انهار
انهار
مطالب خواندنی

نمازهاي واجب

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 767-نمازهای واجب، شش‌تاست:

یكم. نماز شبانه‌روز و آنچه ملحق به آن است؛ مانند نماز احتیاط، نماز قضا و نمازی که باید اعاده شود؛ دوم. نماز آیات؛ سوم. نماز میّت؛ چهارم. نماز طواف واجب خانه خدا؛ پنجم. نماز قضای پدر (و به احتیاط واجب نماز قضای مادر)؛ ششم. نمازی كه به وسیله اجاره یا نذر و عهد و سوگند تعهّد نموده است که در این فرض، اصل نماز، با نذر و مانند آن، واجب نمیشود؛ بلکه وفای به عقد اجاره و نذر و سوگند و وفای به عهد واجب است. نماز جمعه، از نمازهای شبانه‌روزی است كه در ظهر روز جمعه خوانده میشود.

نمازهاي واجب شبانه‌روز

مسأله 768- نمازهای واجب شبانه‌روز پنج‌تاست:

یكم. ظهر، چهار ركعت؛ دوم. عصر، چهار ركعت؛ سوم. مغرب، سه ركعت؛ چهارم. عشاء، چهار ركعت؛ پنجم. صبح، دو ركعت.

مسأله 769- در سفر، نمازهای چهار ركعتی با شرایطی كه خواهد آمد، دو ركعت میشود.

وقت نماز ظهر و عصر

مسأله 770- فرا رسیدن ظهر شرعی، وقت نماز ظهر و سپس نماز عصر است. ظهر شرعی، غیر از ساعت دوازده روز است، زیرا ظهر شرعی، گاهی قبل از ساعت دوازده و گاهی پس از آن است، چنان‌كه در بعضی از شهرها پیش از ساعت دوازده و در برخی دیگر، پس از ساعت دوازده است.

مسأله 771- ظهر شرعی، وقتی است كه آفتاب از دایره نصف‌النهار بگذرد و تشخیص آن، به این است كه در شهرهای اِستوایی، سایهٔ شاخص كه هنگام طلوع آفتاب به طرف مغرب بود، كاملاً از بین برود و با شروع سایهٔ جدید شاخص به طرف مشرق، وقت نماز ظهر و سپس نماز عصر است، چنان‌كه برخی از روزهای سال در مكه اتفاق میافتد. تشخیص ظهر شرعی در شهرهایی كه در خطّ اِستوا قرار ندارند؛ مانند بسیاری از كشورهای شمالی و جنوبی، به این است كه شاخصِ صافی به طور عمود در مكان مسطّح نصب شود، هنگامی كه سایهٔ پدید آمده از صبح به طرف مغرب، به نهایت كوتاهی خود برسد و شروع به زیادی به سمت مشرق كند، آغاز ظهر شرعی است.

مسأله 772- وقت نماز ظهر و عصر، طبق معروف، به چهار صورت است:

یكم: وقت مختصّ به هر كدام، به گونه‌ای كه عمداً نمیشود یكی را در زمان دیگر انجام داد؛ دوم: وقت مشترک بین هر دو؛ سوم: وقت فضیلت هر كدام؛ چهارم: وقت اِجزا. احكام هر یک در جای مناسب خود خواهد آمد. ان‌شاءالله!

مسأله 773- معنای وقت اختصاصی ظهر، آن است كه نماز عصر را نمیشود به‌عمد در وقت اختصاصی ظهر انجام داد و معنای وقت اختصاصی عصر، آن است كه در آن زمان محدود، غیر از نماز عصر، جایز نیست و معنای اختصاص، همان ترتیب است، بنابراین انجام دادن نماز ظهر در غیر وقت اختصاصی خود، همچنین انجام دادن نماز عصر در غیر وقت اختصاصی آن، باطل نیست، چنان‌که به‌جا آوردن نمازهای قضا، آیات، اجاره‌ای و مانند آن، در وقت اختصاصی ظهر یا عصر با فرض انجام دادن نماز ظهر یا عصر در وقت دیگر، باطل نیست.

مسأله 774- وقت مخصوص ظهر، اول وقت است تا اندازه‌ای كه بتوان نماز ظهر مسافر یا حاضر را با تحصیل مقدمات آن، در آن وقت به‌جا آورد. وقت مخصوص عصر، مقداری از زمان تا مغرب است كه بتوان نماز عصر مسافر یا حاضر را در آن انجام داد. بین دو وقت مخصوص، وقت مشترک نماز ظهر و عصر است، اگر كسی نماز ظهر را تا وقت اختصاصی عصر به‌جا نياورده باشد، باید نماز عصر را اقامه كند و قضای نماز ظهر را بعداً به‌جا آورد و اگر سهواً نماز ظهر در وقت مخصوص عصر و یا نماز عصر سهواً در وقت مخصوص ظهر واقع شد، صحیح است.

مسأله 775- رعایت ترتیب بین نماز ظهر و عصر و بین نماز مغرب و عشاء واجب است و تقدیم عمدی عصر بر ظهر و عشاء بر مغرب، موجب بطلان عصر و عشاء خواهد بود. اگر سهواً پیش از نماز ظهر، نماز عصر را شروع كند و در بین نماز بفهمد كه نماز ظهر را به‌جا نياورده، باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند؛ یعنی قصد كند آنچه خواندم و آنچه میخوانم، همه نماز ظهر باشد؛ خواه این حالت در وقت مخصوص نماز ظهر پیدا شود؛ خواه در وقت مشترک، هر چند احتیاط مستحبْ آن است که اگر این عمل در وقت مخصوص ظهر رخ دهد، دوباره نماز ظهر پیش از عصر خوانده شود.

مسأله 776- نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم 7 و منصوب خاص او، واجب تعیینی است؛ به این صورت که غیر آن صحیح نیست؛ ولی در زمان غیبت معصوم 7 واجب تخییری است؛ یعنی کسی که در نماز جمعه شرکت کرده، لازم نیست نماز ظهرِ چهار ركعتی را هم به‌جا آورد.

مسأله 777-نماز ظهر روز جمعه، اگر به صورت چهار ركعت به‌جا آورده شود، وقت آن، همانند وقت سایر روزها وسیع است و اگر به صورت نماز جمعه جمعه انجام شود، وقت آن، محدود است به اینكه سایهٔ حادث شده، به اندازهٔ سایهٔ اول زوال شود، به صورتی كه بتوان در این فرصت، شرایط نماز را انجام داد و خطبه‌ها و دو ركعت آن را به طور متعادل به‌جا آورد و اگر با گذشت این اندازه از زمان، نماز جمعه ادا نشد، باید نماز چهار ركعتِ ظهر روز جمعه خوانده شود.

وقت نماز مغرب و عشاء

مسأله 778-با فرارسیدن مغرب؛ یعنی برطرف شدن اثر سرخی آفتاب، بعد از غروب آن (آفتاب) در كرانه غرب، وقت نماز مغرب و عشاء با تقدّم نماز مغرب بر عشاء فرا میرسد. غایب شدن آفتاب در حجاب كوه و مانند آن، غروب نیست؛ بلكه فرو رفتن آن در افق سطح زمین و بدون حاجب، غروب بوده، سپس برطرف شدن اثر آن از بالای سر، مغرب است.

مسأله 779- نماز مغرب و عشاء ـ طبق معروف ـ وقت مختصّ، وقت مشترک، وقت فضیلت و وقت اِجزا دارند:

وقت مختصّ نماز مغرب، از اول مغرب تا اندازهٔ به‌جا آوردن سه ركعت نماز با شرایط آن است.

وقت مختصّ عشاء به اندازهٔ خواندن چهار ركعت برای حاضر و دو ركعت برای مسافر به نیمه شب مانده است.

بین وقت اختصاصی مغرب و وقت اختصاصی عشاء، وقت مشترک بین این دو نماز است، اگر مسافری كه نماز عشای او دو ركعت است، تمام نماز را سهواً در وقت مخصوص مغرب به‌جا آورد، صحیح است، هرچند به احتیاط مستحبْ بعد از نماز مغرب، نماز عشاء را دوباره اقامه كند. اگر كسی نماز مغرب را تا وقت اختصاصی عشاء به‌جا نياورده، اول، نماز عشاء و سپس نماز مغرب را به‌جا آورد.وقت اختصاصی، مانند وقت مشترک است؛ یعنی هیچ كدام وقت اختصاصی ندارد، بلكه آنچه واجب است، ترتیب، یعنی تقدیم مغرب بر عشاء؛ مانند تقدیم ظهر بر عصر است و برای مسافر كه نمازهای چهار ركعتی او دو ركعت است و برای غیر مسافر، وقت اختصاصی ظهر و عصر و نیز مغرب و عشاء فرق میكند. البته در تمام موارد، منظور از اختصاص، همان ترتیب است نه بیش از آن؛ یعنی تمام وقت مشترک است و وقت اختصاصی اصلاً مطرح نیست.

مسأله 780- اگر پیش از نماز مغرب، سهواً نماز عشاء را شروع كرده باشد و در بین نماز بفهمد كه اشتباه كرده است، چنانچه وارد ركوع ركعت چهارم نشده باشد، باید نیّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و پس از آن، نماز عشاء را به‌جا آورد و اگر وارد ركوع ركعت چهارم شده باشد، نماز عشاء را تمام میكند و بعد از آن، نماز مغرب را میخواند و در این جهت، فرقی بین وقت مختص و مشترک نیست. بلی، اگر این جریان در وقت مختص به مغرب پیش آید، به احتیاط مستحبْ پس از عدول نیّت به مغرب و گزاردن نماز عشاء، دوباره مغرب و عشاء را به‌جا آورد.

مسأله 781- آخر وقت نماز عشاء برای غیر مسافر چهار ركعت مانده به نصف شب و برای مسافر دو ركعت مانده به آن است و شب، از اول غروب تا اول طلوع فجر (اذان صبح) است.

مسأله 782- اگر به عمد نماز مغرب و عشاء را تا نصف شب به‌جا نياورده، گناه كرده و نماز او قضاست و اگر بر اثر خواب، فراموشی و مانند آن نماز نگزارده، باید تا پیش از اذان صبح به‌جا آورد و به احتیاط مستحب نیّت ادا یا قضا نكند، هرچند نماز او اداست.

وقت نماز صبح

مسأله 783- در پایان شب، سفیده‌ای در مشرق به صورت عمودی به بالا حركت میكند كه فجر اول و فجر كاذب است، چون به زودی برطرف میشود، سپس در كرانه مشرق، دو نوار كاملاً پهن و از هم ممتاز، یكی در بالا و دیگری پایین قرار دارند كه هر لحظه سفیدی نوار پایین، بیشتر و سیاهی نوار بالا كمتر میشود كه فجر دوم و فجر صادق است، چون در گزارش فرا رسیدن صبح، صادق است. اول وقت نماز صبح، آغاز فجر صادق است و آخر وقت آن، اول طلوع آفتاب. لیالی مُقمره با شب‌های دیگر هم تفاوتی ندارند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -