انهار
انهار
مطالب خواندنی

اجير گرفتن براي نماز

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 1611- پس از مرگ انسان، میتوان برای نماز و عبادت‌های ديگر او كه در دوران زندگی به‌ جا نياورده، ديگری را اجير كنند؛ يعنی به او مزد دهند كه آن‌ها را به‌ جا آورد و اگر كسی بدون مزد هم آن‌ها را انجام دهد، صحيح است.

مسأله 1612- انسان میتواند برای برخی از كارهای مستحبی ـ مانند زيارت قبر پيغمبر و امامان: ـ از طرف زندگان اجير شود؛ نيز میتواند كار مستحبی را انجام دهد و ثواب آن را برای مردگان يا زندگان هديه كند.

مسأله 1613- كسی كه برای نماز قضای میّت اجير شده، بايد يا مجتهد باشد يا مسائل نماز را از روی تقليد صحيح بداند و قرائت او نيز صحيح باشد.

مسأله 1614- اجير بايد هنگام نيّت، میّت را معيّن کند و لازم نيست اسم او را بداند، پس اگر نيت كند از سوی كسی نماز میخوانم كه برای او اجير شده‌ام، كافی است.

مسأله 1615- اجير بايد خود را به جای میّت فرض كند و عبادت‌های او را به نيابت از او به‌جا آورد و اگر عملی را انجام دهد و ثواب آن را برای او هديه كند، كافی نيست.

مسأله 1616- بايد كسی را اجير كنند كه اطمینان داشته باشند كه نماز يا عبادت ديگر مورد اجاره را صحيح انجام میدهد.

مسأله 1617- كسی كه ديگری را برای نمازهای میت اجير كرده، اگر بفهمد كه عمل را به‌جا نياورده، يا باطل انجام داده، بايد دوباره اجير بگيرد.

مسأله 1618-هرگاه شک كند كه اجير عمل را انجام داده يا نه، اگرچه بگويد انجام داده‌ام، بايد دوباره اجير بگيرد؛ ولی چنانچه شک كند كه عمل او صحيح بوده يا نه، اجير گرفتن لازم نيست.

مسأله 1619- كسی كه عذری دارد ـ برای مثال، نشسته نماز میخواند ـ نمیتوان او را برای نمازهای میت اجير كرد، بلكه بنا بر احتياط واجب بايد كسی را هم كه با تيمم يا جبيره نماز میخواند، اجير نكنند.

مسأله 1620- مرد برای زن و خانم برای مرد میتواند نايب شود و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز، بايد به تكليف خود عمل كند، بنابراين اگر مردی به نيابت از خانمی، نماز قضای او را به‌جا آورد، بايد نمازهای صبح و مغرب و عشاء را بلند بخواند؛ همچنين اگر خانمی به نيابت مردی، نماز قضای او را انجام دهد، میتواند حمد و سورهٔ نماز مغرب و عشاء و صبح را آهسته بخواند، چون جهر و اِخفاتْ وظيفهٔ نمازگزار است؛ نه حكم نماز.

مسأله 1621- لازم نيست قضای نمازهای میت به ترتيب خوانده شود، اگرچه بدانند كه میت ترتيب نمازهای خود را میدانسته است.

مسأله 1622- اگر با اجير شرط كنند كه عمل را به صورت مخصوصی انجام دهد، بايد همان گونه به‌جا آورد و چنانچه با او شرط نكنند، بايد در آن عمل، به تكليف خود رفتار كند و به احتياط مستحب از وظيفهٔ خودش و میت، به هر كدام كه به احتياط نزديک‌تر است، عمل كند؛ برای مثال، اگر وظيفهٔ میت گفتن سه بار تسبيحات اربعه بوده و يک مرتبه گفتن برای او كافی است، سه بار بگويد.

مسأله 1623- اگر با اجير شرط نكنند كه نماز را با چه مقدار از مستحبات آن به‌جا آورد، بايد مقداری از مستحبات نماز را كه معمول است، به‌جا آورد.

مسأله 1624- اگر میت ترتيب نمازهايی را كه قضا شده میدانسته و انسان بخواهد برای آن نمازها چند نفر اجير بگيرد لازم نيست برای هر كدام از آن‌ها وقتی را معيّن كند.

مسأله 1625- اگر كسی اجير شود كه مثلاً در مدت يک سال نمازهای میت را به‌جا آورد و پيش از تمام شدن سال بمیرد، بايد برای نمازهايی كه میدانند به‌جا نياورده، ديگری را اجير كنند، بلكه برای نمازهايی هم كه احتمال میدهند به‌جا نياورده، بايد بنا بر احتياط واجب اجير بگيرند.

مسأله 1626- كسی را كه برای نمازهای میت اجير كرده‌اند، اگر پيش از تمام كردن نمازها بمیرد و اجرت همهٔ آن‌ها را گرفته باشد، چنانچه شرط كرده باشند كه تمام نمازها را خودش اقامه كند، بايد اجرت مقداری از نماز را كه نگزارده، از مال او به ولیّ میّت بپردازند؛ مثلاً اگر نصف آن‌ها را انجام نداده، بايد نصف پولی را كه گرفته، از مال او به ولیّ میّت برگردانند و اگر شرط نكرده باشند، بايد ورثه‌اش از مال او اجير بگيرند؛ امّا اگر مال نداشته باشد، بر ورثهٔ او چيزی واجب نيست.

مسأله 1627- اگر اجير پيش از تمام كردن نمازهای میت بمیرد و خودش هم نماز قضا داشته باشد، بايد از مال او برای نمازهايی كه اجير بوده، ديگری را اجير كنند و چنانچه چيزی اضافه آمد، درصورتیكه وصيت كرده باشد و ورثه اجازه بدهند، برای تمام نمازهای او اجير بگيرند و اگر اجازه ندهند، ثلث آن را به مصرف نماز خودش برسانند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -