافري كه مي خواهد  ده روز در محلّی بماند گرچه از اول قصد داشته باشد که در بین ده روز به اطراف آنجا برود باید نماز را تمام بخواند گرچه هرروز برود یا تمام روز یا شب را در انجا بماند.
مسأله 1339- مسافري كه تصميم ندارد ده روز در جايي بماند1 مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد، يا منزل خوبي پيدا كند، ده روز بماند، بايد نماز را شكسته بخواند2.
این مسأله در رساله آیات عظام سبحانی و مظاهری نیست.
1- گلپايگاني، صافي: مسافري كه تصميم قطعي ندارد ده روز در محلّي بماند...
زنجاني: مسافري كه تصميم فعلي ندارد ده روز در جايي بماند...
جوادی آملی: بلکه ماندن ده روز در جايی را متوقف بر چيزی كند كه تحقق آن معلوم نيست ـ برای مثال، قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد، يا منزل خوبی پيدا كند، ده روز بماند ـ بايد شكسته نماز بگزارد.
2- زنجانی: مگر آنکه مطمئن باشد که شرایط ماندن ده روز فراهم خواهد شد.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۷۰- اگر قصد ماندن ده روز در مکانی مشروط به تحقق امری مشکوک یا مظنون باشد، قصد اقامت محقق نمی شود و نماز قصر است؛ مانند کسی که ده روز ماندنش را به آمدن دوستش مشروط کند در حالیکه نمی داند او میآید یا نه یا حتی گمان دارد که او میآید.
مسأله 1340- كسي كه تصميم دارد ده روز در محلّي بماند1، اگر چه احتمال بدهد كه براي ماندن او مانعي برسد2، در صورتي كه مردم به احتمال او اعتنايي نكنند3، بايد نماز را تمام بخواند4.
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و سبحانی  نیست.
1- خوئي، تبريزي، وحید: اگر احتمال بدهد كه براي ماندن او مانعي برسد و احتمال او عقلائي باشد بايد نماز را شكسته بخواند.
سيستاني: اگر احتمال بدهد كه براي ماندن او مانعي برسد و آن احتمال از نظر عقلا قابل توجه  باشد باید نماز را شکسته بخواند.
زنجاني: به طوري كه براي ايجاد شرايط ماندن و رفع موانع آن اقدام مي كند، هر چند احتمال عقلائي بدهد كه نتواند بماند، بايد نماز را تمام بخواند، بلي اگر تصميم دارد چنانچه مقدمات اقامت فراهم شد ده روز بماند و براي ايجاد مقدمات اقدام نمي كند، چنانچه اطمينان داشته باشد كه مقدمات فراهم مي شود و عملاً ده روز مي ماند، نمازش تمام است و گرنه بايد نماز را شكسته بخواند.
2- اراكي: بايد نماز را تمام بخواند. [پايان مسأله]
3- گلپايگاني، نوری: در صورتي كه آن احتمال پيش مردم  مورد اعتنا نباشد...
صافي: درصورتي كه آن احتمال پيش مردم عقلائي نباشد...
مظاهری: در صورتی که احتمال او، او را مردد نکند باید نماز را تمام بخواند.
جوادی آملی: در صورتی كه احتمال او مورد اعتنا نباشد، بايد نماز را تمام اقامه كند.
4- مكارم: اما اگر احتمال وجود مانع، قوي باشد نمازش شكسته است.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۷۱- اگر قصد اقامت ده روز داشته باشد ولی احتمال دهد که مانعی به وجود بیاید و نتواند ده روز بماند، درصورتی که این احتمال، ضعیف باشد و مورد اعتنای عقلا نباشد، قصد اقامت او محقق می شود و نمازش تمام است، ولی اگر احتمال ضعیف نباشد و نزد عقلا قابل توجه باشد، قصد اقامت محقق نمی شود و نماز قصر است.
مسأله ۱۳۴۱- اگر مسافر بداند كه مثلاً ده روز يا بيشتر به آخر ماه مانده و قصد كند كه تا آخر ماه در جايي بماند، بايد نماز را تمام بخواند1، ولي اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد كند كه تا آخر ماه بماند2، بايدنمازرا شكسته بخواهد اگر چه از موقعي كه قصد كرده تا آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد.
این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت، مظاهری و سبحانی  نیست.
1- خوئي، تبريزي، وحید: بلكه اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد كند كه تا آخر ماه بماند در صورتي كه آخر ماه معلوم باشد مثلاً روز جمعه است ولي مسافر نمي داند كه روز اول قصدش پنجشنبه است تا مدت اقامتش نه روز باشد، يا چهار شنبه است تا ده روز باشد، در اين صورت نيز اگر بعداً معلوم شود كه روزاول قصدش چهار شنبه بوده نمازش تمام است (تبريزي: و نيز اگر اعتقاد كند كه آخر ماه فلان روز است پس ده روز تمام در محلّي مي ماند و بعد از خواندن نماز چهار ركعتي در آن محلّ معلوم شود آن روز، اول ماه بعدي و اين ماه، سي كم است و در آن روز از محلّ خارج مي شود بايد تا خارج شدن، نمازرا تمام بخواند) و در غير اينصورت (تبريزي: كه آخر ماه را نداند) بايد نمازرا شكسته بخواند اگر چه از موقعي كه قصد كرده تا روز آخر ماه ده روز (خوئي: يا بيشتر ) باشد.
مكارم: همچنين اگر نداند آن روز چندم ماه است و تا آخر ماه چقدر مانده، ولي قصدش اين است كه به هر حال تا آخر ماه بماند، چنانچه در واقع تا آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد، بايد نماز را تمام بخواند.
2- گلپايگاني، صافي: و بعد از قصد نيز علم پيدا نكند تا آخرماه ده روز است...
جوادی آملی: و پس از قصد بدون فاصله بسيار علم حاصل نشود، بايد شكسته نماز بگزارد، اگرچه از موقعی كه قصد كرده تا پايان ماه ده روز يا بيشتر باشد.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۷۲- اگر کسی قصد دارد تا روز معینی (مثلاً تا آخر ماه) در مکانی بماند و در واقع تا آن زمان ده روز باشد، اگر چه نداند ده روز است، قصد اقامت محقق شده و نمازش تمام است؛ هر چند احتیاط مستحب آن است که نماز را جمع بخواند.
زنجاني: مسأله 1350- اگر مسافرتصميم دارد در محلّي تا زماني معين بماند، اگر نداند چند روز در آنجا مي ماند نماز را شكسته مي خواند، ولي اگر بعد بفهمد كه تا آن زمان ده روز بوده، مي فهمد كه نمازي كه شكسته خوانده باطل بوده و بايد آن را تمام بخواند و اگر وقت گذشت قضا كند، بنابراين كسي كه مي خواهد تا آخر ماه در محلّي بماند و چون نمي داند كه ماه كامل است يا ناقص، نماز را شكسته خوانده، اگر بعد بفهمد كه ماه كامل بوده، و مدت اقامت او ده روز است، نمازش را بايد به صورت تمام دوباره بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نمايد، همچنين كسي كه مي خواهد تا روز مشخصي از ايام هفته مثلاً تا جمعه آينده بماند و به علت اين كه نمي داند تا آن روز ده روز مي باشد يا نه، نماز خود را شكسته بخواند، اگر بعد بفهمد كه ده روز بوده، معلوم می شود نمازش باطل مي باشد و بايد آن را به صورت تمام دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۷۳- اگر قصد دارد که تا روز معینی؛ مثلاً تا دوشنبه (نه بیشتر) در مکانی بماند و به تصور اینکه تا آن زمان ده روز است، قصد ده روز کند (در حالی که کمتر میباشد)، در این صورت نمازش قصر است. پس اگر در وقت متوجه شد باید نمازش را اعاده کند و اگر خارج وقت متوجه شد بنابر احتیاط واجب قضا کند.
امام خامنه ای: مسأله ۵۷۴- اگر شخصی قصد دارد در مکانی ده روز بماند و تصور کند تا فلان روز، ده روز میشود (در حالیکه از ده روز کمتراست) ولی قصد او به گونه ای است که اگر بداند تا آن زمان ده روز نمیشود، حتما روزهای بعد را هم میماند تا ده روز کامل شود، در این صورت نمازش تمام است.
امام خامنه ای: مسأله ۵۷۵- تحقق قصد اقامت ده روزه مشروط به خواندن نماز نیست، بنابراین چنانچه حائض یا نفساء قصد اقامت ده روزه کند قصدش صحیح و معتبر است و ایامی را که نماز نمیخواند جزء ده روز محاسبه میشود.
عدول از قصد اقامت
مسأله 1342- اگر مسافر قصد كند ده روزدر محلّي بماند، چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتي از ماندن منصرف شود، يا مردد شود كه در آنجا بماند يا بجاي ديگر برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي از ماندن منصرف شود، يا مردد شود، تا وقتي در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند1.
1- بهجت: و بنابرأظهر چه اين نماز چهار ركعتي را به طور ادا خوانده باشد يا قضاي يك نماز چهار ركعتي باشد كه در همان محل از او فوت شده باشد، ولي فقط گذشتن وقت نماز چهار ركعتي كافي نيست، مثل اينكه در تمام وقت، حائض يا بيهوش يا در حال جنون باشد، و اگر قبل از قضاي نمازش، از نيت عدول كرده، بايد نمازش را شكسته بخواند.
وحید: و مراد از نماز چهار رکعتی در این مسأله و مسائل بعد  چهار رکعت ادایی است .
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۷۷-{عدول از  قصد اقامت}
مسافری که قصد اقامت ده روزه دارد، اگر پیش از خواندن یک نماز چهار رکعتی یومیه به صورت ادا از قصدش برگردد یا مردّد شود، نمازش قصر است.
مسأله ۵۷۸- کسی که قصد اقامت ده روزه کرده است، پس از خواندن یک نماز چهار رکعتی یومیه به صورت ادا، تا زمانی که در آن مکان است، نمازش تمام است، حتی اگر از قصدش برگردد و نخواهد ده روز در آنجا بماند. اما اگر فقط نماز صبح یا مغرب خوانده و سپس منصرف شده، نمازش قصر است.
زنجاني: مسأله 1351- اگر مسافر قصد كند ده روز در محلّي بماند، و به خاطر آن يك نماز چهار ركعتي ادايي بخواند، چنانچه پس از آن از ماندن منصرف شود يا مردد شود كه در آنجا بماند يا به جاي ديگر برود، تا وقتي در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند، ولي اگر پيش از آن كه به خاطر قصد اقامه، نماز چهار ركعتي بخواند از ماندن منصرف شود يا مردد گردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1343- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّي بماند، اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود1، چنانچه يك نماز چهار ركعتي خوانده باشد، روزه اش صحيح است وتا وقتي در آنجا هست بايد نمازهاي خود را تمام بخواند2 و اگر يك نماز چهار ركعتي نخوانده باشد3 روزه آن روزش صحيح است4، اما نمازهاي خود را بايد شكسته بخواند و روزهاي بعد هم نمي تواند روزه بگيرد.
1- مظاهری: روزه ان روز صحیح است [پایان مسأله]
2- مكارم: و روزه ماه رمضان را بگيرد اما اگر نماز چهار ركعتي نخوانده روزه اش صحيح نيست و نمازها را نيز بايد شكسته بخواند.
سبحانی: و روزه ها را هم بگیرد و اگر یک نماز چهار رکعتی نخوانده باشد ، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و قضای ان را نیز بگیرد اما نمازهای خود را باید شکسته بخواند و روزهای بعد هم نمی تواند روزه بگیرد.
3- گلپايگاني، صافي: نمازهاي خود را بايد شكسته بخواند و احتياط لازم آن است كه روزه آن روز را تمام كند و قضاي آن را نيز بگيرد و روزهاي بعد هم نمي تواند روزه بگيرد.
خوئي، زنجاني، تبريزي: چنانچه يك نماز چهار ركعتي (زنجاني: چهار ركعتي ادايي) خوانده باشد ، تا وقتي كه در آنجا هست روزهايش صحيح است و بايد نمازهاي خود را تمام بخواند و اگر نماز چهار ركعتي (زنجاني: چهار ركعتي ادايي) نخوانده باشد...
وحید: چنانچه یک نماز چهاررکعتی خوانده باشد ، تا وقتی که در آنجا است روزه هایش صحیح است و باید نمازهای خود را تمام بخواند و اگر نماز چهاررکعتی نخوانده باشد، بنابراحتیاط واجب روزه آن روز را تمام کند و قضا نماید و نمازهای خود را باید شکسته بخواند و روزه های بعد هم نمی تواند روزه بگیرد و اگر بعد از غروب و قبل از خواندن یک نماز چهاررکعتی منصرف شود روزه  ان روزش صحیح است.
سيستاني: چنانچه يك نماز چهار ركعتي ادایی خوانده باشد، تا وقتي كه در آنجا هست، روزهايش صحيح است و بايد نمازهاي خود را تمام بخواند و اگر نماز چهار ركعتي ادایی نخوانده باشد، بايد احتياطاً روزه آن روزش را تمام و آن را نيز قضا نمايد و بايد نمازهاي خود را شكسته بخواند و روزهاي بعد هم نمي تواند روزه بگيرد.
4- جوادی آملی: و احتياط مستحب، قضای آن است؛ اما بايد نمازهای خود را شكسته به‌جا آورد و روزهای بعد هم نمیتواند روزه بگيرد.
*****
امام خامنه ای مسأله ۵۸۰: کسی که قصد اقامت ده روز کرده است، اگر روزه بگیرد و قبل از خواندن نماز چهار رکعتی از قصدش منصرف شود، در صورتی که انصراف بعد از زوال باشد، روزه اش صحیح است، ولی اگر قبل از زوال باشد، روزه باطل است.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۸۱- کسی که بعد از قصد اقامت، نماز چهار رکعتی از او فوت شود و بدون اینکه نماز چهار رکعتی دیگری به صورت ادا بخواند، از ماندن منصرف شود، باید نمازهای بعدی را به صورت قصر بخواند، ولی آن نماز را حتی در سفر باید به صورت تمام قضا کند.
مسأله ۵۸۲- در مساله ی قبل اگر نماز را در همان سفر به صورت تمام قضا کند و پس از آن از ماندن منصرف شود، این نماز قضای چهار رکعتی برای تمام بودن نمازهای بعدی کافی نیست و نمازش قصر است.
مسأله ۵۸۳- اگر بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی از قصد اقامت برگردد، در صورتیکه معلوم شود نمازش باطل بوده، وظیفه اش قصر است.
مسأله 1344- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّي بماند، اگر از ماندن منصرف شود1 و شك كند پيش از آن كه از قصد ماندن برگردد، يك نماز چهار ركعتي خوانده يا نه، بايد نمازهاي خود را شكسته بخواند2.
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت ، مظاهری نیست.
1- جوادی آملی: منصرف یا مردد شود...
زنجاني: یا در ماندن مردّد شود، و شک کند که پیش از آن نماز چهار رکعتی ادایی خوانده است یا نه، چنانچه شکش پس از گذشتن وقت نماز چهار رکعتی باشد، باید نمازهای بعدی را تمام بخواند، ولی چنانچه قبل از گذشتن وقت نماز چهار رکعتی شک کند که آیا نماز چهار رکعتی خوانده یا نه، باید آن نماز و نمازهای بعد را شکسته بخواند.
وحید: و پیش از آنکه از قصد ماندن برگردد یا بعد از آن شک کند که یک نماز چهاررکعتی خوانده یا نه،  باید نمازهای خود را شکسته بخواند.
2- گلپايگاني: نمازهاي خود را بايد در آنجا تمام بخواند اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه شكسته هم بخواند.
صافي: نمازهاي خود را بايد در آنجا شكسته بخواند، اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه تمام هم بخواند.
سيستاني: شك كند كه برگشتن او از قصد ماندن پس از يك نماز چهار ركعتي ادایی بوده يا قبل از آن، بايد نمازهاي خود را شكسته بخواند.
*****
مكارم: مسأله 1173- هرگاه شك كند كه آيا نماز چهار ركعتي خوانده و بعد منصرف يا مردد شده يا نه، بايد نمازهاي خود را شكسته بخواند.
امام خامنه ای: مسأله ۵۸۴- اگر بعد از گذشت وقت نماز چهار رکعتی، از قصد اقامت برگردد و شک کند در وقت گذشته نماز خوانده یا نه؟ باید بنا بگذارد بر اینکه نماز را به صورت تمام خوانده است و نمازهای بعد را هم به صورت تمام به جا آورد.
مسأله ۵۸۵- اگر بعد از عدول از قصد اقامت، شک کند که قبل از عدول، یک نماز چهار رکعتی خوانده یا نه، نمازش قصر است.
مسأله 1345- اگر مسافر به نيت اين كه اين نماز را شكسته بخواند، مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند، بايد نماز را چهار ركعتي تمام نمايد1.
1- بهجت: و اگر بعد از سلام نماز، از نيت خود برگشت، بنابرأظهر اين برگشت از نيت، بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي تأثيري ندارد، و بقيه نمازهايش نيز تمام است.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۷۶- اگر مسافر هنگامی که مشغول خواندن نماز قصر است، قصد اقامت ده روزه کند، باید نماز را چهار رکعتی تمام کند.
مسأله 1346- مسافري كه قصد كرده ده روز در جايي بماند، اگر دربين نماز چهار ركعتي1 از قصد خود برگردد، چنانچه مشغول ركعت سوم نشده2، بايد نماز را دو ركعتي تمام نمايد و بقيه نمازهاي خود را شكسته بخواند3 و اگر مشغول ركعت سوم شده4 نمازش باطل است5 و تا وقتي در آنجا هست بايد نماز را شكسته بخواند اگر چه داخل در ركوع ركعت سوم شده باشد.
1- خوئي، وحید: اگر در بين نماز اول چهار ركعتي...   سيستانی: اگر در بين نماز اول چهار ركعتي ادایی...
2- گلپايگاني، صافي: چنانچه داخل ركوع ركعت سوم نشده، بايد بنشيند و نماز را دو ركعتي تمام نمايد و احتياطاً براي قيام بيجا دو سجده سهو بجا آورد و بقيه نمازهاي خود را شكسته بخواند و اگر داخل ركوع ركعت سوم شده نمازش باطل است و تا وقتي در آنجا هست، بايد نماز را شكسته بخواند.
3- خوئي، تبريزي، وحید: و همچنين است اگر مشغول ركعت سوم شده و به ركوع نرفته باشد كه بايد بنشيند و نماز را شكسته به آخر برساند (وحید: و اگر قرائت یا تسبیح زیاد کرده- بنابراحتیاط واجب- دو سجده سهو بجا آورد)  و اگر به ركوع رفته باشد نمازش باطل است و بايد آن را شكسته اعاده نمايد و تا وقتي كه در آنجا هست نماز را شكسته بخواند.
سيستاني: و همچنین است اگر مشغول رکعت سوم شده و به رکوع نرفته باشد که باید بنشیند و نماز را شکسته به آخر برساند و اگر به ركوع رفته باشد مي تواند نمازش را به هم بزند يا تمام كندو بايد آن را شكسته اعاده نمايد.
مكارم، سبحانی: و اگر به ركوع ركعت سوم رفته، نمازش باطل است و تا وقتي كه آنجاست، بايد شكسته بخواند.
بهجت: و اگر داخل ركوع ركعت سوم شده و قبل از سلام نماز، از قصد اقامت منصرف شود، احتياط در تمام كردن آن نماز و اعاده آن، به صورت شكسته است و دربقيه مدتي كه در آنجا مي ماند، بنابراحتياط نمازها را هم شكسته و هم تمام مي خواند.
فاضل: و اگر داخل ركوع ركعت سوم شده احتياط واجب آن است كه نماز را تمام بخواند و دو ركعت شكسته هم بخواند و تا آنجا مي ماند اين احتياط را ترك نكند.
4- اراكي: ولي وارد ركوع نشده است، بايد برگردد و نماز را دو ركعتي تمام كند و چنانچه وارد ركوع شده است، بنابراحتياط واجب بايد نماز را تمام کند و دوباره شكسته بخواند، و تا وقتي در آنجا هست بايد نماز را شكسته بخواند.
5- مظاهری: [پایان مسأله]
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۷۹- اگر هنگام خواندن اولین نماز چهار رکعتی، از ماندن ده روز منصرف شود و بخواهد کمتر از آن بماند، نمازش تبدیل به قصر میشود. بنابر این اگر تصمیم او قبل از رسیدن به رکعت سوّم باشد، باید نماز را به صورت قصر تمام کند و چنانچه در رکعت سوّم قبل از رکوع باشد، بنابر احتیاط واجب باید بنشیند و نماز را به صورت قصر تمام کند و دوباره نماز را به صورت قصر اعاده کند و اگر وارد رکوعِ رکعت سوم شده باشد، نمازش باطل است.
زنجاني: مسأله ۱۳۵۵- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّي بماند اگر در اثناء اولين نماز چهار ركعتي ادايي از قصد خود برگردد، يا در ماندن مردد شود، چنانچه هنوز به ركوع ركعت سوم نرفته است، بايد نماز را دو ركعتي تمام كند و بقيه نمازهاي خود را شكسته بخواند و اگر به ركوع ركعت سوم رفته نمازش باطل است و بايد آن نماز  و نمازهاي بعد را شكسته بخواند، و احتياط مستحبّ آن است كه آن نماز را چهار ركعتي تمام كند و شكسته نيز بخواند و نمازهاي بعد را نيز، هم شكسته و هم تمام بخواند.
جوادی آملی: مسأله ۱۴۰۵- مسافری كه قصد كرده ده روز در جايی بماند، اگر در ميان نخستين نماز چهار ركعتی ادايی از قصد خود برگردد، چنانچه وارد ركوع ركعت سوم نشده باشد، بايد نماز را دو ركعتی تمام کند و برای ايستادن بيجا دو سجده لازم است و ديگر نمازهای خود را شكسته اقامه كند و اگر وارد ركوع ركعت سوم شده باشد، نمازش باطل است و تا وقتی در آنجا هست، بايد نماز را شكسته به‌جا آورد.
مسأله 1347- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّي بماند، اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند، تا وقتي مسافرت نكرده، بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای، سبحانی نیست.
مسأله 1348- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّي بماند، بايد روزه واجب را بگيرد1 و مي تواند روزه مستحبي را هم بجا آورد2 و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای، سبحانی نیست.
1- جوادی آملی: بايد روزهٔ واجب معيّن را ـ مانند روزه ماه رمضان ـ بگيرد...
2- گلپايگاني، مكارم، صافي، بهجت، سيستاني، وحید: و نافله ظهر و عصر و عشا را  هم بخواند.
مظاهری: و نافله ظهر و عصر را هم بخواند.
*****
زنجاني: مسأله 1357- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّي بماند، بايد روزه واجب معين – مثل روزه ماه رمضان – را بگيرد و مي تواند روزه قضا و مستحبي را هم بجا بیاورد و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.
مسأله اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۸۶- {خروج از محل قصد}
اگر پس از تحقق قصد اقامت، بخواهد به مقدار کمتر از چهار فرسخ (حتی به مدت یک روز یا بیشتر) از محل اقامت خارج شود، اشکال ندارد و به قصد اقامت خلل وارد نمی کند.
مسأله 1349- مسافري كه قصد كرده ده روز در جايي بماند اگر (بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي بخواهد1) به جايي كه كمتر از چهار فرسخ است برود2 و برگردد3 به محلّ اقامه خود ،بايد نماز را تمام بخواند4.
1- [قسمت داخل پرانتز در رساله آيت الله فاضل نيست]
2- مظاهری: گر چند روزی هم آنجا بماند، باید نمازهای خود را تمام بخواند.
سبحانی: و به محل اقامه خود به عنوان محل اقامت برگردد باید نماز را تمام بخواند و اگر به عنوان منزلی که در بین راه است عبور کند نماز او شکسته است.
3- گلپايگاني، صافي: و دوباره در جاي اول ده روز بماند، از وقتي كه مي رود تا بر مي گردد و بعد از برگشتن بايد نمازرا تمام بخواند ولي اگر نخواهد بعد از برگشتن ده روز بماند، در موقع رفتن به جايي كه كمتر از چهار فرسخ است و در مدتي كه آنجا مي ماند نماز او تمام است و از آنجا كه بر مي گردد اگر قصد هشت فرسخ داشته باشد شكسته است و اگر قصد هشت فرسخ نداشته باشد تمام است، پس مثل اهل علم كه براي تبليغ به محلّي مي روند اگر بعد از قصد ده روز و خواندن يك نماز چهار ركعتي به محلّ ديگر كه چهار فرسخ نباشد دعوت شوند و بخواهند يك دهه يا يك ماه در آن دو محلّ رفت و آمد كنند، نمازشان در هر دو محلّ تمام است مگر وقتي كه انشاء سفر جديد نمايند مثل اين كه روز آخر رفت و آمد از محلّ دوم به قصد وطن حركت كند كه در اين صورت بعد از خروح از حدّ ترخّص نماز شكسته است اگر چه از محلّ اول كه محلّ اقامه بوده عبور نمايد.
4- بهجت: تا وقتي كه سفر شرعي جديدي را آغاز نكرده، بايد نماز را تمام بخواند، حتي اگر طوري خارج شود كه به اقامه او صدمه بزند، مثل اين كه يك روز آنجا بماند، تا وقتي كه قصد سفر جديد شرعي نكرده، نماز تمام است.
*****
خوئي، تبریزی، زنجانی: 1358، وحید 1357، سیستانی: مسأله 1334- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّي بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي. يا بعد از ماندن ده روز – اگر چه يك نماز تمام هم نخوانده باشد – بخواهد به جايي كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد و دوباره در جاي اول خود ده روز يا كمتر بماند* از وقتي كه مي رود تا وقتي كه بر مي گردد و بعد از برگشتن بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر. برگشتن به محلّ اقامتش فقط از اين جهت باشد كه در طريق سفرش واقع شده است  .و سفر او شرعيه باشد، لازم است موقع برگشتن.نماز را شكسته بخواند.
. سيستاني، زنجانی: چهار ركعت ادائي...
* تبريزي: در جاي اول خود ده روز بماند يا در ماندن ده روز مردد باشد...
*زنجانی: بخواهد به جایی که کمتر از مسافت شرعی است برود و برگردد و دوباره در جای اول خود ده روز یا کمتر یا بیشتر بماند...
. تبريزي: ولي اگر بداند كه ده روز نمي ماند و ...
. زنجانی: و رفت و برگشت او تا جايي كه مي خواهد برود مجموعاً 8 فرسخ باشد، لازم است درحال رفتن بعد از گذشتن از حدّ ترخّص و در مقصد و دربازگشت و در جايي كه قبلاً قصد اقامه كرده بود، نماز را شكسته بخواند.
. سيستاني: و سفر او مسافت شرعی باشد لازم است در رفتن و برگشتن و در محلّ اقامت...
. تبريزي: لازم است موقع رفتن و برگشتن...
امام خامنه ای: مسأله ۵۸۷- اگر پس از تحقق اقامت (چه بین ده روز اول یا بعد از آن) تصمیم بگیرد به کمتر از چهار فرسخ برود و قصد داشته باشد دوباره به محل اقامت (به این عنوان که محل اقامت است) برگردد، در مسیر رفت و برگشت و در مقصد و محل اقامت، نمازش تمام است.
مكارم: مسأله 1177- مسافري كه قصد كرده ده روز در جايي توقف كند، چنانچه بعد از گذشتن ده روز يا بعد از خواندن يك نمازچهار ركعتي به جايي كه كمتر از چهار فرسخ است برود و به محلّ اقامه خود باز گردد، بايد نماز را تمام بخواند و هرگاه بخواهد از محلّ اقامت به جاي ديگري برود كه كمتر از هشت فرسخ است و در محلّ دوم ده روز بماند بايد نماز خود را در مسير راه و در جاي دوم تمام بخواند، اما اگر هشت فرسخ يا بيشتر باشد، در مسير راه شكسته مي خواند و در محلّ دوم كه قصد اقامه كرده تمام مي خواند.
مسأله 1350- مسافري كه قصد كرده ده روز در جايي بماند، اگر بعد ازخواندن يك نماز چهار ركعتي1 بخواهد2به جاي ديگري كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند، بايد در رفتن و درجايي كه قصد ماندن ده روز كرده، نمازهاي خود را تمام بخواند3.ولي اگر جايي كه مي خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد موقع رفتن، نمازهاي خود را شكسته بخواند و چنانچه در آنجا قصد ماندن ده روز كرد، نمازش را تمام بخواند.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای، مظاهری نیست.
1- جوادی آملی: چهار رکعتی ادائی...
2- فاضل: اگر بعد ازخواندن يك نمازچهار ركعتي و تحقق قصد اقامت تصميم بگيرد...
3- گلپايگاني، صافي: ولي اگر تا محلّي كه مي خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد موقع رفتن شكسته بخواند و همچنين مدتي كه در آنجا مي ماند در صورتي كه نخواهد ده روز بماند.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1349.
*****
خوئي، تبریزی: 1359، سيستاني: 1335، وحید: 1358: مسأله- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّي بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتی ادايي (وحید: یک نماز چهاررکعتی) بخواهد به جاي ديگري كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند، در رفتن و در محلّي كه قصد ماندن ده روز دارد، بايد نمازهاي خود را تمام بخواند. ولي اگر محلّي كه مي خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد. بايد موقع رفتن نمازهاي خود را شكسته بخواند و چنانچه نخواهد ده روز در آنجا بماند، بايد مدتي كه در آنجا مي ماند نيز نمازهاي خود را شكسته بخواند.
. تبريزي: و نخواهد ده روز در آنجا بماند، بايد موقع رفتن و مدتي كه در آنجا مي ماند نمازهاي خود را شكسته بخواند.
زنجاني: مسأله 1359- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّ بماند، اگر بعد از يك نماز چهار ركعتي ادايي، يا بعد از ماندن ده روز بخواهد به جاي ديگري برود كه كمتر از مسافت شرعي است در تمام مدت سفر بايد نماز خود را تمام بخواند، خواه قصد ماندن ده روز در مقصد يا در بين راه را داشته باشد يا نه، و اگر محلّي كه مي خواهد برود هشت فرسخ یا بيشتر باشد در طول راه و در مقصد نمازش شكسته است، مگر آن كه بخواهد ده روز در مقصد بماند كه بايد نماز را درموقع رفتن شكسته و در مقصد تمام بخواند.
مسأله 1351- مسافري كه قصد كرده ده روز در محلّي بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي 1 بخواهد به جايي كه كمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردد باشد كه به محلّ اولش بر گردد يا نه، يا به كلي از برگشتن به آنجا غافل باشد، (يا بخواهد برگردد ولي مردد باشد كه ده روز در آنجا بماند يا نه، يا آن كه ازده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد2) بايد از وقتي كه مي رود تا بر مي گردد3 و بعد از برگشتن ، نمازهاي خود را تمام بخواند4.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای، مكارم و مظاهری نيست
1- خوئي، تبريزي، سيستاني، زنجاني، جوادی آملی: چهار ركعت ادايي (زنجانی: یا بعد از مانده ده روز) ...
2- [قسمت داخل پرانتز در رساله آيات عظام: فاضل و زنجاني نيست]
3- بهجت: بايد در طول مدتي كه مي رود و بر مي گردد...
نوري: بايد از وقتي كه مي رود و بر مي گردد...
4- فاضل: بلي اگر تصميم دارد كه ديگر به عنوان رجوع به محلّ اقامت به آنجا بر نگردد احتياط واجب اين است كه در راه رفتن به آن محلّ و در آنجا هم نماز شكسته بخواند و هم تمام ولي هنگام برگشت از آنجا نمازش شكسته است و اگر مسافت تا آن محلّ چهار فرسخ كمتر نباشد هنگام خروج از محلّ اقامت شكسته بخواند كافي است.
مسأله 1352- اگر به خيال اين كه رفقايش مي خواهند ده روز در محلّي بمانند، قصد كند كه ده روز در آنجا بماند1 و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي2 بفهمد كه آنها قصد نكرده اند3، اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتي كه در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند.
این مسأله در رساله آیات عظام: امام خامنه ای، سبحانی نیست.
1- اراكي: و قصدش هم مقيد به قصد آنها نباشد...
2- خوئي، تبريزي، سيستاني، زنجانی، جوادی آملی: چهار ركعت ادايي...
3- مكارم: و منصرف شود تا مدتي كه او در آنجاست بايد نماز را تمام بخواند.
*****
مظاهری: مسأله 1049- اگر به خیال انکه رفقایش می خواهند ده روز در محلّی بمانند یا به خیال اینکه تا آخر ماه ده روز است قصد کند که ده روز در آنجا بماند و بعداز خواندن یک نماز چهاررکعتی بفهمد که انها قصد نکرده اند یا تا اخر ماه ده روز نیست تا مدتی که در آنجا هست باید نماز را تمام بخواند.
سوم: ماندن یک ماه بدون قصد اقامت
مسأله 1353- اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ سي روز در محلّي بماند و در تمام سي روز در رفتن و ماندن مردد باشد1، بعد از گذشتن سي روز اگر چه مقدار كمي در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند2، ولي اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ3 در رفتن بقيه راه مردد شود4، از وقتي كه مردد مي شود5، بايد نماز را تمام بخواند.
1- فاضل، جوادی آملی: در طول اين مدت نمازش شكسته است ولي...
2- بهجت: [پايان مسأله].
گلپايگاني، صافي: و همچنين است اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ مردد شود بين ماندن در آنجا و رفتن بقيه راه، از وقتي كه مردد مي شود بايد نماز را تمام بخواند، ولي اگر مردد شود بين رفتن بقيه راه و برگشتن به محلّ خود در صورتي كه به مقدار چهار فرسخ آمده باشد بايد نماز را شكسته بخواند و اگر به قدر چهار فرسخ نباشد، نماز را تمام بخواند.
3- اراكي: چهار فرسخ...
4-  سبحانی: اگر به مقدار چهار فرسخ نرفته باشد از وقتی که مردد می شود باید نماز را تمام بخواند.
5- نوري: اگر به مقدار چهار فرسخ آمده باشد، بايد شكسته بخواند و اگر به قدر چهار فرسخ نباشد تمام بخواند.
*****
خوئي، تبريزي: 1362، سيستاني: 1338، وحید: 1361، مظاهری: مسأله 1050- اگر مسافر اتفاقاً سي روز در محلّي بماند مثلاً در تمام سي روز در رفتن و ماندن مردد باشد، بعد از گذشتن سي روز اگر چه مقدار كمي در آنجا بماند بايد نماز را تمام بخواند.
امام خامنه ای: مسأله ۵۸۸- اگر بعد از پیمودن هشت فرسخ، سی روز در حال تردید در مکانی باشد، بعد از روز سی ام تا زمانی که از محل خارج نشده (اگر چه نصف روز باشد) باید نماز را تمام بخواند.
زنجاني: مسأله 1362- اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ، بدون قصد اقامه ده روز، سي شبانه روز در محلّي بماند، بعد از گذشتن سي شبانه روز، اگر چه مقدار كمي هم در آنجا بماند بايد نماز را تمام بخواند و اگر فقط سي روز مانده باشد و شب اول یا شب آخر کامل نشده ، بنابراحتياط نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
مكارم: مسأله 1179- ‌سوم [از چيزهايي كه سفر را قطع مي كند] توقف يك ماه بدون قصد، هرگاه مسافر در محلّي توقف كند ولي نمي داند مدت توقف او چند روز است بايد نماز را شكسته بخواند، اما بعد از گذشتن سي روز بايد نماز را تمام بخواند، اگر چه مقدار كمي بعد از آن در آنجا بماند (اگر يك ماه از ماههاي قمري بماند كه كمتر از سي روز باشد نيز كافي است مثلاً از دهم اين ماه تا دهم ماه ديگر).
مسأله 1354- مسافري كه مي خواهد نه روز يا كمتر در محلّي بماند، اگر بعد از آن كه نه روز يا كمتر در آنجا ماند، بخواهد دوباره نه روز ديگر يا كمتر بماند1 همين طور تا سي روز2، روز سي و يكم بايد نماز را تمام بخواند.
1- فاضل: در تمام اين مدت تا سي روز نمازش شكسته است ولي از روز سي و يكم بايد نمازرا تمام بخواند اگر چه به مقدار يك نماز بماند.
جوادی آملی: همچنين تا سی شبانه روز، در تمام اين مدت سی روز، نمازش شكسته است؛ ولی از روز سی و يكم بايد نماز را تمام اقامه كند.
2- زنجاني: سي شبانه روز...
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۸۹- مسافری که تصمیم داشته کمتر از ده روز در جایی بماند، اگر بعد از اتمام این مدت، از رفتن منصرف شود و تصمیم بگیرد که دوباره کمتر از ده روز، مثلاً یک هفته ی دیگر بماند و به همین ترتیب، ماندنِ در آنجا را تمدید کند تا یک ماه شود، در این صورت مانند مساله ی قبل، از روز سی ویکم نمازش تمام است.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۹۰- کسی که کمتر از سی روز؛ مثلاً ۲۸ روز در محلی به صورت مردّد حضور داشته است، چنانچه به محل دیگری برود و در آنجا نیز کمتر از سی روز با حال تردید توقف کند و سپس در محل سوم به همین صورت بماند، در هر سه محل نمازش قصر است.
مسأله ۵۹۱- محاسبه ی سی روز به این صورت است که اگر هنگام طلوع خورشید به مکانی وارد شده باشد، پس از غروب خورشید روز سی ام، نمازش تمام است و باید نماز عشاء روز سی ام و نمازهای چهار رکعتی بعد از آن را تمام بخواند، اما اگر بعد از طلوع خورشید وارد شده باشد؛ روز سی ویکم، همان زمانِ ورود، سی روز کامل میشود. بنابراین اگر یک ساعت پس از طلوع خورشید وارد شده باشد، یک ساعت پس از طلوع خورشید روز سی ویکم، سی روز تکمیل شده و نمازهای چهار رکعتی بعد از آن باید کامل خوانده شود.
مسأله ۵۹۲- اگر ماه قمری ۲۹ روز باشد، باید تا روز بیست ونهم نماز را قصر بخواند و در روز سی ام بنابر احتیاط واجب، بین قصر و تمام جمع کند و از روز سی ویکم تمام بخواند.
مظاهری: مسأله 1051- مسافری که می خواهد نُه روز در محلّی بماند اگر بعد از آنکه نه روز ماند ، بخواهد دوباره  یک روز یا بیشتر بماند باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1355- مسافري كه سي روز1 مردد بوده2 در صورتي بايد نمازرا تمام بخواند كه سي روز3 را دريك جا بماند، پس اگر مقداري از آن را در جايي و مقداري را در جاي ديگر بماند، بعد از سي روز 4 هم بايد نماز را شكسته بخواند5.
1- زنجاني، جوادی آملی: سي شبانه روز...
2- خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید: مسافر بعد از سي روز...
3و4- زنجاني، جوادی آملی: سي شبانه روز...
5- بهجت: مگر اين كه قسمت عمده روز را در جايي بماند و بقيه روز را در جاي ديگري كه كمتر از چهار فرسخ شرعي است به طوري كه عرفاً صدق كند سي روز يكجا مانده است كه در اين صورت بعد از سي روز مثل محلّ اقامت نماز را در آن جا تمام مي خواند.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۵۹۳- مکان تردید باید عرفاً واحد باشد، بنابراین اگر مقداری از سی روز را در یک مکان؛ مانند تهران و مقداری را در مکان دیگری؛ مانند کرج باشد، حکمِ سی روز مردّد را ندارد و همچنان نماز قصر است.
مكارم: مسأله ۱۱۸۱- هرگاه توقف سي روز دريك محلّ نباشد كافي نيست، بنابراين اگر در جايي مثلاً بيست روز بدون قصد بماند سپس از آنجا چند فرسخ دورتر رود و بيست روز ديگربماند نماز او شكسته است.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۵۹۴- اگر در مدت سی روزی که مردّد است، به کمتر از چهار فرسخ برود، در صورتیکه خروج او به اندازه ای است که از نظر عرف با سی روز ماندن در یک مکان منافات ندارد و به آن خللی وارد نمی کند، بعد از گذشت سی روز نمازش تمام است، مانند اینکه قسمتی از روز را بیرون برود؛ (نه تمام روز)، و بیرون رفتنش زیاد تکرار نشود؛ مثلاً در مدت سی روز، چهار پنج بار بیرون برود و هر بار مثلاً سه چهار ساعت بماند و برگردد.
مسأله ۵۹۵- کسی که سی روز بدون قصد اقامت در محلی بوده است، از روز سی ویکم مانند کسی است که قصد اقامت کرده است. بنابراین بعد از اتمام روز سی ام، باید نماز را تمام بخواند و اگر بخواهد به کمتر از مسافت شرعی برود، همان احکامی که در بحث اقامت ده روزه بیان شد، اینجا هم وجود دارد؛ به عنوان مثال اگر بخواهد به کمتر از چهار فرسخ برود و دوباره به همین محلی که سی روز مانده برگردد و بدون قصد اقامت در آن جا بماند؛ در مسیر رفت و برگشت و در مقصد و محل بازگشت، نمازش تمام است.
مسأله ۵۹۶- شخصی که با گذشت سی روز نمازش تمام است، چنانچه به قصد سفر شرعی از آن محل بیرون برود، احتیاط واجب آن است که یا در حدّ فاصل بین محل اقامت سی روز و حد ترخص، بین قصر و تمام جمع کند، یا نماز را تاخیر بیندازد و قصر بخواند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -