انهار
انهار
مطالب خواندنی

موارد جواز نماز جماعت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله ۶۹۷- تمام نمازهای واجب شبانه روز را می توان به جماعت خواند و هنگامی که امام جماعت یکی از نمازهای شبانه روزی را می خواند، می توان همان نماز یا نماز یومیة دیگری را به او اقتدا کرد.

مسأله ۶۹۸- اگر امام جماعت نمازش را احتیاطاً دوباره بخواند، فقط در صورتی مأموم می تواند به او اقتدا کند که او نیز بخواهد نمازش را احتیاطاً دوباره بخواند و جهت احتیاطش با امام یکی باشد.

مسأله ۶۹۹-اگر امام یکی از نمازهای شبانه روزی را می خواند، مأموم می تواند قضای هر کدام از نمازهای شبانه روزی خود را با او به جماعت بخواند.

مسأله ۷۰۰- اگر امام قضای نماز شبانه روزی خود را می خواند، می توان نماز شبانه روزی یا قضای آن را به او اقتدا کرد، ولی اگر نماز قضای احتیاطی؛ یعنی نمازی که قضا شدن آن قطعی نیست را به جا می آورد، چه برای خود باشد یا دیگری، نمی توان به او اقتدا کرد.

مسأله ۷۰۱- کسی که نماز یومیه را احتیاطاً اعاده می کند (چه احتیاط آن مستحب باشد یا واجب) می تواند به کسی که نماز واجب (ادا یا قضا) می خواند، اقتدا کند.

مسأله ۷۰۲- اگر نماز امام جماعت یا مأموم شکسته باشد، جماعت صحیح و دارای ثواب جماعت است.

مسأله ۷۰۳- نماز جمعه باید به جماعت خوانده شود و فرادا صحیح نیست.

مسأله ۷۰۴- تکرار امامت در نماز جماعت در نمازهای یومیه یک بار جایز است، مشروط بر اینکه مأمومین در جماعت دوم غیر از مأمومین جماعت اول باشند.

موارد عدم جواز جماعت

مسئله ۷۰۵ - به جماعت خواندن نماز طواف کعبه صحیح نیست.

مسئله ۷۰۶- هیچ‌یک از نمازهای مستحب را نمی توان به جماعت خواند مگر نماز عید فطر و قربان (که در زمان غیبت مستحب هستند) و نماز استسقاء (باران).

 مسئله ۷۰۷ - به جماعت خواندن نماز عید غدیر مشروع نیست.

مسئله ۷۰۸ - اگر معلوم نیست نمازی که امام می خواند واجب است یا مستحب نمی توان به او اقتدا کرد.

مسئله ۷۰۹ - جایز نیست نماز یومیه را به نماز احتیاط (که هنگام شک در رکعات خوانده می شود) اقتدا کرد همچنین نماز احتیاط را هم نمی توان به نماز یومیه اقتدا کرد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -