انهار
انهار
مطالب خواندنی

آثار و برکات نماز ادا و نماز اول وقت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
آثار و برکات نماز ادا و نماز اول وقت
    
مؤمن به اوقات عبادات و نمازهایش اهمیت می‌دهد؛ زیرا نماز از مهم‌ترین عبادات است.
مؤمن تلاش می کند نمازهایش را در وقت فضیلتش انجام دهد و در اوقات نماز خود را به کارهای دیگری مشغول نکند.
اگر به دلایلی عبادات مؤمن به تأخیر بیفتد، این عبادات حتماً نورانیت نماز اول وقت و در فضیلت را نخواهد داشت، و اگر {نعوذ بالله} تأخیرش از سهل انگاری باشد، در زمره سبک کنندگان نماز خواهد شد.
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ، قَالَ: لَا تَتَهَاوَنْ‏ بِصَلَاتِکَ‏ فَإِنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله و سلّم) قَالَ عِنْدَ مَوْتِهِ لَیْسَ مِنِّی مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ... لَا یَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ لَا وَ اللَّهِ.
زراره از آقا امام باقر (علیه السلام) نقل می‌‌کند که آقا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) هنگام مرگ فرمود: کسی که نماز را سبک شمارد از من نیست و در حوض کوثر بر من وارد نمی‌‌شود.
الکافی، ج ‏3، ص 269. - چهل حدیث امام خمینی، ص 425، ح 17.
در منابع حدیثی و روایی، روایات فراوانی وجود دارد که علاوه بر تأکید به خواندن نماز در وقت ادا، سفارش به اول وقت دارند، حتی تأخیر آن‌را - اگرچه قضا هم نشود - روا نمی‌‌دانند. این تأکید و سفارش بیانگر اهمیت این فریضه الهی است. برای نماز اول وقت آثار و برکاتی ذکر شده است که این آثار را نمی‌توان در نماز آخر وقت و قضا یافت.
    
چند حدیث در مورد نماز اول وقت:
(1) عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ صَلَّى الصَّلَوَاتِ‏ الْمَفْرُوضَاتِ‏ فِی أَوَّلِ وَقْتِهَا فَأَقَامَ حُدُودَهَا رَفَعَهَا الْمَلَکُ إِلَى السَّمَاءِ بَیْضَاءَ نَقِیَّةً وَ هِیَ تَهْتِفُ بِهِ حَفِظَکَ اللَّهُ کَمَا حَفِظْتَنِی وَ اسْتَوْدَعَکَ اللَّهُ کَمَا اسْتَوْدَعْتَنِی مَلَکاً کَرِیماً وَ مَنْ صَلَّاهَا بَعْدَ وَقْتِهَا مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ فَلَمْ یُقِمْ حُدُودَهَا رَفَعَهَا الْمَلَکُ سَوْدَاءَ مُظْلِمَةً وَ هِیَ تَهْتِفُ بِهِ ضَیَّعْتَنِی ضَیَّعَکَ اللَّهُ کَمَا ضَیَّعْتَنِی وَ لَا رَعَاکَ اللَّهُ کَمَا لَمْ تَرْعَنِی....قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقُ (علیه السلام)‏ إِذَا صَلَّیْتَ صَلَاةً فَرِیضَةً فَصَلِّهَا لِوَقْتِهَا صَلَاةَ مُوَدِّعٍ یَخَافُ أَنْ لَا یَعُودَ إِلَیْهَا أَبَداً ثُمَّ اصْرِفْ بِبَصَرِکَ إِلَى مَوْضِعِ سُجُودِکَ فَلَوْ تَعْلَمُ مَنْ عَنْ یَمِینِکَ وَ شِمَالِکَ لَأَحْسَنْتَ صَلَاتَکَ وَ اعْلَمْ أَنَّکَ بَیْنَ یَدَیْ مَنْ یَرَاکَ وَ لَا تَرَاهُ.
آقا امام صادق (علیه السلام) فرمود هر کس نمازهاى واجب را در اول وقت بخواند و درست ادا کند، فرشته آن‌را پاک و درخشان به آسمان می‌برد و آن نماز فریاد می‌زند خدا نگه‌دارت باشد، چنانچه مرا نگه داشتى، و تو را به خدا می‌سپارم چنانچه مرا به فرشته‏‌اى کریم سپردى، و هر کس بدون ‏عذرى بى‌‏وقت آن‌را بخواند و درست ادا کند، فرشته آن‌را سیاه و تاریک بالا برد، و آن نماز فریاد کشد خدا ضایعت کند چنانچه ضایعم کردى و رعایتت نکند چنانچه رعایتم نکردى...
آقا امام صادق (علیه السلام) فرمود: چون نماز واجبى می‌خوانى در وقتش بخوان، و با آن وداع کن که گویا که می‌ترسى بدان برنگردى؛ به جاى(محل) سجده‌‏ات نگاهی بینداز، اگر بدانى کسى طرف راست یا چپ تو است خوب نماز می‌خوانى، بدان که تو برابر کسى هستى که تو را مى‌‏بیند و تو او را نمی‌بینى.
الأمالی الصدوق، ص 256.
(2) عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى (علیه السلام) قَالَ: الصَّلَوَاتُ الْمَفْرُوضَاتُ فِی‏ أَوَّلِ‏ وَقْتِهَا إِذَا أُقِیمَ‏ حُدُودُهَا أَطْیَبُ‏ رِیحاً مِنْ قَضِیبِ الْآسِ حِینَ یُؤْخَذُ مِنْ شَجَرِهِ فِی طِیبِهِ وَ رِیحِهِ وَ طَرَاوَتِهِ فَعَلَیْکُمْ بِالْوَقْتِ الْأَوَّلِ.[3]
راوی از آقا امام موسى بن جعفر (علیهما السلام) نقل کرده است: نمازهاى واجب که در اوّل وقت با حدود و شرایط آن خوانده شود، از برگ مُورد که آن‌را هنگام سبزى و خوش‌بویى و طراوتش بگیرند خوشبوتر است. پس بر شما باد که نماز را در اوّل وقت به جاى آورید.
‏ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،‏ ص 36.
(3) دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیهما السلام) قَالَ لِکُلِّ صَلَاةٍ وَقْتَانِ أَوَّلٌ وَ آخِرٌ فَأَوَّلُ الْوَقْتِ أَفْضَلُهُ وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ أَنْ یَتَّخِذَ آخِرَ الْوَقْتَیْنِ وَقْتاً إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ وَ إِنَّمَا جُعِلَ آخِرُ الْوَقْتِ لِلْمَرِیضِ وَ الْمُعْتَلِّ وَ لِمَنْ لَهُ عُذْرٌ وَ أَوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ اللَّهِ وَ آخِرُ الْوَقْتِ عَفْوُ اللَّهِ.
آقا امام صادق (علیه السلام) فرمود برای هر نمازی دو زمان قرار داده شده است. اول وقت و آخر وقت؛ فضیلت در اول وقت است، سزاوار نیست انسان آخر وقت را برگزیند، مگر به دلیلی؛ چراکه آخر وقت برای بیمار یا کسی که عذری دارد، قرار داده شد. اول وقت خوشنودی خدا را به دنبال دارد و آخر وقت موجب بخشش خواهد شد.
با توجه به این روایات، به روشنی تفاوت نماز ادا با قضا روشن می‌شود؛ چرا که آثار و برکاتی را که برای نماز بیان کرده‌اند؛ مانند معراج بودن برای مؤمن، باز دارندگی از فحشا و منکرات، تقرب به پروردگار و... این آثار به طور طبیعی در نمازی که در اول وقت با آداب و شرایط خوانده شود، وجود خواهد داشت که اینها نه تنها در نماز قضا که حتی در نماز غیر اول وقت یافت نخواهد شد.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3، ص 101، بَابُ اسْتِحْبَابِ الصَّلَاةِ فِی أَوَّلِ الْوَقْت‏.
    
آیا روایت ذیل معتبر است؟
مردی خدمت آقا امام صادق (علیه السلام) آمد و عرض کرد: من مرتکب گناهی شدم.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدا می‌بخشد.
آن‌شخص گفت: گناهی که مرتکب شدم خیلی بزرگ است.
امام (علیه السلام) فرمود: اگر به اندازه کوه باشد، خدا می‌بخشد.
آن‌شخص گفت: گناهی که مرتکب شدم، خیلی بزرگ‌تر است!!
امام (علیه السلام) فرمود: مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟
آن شخص به شرح ماجرا پرداخت و گفت فلان گناه کبیره را مرتکب شدم!!
پس از اتمام سخنانش آقا امام صادق (علیه السلام) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی.
پاسخ:
در فضیلت خواندن هر نماز - از جمله نماز صبح - در اول وقت، شکّی نیست و روایاتی وارد شده است، اما چنین روایتی که در برخی از سایت‌ها، کانال ها، گروه ها و سخنرانی ها آمده است در منابع معتبر یافت نشده است یا بهتر بگویم بنده به چنین روایتی از امام صادق (علیه السلام) برخورد نکرده ام.
    
البته در روایتی در برخی از کُتُب معتبر چنین آمده است:
وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ رَفَعَهُ عَنِ الزهري [الزَّهْرَانِيِ‌] قَالَ: طَلَبْتُ هَذَا الْأَمْرَ طَلَباً شَاقّاً حَتَّى ذَهَبَ لِي فِيهِ مَالٌ‌ صَالِحٌ‌ فَوَقَعْتُ إِلَى الْعَمْرِيِّ وَ خَدَمْتُهُ وَ لَزِمْتُهُ وَ سَأَلْتُهُ بَعْدَ ذَلِكَ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ علیه‌السلام فَقَالَ لِي لَيْسَ إِلَى ذَلِكَ وُصُولٌ فَخَضَعْتُ فَقَالَ لِي بَكِّرْ بِالْغَدَاةِ فَوَافَيْتُ‌ فَاسْتَقْبَلَنِي وَ مَعَهُ شَابٌّ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَطْيَبِهِمْ رَائِحَةً بِهَيْئَةِ التُّجَّارِ وَ فِي كُمِّهِ شَيْ‌ءٌ كَهَيْئَةِ التُّجَّارِ فَلَمَّا نَظَرْتُ إِلَيْهِ دَنَوْتُ مِنَ الْعَمْرِيِّ فَأَوْمَأَ إِلَيَ‌ فَعَدَلْتُ إِلَيْهِ وَ سَأَلْتُهُ فَأَجَابَنِي عَنْ كُلِّ مَا أَرَدْتُ ثُمَّ مَرَّ لِيَدْخُلَ الدَّارَ وَ كَانَتْ مِنَ الدُّورِ الَّتِي لَا يُكْتَرَثُ‌ لَهَا فَقَالَ الْعَمْرِيُّ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَسْأَلَ سَلْ فَإِنَّكَ لَا تَرَاهُ بَعْدَ ذَا فَذَهَبْتُ لِأَسْأَلَ فَلَمْ يَسْمَعْ وَ دَخَلَ الدَّارَ وَ مَا كَلَّمَنِي بِأَكْثَرَ مِنْ أَنْ قَال:
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْعِشَاءَ إِلَى أَنْ تَشْتَبِكَ النُّجُومُ،
مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَدَاةَ إِلَى أَنْ تَنْقَضِيَ النُّجُومُ‌ وَ دَخَلَ الدَّار.
زهرى گوید: در طلب زيارت حضرت صاحب علیه‌السلام خيلى مشقّت و سختى كشيدم، تا جايى كه در اين راه مال بسيار زيادى خرج كردم، تا اين‌كه به عَمرى [نايب خاص امام زمان علیه‌السلام] رسيدم و به او خدمت كرده و ملازمش شدم. بعد از مدّتى از ايشان درباره امام زمان علیه‌السلام سؤال كردم، او به من گفت: نمى‌توان به محضر حضرت رسيد. بار دوم تواضع و التماس كردم كه عَمرى گفت: فردا صبح بيا. فردا صبح رفتم، به استقبال آمد و همراه او جوانى بود كه چهره بسيار زيبا و رايحه و بوى خوشى داشت كه از همه خوشبوتر بود، و هيئت و ظاهر تجار را داشت و مثل تجار چيزى در آستينش بود.
وقتى كه او را ديدم به سمت عَمرى رفتم، امّا او با اشاره به من فهماند كه به سمت جوان بروم، به طرف جوان برگشتم و هرچه خواستم پرسيديم، او هم جوابم را داد. بعد حركت كرد تا اين‌كه داخل خانه‌اى شود، و آن خانه از جمله خانه‌هايى بود كه به آن‌ها اعتنا نمى‌شد. عَمرى به من گفت: بعد از اين ايشان را نخواهى ديد. هرچه كه مى‌خواهى از ايشان بپرس. رفتم كه از ايشان امورى را بپرسم امّا حضرت اعتنا نكرد و داخل خانه‌ شد، فقط اين را فرمودند:
ملعون است ملعون است هركس نماز مغرب‌ را تأخير بيندازد تا ستارگان آسمان مثل شبكه به‌هم بگذرند،
ملعون است ملعون است كسى كه نماز صبح را تأخير بيندازد تا اين‌كه ستارگان آسمان ناپديد شوند.
حضرت پس از گفتن اين كلمات وارد خانه شدند.
غيبة الطوسي، ص 271 ح 236. - الإحتجاج، ج 2 ص 4793. - منتخب الأنوار المضيئة، ص 142 ف 104. - وسائل الشيعة، ج 3 ص 147 ب 21 ح 7 از الإحتجاج. - تبصرة الولي، ص 163 ح 68 از غيبة الطوسي. - بحار الانوار، ج 52 ص 15 ب 18 ح 13 از الإحتجاج و غيبة الطوسي‌. - معجم الأحاديث الإمام المهدي علیه‌السلام، ج‌6 ص137.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -