انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام جنابت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

احکام جنابت

(مسأله 345) به دو چیز انسان جنب می شود1: اول: جماع2. دوم: بیرون آمدن منی، چه در خواب باشد یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بی شهوت3، با اختیار باشد یا بی اختیار.

1- صافی: اگر انسان جنب شود برای کارهایی مانند نماز که شرط آن طهارت است باید غسل کند و سبب جنابت دو چیز است...

2- سبحانی: ولو به مقدار ختنه گاه...

3- مکارم: [پایان مسأله].

(مسأله 346) اگر رطوبتی از انسان خارج شود1 و نداند منی است یا بول یا غیر اینها2 چنانچه با شهوت و جستن بیرون آمده (و بعد از بیرون آمدن آن، بدن سست شده)، آن رطوبت حکم منی دارد3 و اگر هیچ یک از این سه نشانه یا بعضی از اینها را نداشته باشد4، حکم منی ندارد5 ولی در زن و مریض لازم نیست آن آب با جستن بیرون آمده باشد، بلکه اگر با شهوت بیرون آمده باشد در حکم منی است و لازم نیست بدن او سست شود6.

1- زنجانی: اگر رطوبتی از مرد سالم خارج شود...

وحید: اگر رطوبتی از مرد خارج شود...

2- مظاهری: اگر چیزی ازانسان خارج شود و نداند منی است یا نه...

3- بهجت: بلکه اگر فقط با شهوت و جستن باشد، ثابت شدن حکم منی خالی از وجه نیست...

4- بهجت: اگر هیچ یک از این سه نشانه را نداشته باشد...

5- گلپایگانی، صافی: چنانچه با شهوت و جستن بیرون آمده و یا با جستن بیرون آمده و بعد از بیرون آمدن آن بدن سست شده آن رطوبت حکم منی دارد و اگر هیچ یک از این دو نشانه را نداشته باشد حکم منی ندارد مگر آنکه علم یا اطمینان پیدا کند که منی بوده است...

تبریزی:  چنانچه با شهوت و جستن بیرون آمده، آن رطوبت حکم منی را دارد و در غیر این صورت، حکم منی را ندارد...

سبحانی: چنانچه با شهوت و یا جستن بیرون آمده – و غالباً با سستی بدن همراه است- آن رطوبت حکم منی را دارد و اگر هیچ یک از این دو نشانه را نداشته باشد حکم منی ندارد. [پایان مسأله]

مکارم: اگر رطوبتی از انسان خارج شود و نداند منی است یا رطوبت دیگر چنانچه همراه با جستن و شهوت بوده باشد آن رطوبت حکم منی دارد و اگر این دو نشانه یا یکی از آنها را نداشته باشد حکم منی ندارد...

6- خوئی، گلپایگانی، صافی، تبریزی: در مریض لازم نیست آن رطوبت با جستن بیرون آمده باشد ، بلکه اگر با شهوت بیرون آید (خوئی: و درموقع بیرون آمدن، بدن سست شود) در حکم منی است.

وحید: در مریض اگر با شهوت بیرون آید، هرچند با جستن و سستی بدن بیرون نیامده باشد، حکم منی را دارد؛ و اما زن اگر ازشهوت انزال کند غسل جنابت بر او واجب است.

سیستانی: در مریض لازم نیست آن رطوبت با جستن بیرون آمده باشد و در موقع بیرون آمدن، بدن سست شود بلکه اگر با شهوت بیرون آید در حکم منی است. و رطوبتی که از زنها در موقع ملاعبه یا تصورات شهوت انگیز درخود موضع احساس می کنند پاک است و غسل ندارد و وضو را نیز باطل نمی کند و اما رطوبتی که از زنها با شهوت خارج می شود و به حدی باشد که صدق انزال کند و لباسها را آلوده نماید و معمولاً این رطوبت در موقعی خارج می شود که زن به اوج شهوت جنسی برسد نجس و موجب جنابت است، و همچنین است بنابراحتیاط واجب اگر به اوج لذت نرسد ولی آب زیاد باشد نظیر آنچه در حال ارضای کامل خارج می شود.

بهجت: در مریض لازم نیست آن آب با جستن بیرون آمده باشد، بلکه اگر با شهوت بیرون آمده باشد در حکم منی است بنابرأظهر، و همچنین در زن مریض بنابراحوط ، و لازم نیست بدن او سست شود؛ بلکه خالی از وجه نیست که حکم زن در صحت و مرض مانند مرد باشد.

زنجانی: در زن اگر جدا شدن آب از محل آن با شهوت همراه باشدو آب خارج شود حکم منی را دارد و لازم نیست دو نشانه دیگر را داشته باشد. و اگر به مریض حالت شهوت دست دهد و آبی خارج شود که احتمال بدهد منی است، حکم منی را دارد هرچند بیرون آمدن آن با شهوت نباشد و دو نشانه دیگر را هم نداشته باشد.

مکارم: در زن و مریض لازم نیست که با جستن بیرون آید، بلکه اگر رطوبت هنگامی بیرون آید که به اوج شهوت جنسی رسیده است حکم منی دارد [و] غالباً بعد از بیرون آمدن منی بدن سست می شود، ولی این موضوع جزء شرایط قطعی و نشانه ها نیست.

نوری: در زن و مریض لازم نیست آن آب با جستن بیرون آمده باشد، بلکه اگر با شهوت بیرون آمده باشد و بدن سست شود در حکم منی است.

مظاهری: در زن و مریض لازم نیست آن آب با جستن بیرون آمده باشد. و آنچه که مسلّم است خروج منی از زن بسیار نادر است و آنچه در موقع شهوت از او بیرن می آید ترشحاتی بیش نیست و غسل واجب نمی شود.

(مسأله 347) اگر از مردی که مریض نیست، آبی بیرون آید که یکی از سه نشانه ای را که در مسألهٔ پیش گفته شد داشته باشد و نداند نشانه های دیگری را داشته یا نه1 چنانچه پیش از بیرون آمدن آن آب، وضو نداشته، باید وضو بگیرد2.

این مسأله در رساله آیات عظام اراکی، فاضل، بهجت ، مکارم، مظاهری و سبحانی نیست.

1- تبریزی: آبی بیرون آید که با جستن  یا با شهوت نباشد...

2- خوئی، سیستانی، تبریزی، وحید: چنانچه پیش از بیرون آمدن آب وضو داشته، می تواند به همان وضو اکتفاء کند و اگر وضو نداشته، کافی است فقط وضو بگیرد و غسل بر او لازم نیست.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- اگر از مردی که مریض نیست، آبی با جستن بیرون آید و نداند که با شهوت بوده یا نه، یا بعد از بیرون آمدن، بدن سست شده یا نه، چنانچه پیش از بیرون آمدن آن آب، وضو داشته احتیاط مستحبّ آن است که غسل کند و وضو لازم نیست و اگر وضو نداشته غسل واجب  نیست و احتیاط مستحبّ است؛ و واجب است وضو بگیرد. و اگر بداند آنچه خارج شده یا بول است یا منی و قبلاً وضو داشته، باید جمع بین غسل و وضو نماید و اگر وضو نداشته غسل لازم نیست و وضو کافی است.

زنجانی: مسأله- اگر از مرد سالم آبی بیرون آید که یکی از نشانه ها را داشته، ولی نداند که دو نشانه دیگر را داشته یا نه، در حکم منی است.

(مسأله 348) مستحبّ است انسان بعد از بیرون آمدن منی بول کند1 و اگر بول نکند و بعد از غسل رطوبتی از او بیرون آید که نداند منی است یا رطوبت دیگر، حکم منی دارد2.

1- مکارم: تا ذرّات باقیمانده خارج شود...

2- بهجت: و اگر نمی تواند بول کند، بنابراحوط باید استبراء کند به کیفیّتی که در احکام تخلّی گذشت. و اگر به این صورت استبراء کرد و یا بول نمود و بعد رطوبتی خارج شد که ندانست بول است یا منی، حکم بول را دارد.

مکارم: و باید دوباره غسل کند.

مظاهری: مگر آنکه مدتی گذشته باشد که اطمینان پیدا کند منی در مجرا نمانده است.

زنجانی: چنانچه فاصله آن با بیرون آمدن منی کم باشد به طوری که احتمال دهد که رطوبت از بقایای منی سابق باشد حکم منی را دارد. ولی اگر به جهتی همچون طول مدت،  اطمینان دارد که از منی  سابق چیزی نمانده و احتمال دهد رطوبت مشکوک منی جدید است، حکم منی را ندارد.  و اگر بعد ازبیرون آمدن منی بول نکرده باشد و پس از غسل بول نماید چنانچه احتمال دهد که همراه بول بقایای منی خارج شده حکم منی بار می شود، و باید دوباره غسل کند مگر آنکه بقایای منی چنان در بول مستهلک شده باشد که به مجموع رطوبت خارج شده بول بگویند که در این صورت حکم منی را ندارد.

 (مسأله 349) اگر انسان جماع کند و به اندازهٔ ختنه گاه یا بیشتر داخل شود1، در زن باشد یا در مرد در قُبُل باشد یا دُبُر، بالغ باشند یا نابالغ، اگر چه منی بیرون نیاید هر دو جنب می شوند2.

1- مکارم: مرد و زن هر دو جنب می شوند، خواه بالغ باشند یا نابالغ، منی بیرون آید یا نه. این در صورتی است که جماع در قُبُل باشد؛ و اگر در دُبُر باشد بنابراحتیاط واجب باید جمع کند بین غسل و وضو.

2- نوری: و در صورتی که تا کمتر از ختنه گاه داخل شده و به طوری است که داخل شدن صدق می کند احتیاط به غسل کردن ترک نشود.

مظاهری: ولی اگر داخل در الیتین قُبُل یا دُبُر باشد غسل بر هیچکدام واجب نمی شود.

*****

خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی: مسأله- اگر انسان با زنی جماع کند و به اندازه ختنه گاه  یا بیشتر داخل شود، در قُبُل باشد یا در دُبُر، بالغ باشند یا نابالغ (زنجانی: یا یکی بالغ و دیگری نابالغ) اگر چه منی بیرون نیاید، هر دو جنب می شوند.

وحید: مسأله- اگر انسان با زنی جماع کند و به اندازه ختنه گاه یا بیشتر داخل شود چه در قُبُل باشد و چه در دُبُر هر دو جنب می شوند اگر چه منی بیرون نیاید. و بنابراحتیاط واجب در جماع با مرد، جمع کند بین غسل و وضو در صورتی که قبلاً وضو نداشته باشد وگرنه غسل کفایت می کند. و در حکم مذکور، فرقی نیست بین بالغ و نابالغ و عاقل و مجنون و قاصد و غیر قاصد.

بهجت: مسأله- اگر کسی در قُبُل زن جماع کند و به اندازهٔ ختنه گاه داخل شود هر دو جنب می شوند؛ و همچنین است بنابرأظهر اگر در دُبُر زن نزدیکی کند، بلکه بنابراظهر و أحوط اگر در دُبُر مردی نزدیکی کند، نیز همین طور است. و در نزدیکی  با حیوان نیز بنابراحتیاط حکم همین است.

(مسأله 350) اگر شک کند که به مقدار ختنه گاه داخل شده یا نه1، غسل بر او واجب نیست.

1- نوری: بطوری که شک در صدق داخل شدن دارد...

(مسأله 351) اگر نعوذ بالله حیوانی را وطی کند یعنی با او نزدیکی نماید و منی از او بیرون آید غسل تنها، کافی است. و اگر منی بیرون نیاید، چنانچه پیش از وطی وضو داشته باز هم غسل  تنها کافی است1 و اگر وضو نداشته احتیاط  واجب آن است كه غسل کند، وضو هم بگیرد2.

1- بهجت: باز هم غسل تنها کافی بوده و احتیاطی است...

مکارم: اگر منی بیرون نیاید احتیاط واجب آن است که برای نماز و مانند آن، هم غسل کند و هم وضو بگیرد،مگر اینکه قبل از این کار وضو داشته باشد که در این صورت تنها غسل کافی است.

زنجانی: چنانچه پیش از نزدیکی وضو داشته، لازم نیست غسل کند و احتیاط مستحب آن است که غسل کند و اگر وضو نداشته باید وضو بگیرد  و احتیاط مستحب آن است که غسل هم بنماید و همچنین است حکم نزدیکی نمودن با مرد یا پسر.

2- خوئی، سیستانی: و همچنین است حکم در نزدیکی نمودن با مرد یا پسر.

تبریزی: و همچنین است حکم در وطی مرد.

*****

مظاهری: مسأله- اگر با حیوانی نزدیکی نماید چه منی از او بیرون آید یا نیاید جنب می شود.

(مسأله 352) اگر منی از جای خود حرکت کند1 و بیرون نیاید، یا انسان شک کند که منی از او بیرون آمده یا نه، غسل بر او واجب نیست2.

1- مکارم: امّا از ریختن آن به بیرون جلوگیری به عمل آورد یا به علت دیگر بیرون نیاید غسل واجب نیست،  همچنین اگر شک کند که بیرون آمده یا نه.

2- بهجت: و همچنین است اگر خواب ببیند که محتلم شده ولی بعد از بیدار شدن، اثری از منی نبیند.

مسأله اختصاصی

بهجت: مسأله 356- هر گاه بعد از غسل، منی مرد از زن خارج شود، غسل واجب نیست و همچنین است اگر شک کند که منی بیرون آمده، از خود اوست یا از مرد؛ امّا اگر علم یا اطمینان داشته باشد که منی خارج شده از خود اوست و یا مخلوط با منی مرد است، غسل بر او واجب است.

(مسأله 353) کسی که نمی تواند غسل کند ولی تیمّم برایش ممکن است، بعد از داخل شدن وقت نماز بدون جهت با عیال خود نزدیکی کند اشکال دارد1 ولی اگر برای لذّت بردن  یا ترس از برای خودش  باشد اشکال ندارد.

1- اراکی، خوئی، گلپایگانی، تبریزی، سیستانی، وحید، صافی،  نوری، سبحانی، مظاهری: بعد از داخل شدن وقت نماز هم می تواند با عیال خود نزدیکی کند.[پایان مسأله]

بهجت: بعد از داخل شدن وقت نماز هم می تواند با عیال خود نزدیکی کند مگر اینکه قبل از وقت متطهّر باشد [پایان مسأله].

زنجانی: بعد از داخل شدن وقت نماز هم می تواند با عیال خود نزدیکی کند ولی اگر در وقت نماز، وضو داشته باشد باید قبل از نزدیکی نماز را با وضو بخواند. [پایان مسأله]

*****

مکارم: مسأله- کسی که آب برای غسل کردن ندارد، می تواند با همسر خود نزدیکی کند و تیمّم برای او کافی است، خواه بعد از داخل شدن وقت نماز باشد یا قبل از آن.

(مسأله 354) اگر در لباس خود منی ببیند و بداند که از خود اوست1 و برای آن غسل نکرده، باید غسل کند و نمازهایی را که یقین دارد2 بعد از بیرون آمدن منی خوانده قضا کند3، ولی نمازهایی را که احتمال می دهد بعد از4 بیرون  آمدن آن منی خوانده، لازم نیست قضا نماید5.

1- مکارم: باید غسل کند و نمازهایی را که یقین دارد با جنابت خوانده قضا نماید، ولی آنچه را شک ّ دارد لازم نیست.

2- زنجانی: نمازهایی را که اطمینان دارد...

3- بهجت: نمازهایی را که یقین یا اطمینان دارد بعد از بیرون آمدن منی خوانده، قضا یا اعاده کند.[پایان مسأله]

وحید: اگر در وقت است اعاده کند و اگر بعد از وقت است قضا نماید...

4- خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی: پیش از...

5- وحید: نمازهایی را که احتمال می دهد پیش از بیرون آمدن آن منی خوانده ، اعاده و قضا ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -