انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز قضا

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 1431- كسی كه نماز واجب خود را در وقت آن انجام نداده، بايد قضای آن را به‌جا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده؛ يا با بيماری يا مستی نماز نگزارده باشد؛ ولی نمازهای يومیه‌ای را كه زن در حال حيض يا نفاس به‌جا نياورده، قضا ندارد؛ همچنين نمازهای فوت شده در حال بيهوشی غيراختياری قضا ندارد.

مسأله 1432- اگر پس از وقت نماز بفهمد نمازی را كه اقامه كرده باطل بوده، بايد قضای آن را به‌جا آورد.

مسأله 1433- كسی كه نماز قضا دارد، بايد در گزاردن آن كوتاهی نكند؛ ولی واجب نيست فوری آن را به‌جا آورد. البته در صورتی كه بي‌اعتنايی به احكام دين نباشد و اگر به دين بیاعتنايی كرد و نماز را با تأخير قضا كرد، گرچه معصيت کرده، نمازش صحيح است.

مسأله 1434- اگر كسی به اختيار خود با جراحی يا مصرف دارو سبب بيهوشی، يا حيض و نفاس در خود شود، به احتياط واجب، نمازهای فوت‌شده در آن حال را قضا كند؛ به خصوص اگر اين كار در وقت نماز باشد.

مسأله 1435- نمازهايی كه واجب است حمد و سوره آن‌ها بلند خوانده شود، هنگام قضا هم بايد بلند خوانده شود؛ همچنين نمازهايی كه آهسته خواندن آن‌ها واجب است، هنگام قضا نيز واجب است آهسته خوانده شود و بلند يا آهسته خواندن قضای نافله‌ها، تابع ادای آن‌هاست.

مسأله 1436- كسی كه وضو، غسل و تيمّم برايش ممكن نيست، در داخل وقت، نماز بر او واجب نيست و به احتياط واجب بايد در وقتی كه قادر بر تحصيل طهارت است، نماز را قضا كند؛ خصوصاً اگر خودش با اختيار سبب از بين رفتن تمكّن شده باشد، بلكه اگر اين عمل بعد از گذشتن وقت كافی برای انجام دادن نماز انجام گيرد، بايد نمازش را قضا كند.

مسأله 1437- كسی كه نماز قضا دارد، میتواند نماز مستحبی بگزارد.

مسأله 1438- اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايی دارد يا نمازهايی را كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است به احتياط، قضای آن را به‌جا آورد.

مسأله 1439-در قضای نمازهای يومیه لازم نيست به ترتيب گزارده شود؛ برای مثال، كسی كه يک روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نگزارده، لازم نيست اول نماز عصر و سپس نماز ظهر را قضا كند، مگر در قضای نمازهای ظهر و عصر يا مغرب و عشاء از يک روز که ترتيب در قضای آن‌ها لازم است.

مسأله 1440-اگر بخواهد قضای چند نماز غير يومیه را ـ مانند نماز آيات ـ اقامه كند، يا برای مثال، بخواهد قضای يک نماز يومیه و چند نماز غير يومیه را به‌جا آورد، لازم نيست آن‌ها را به ترتيب به‌جا آورد.

مسأله 1441- اگر كسی نداند نمازهايی كه از او قضا شده كدام يک جلوتر بوده، لازم نيست با رعايت ترتيب آن‌ها را انجام دهد، بلکه میتواند هر كدام را اول اقامه كند.

مسأله 1442- اگر كسی كه نمازهايی از او قضا شده میداند كدام يک جلوتر قضا شده، به احتياط مستحب، آن‌ها را به ترتيب قضا كند.

مسأله 1443- اگر برای میتی میخواهند نماز قضا به‌جا آورند و میدانند آن میت ترتيب قضا شدن را میدانسته، لازم نيست به صورتی قضا را به‌جا آورند كه ترتيب حاصل شود.

مسأله 1444- اگر میدانند میت ترتيب قضا شدن نمازهايش را میدانسته و بخواهند برای به‌جا آوردن نماز قضای او چند نفر را اجير كنند، لازم نيست برای آن‌ها وقت مرتب معيّن كنند كه در عمل با هم شروع نكنند.

مسأله 1445- اگر بدانند كه میّت ترتيب قضا شدن نمازهايش را نمیدانسته يا ندانند كه میدانسته، لازم نيست به ترتيب برای او قضا کنند.

مسأله 1446- در مسأله پيشين اگر بخواهند چند نفر را برای به‌جا آوردن نماز میت اجير كنند، لازم نيست وقت معيّن كنند، بلکه میتوانند همه باهم قضا را شروع كنند.

مسأله 1447- كسی كه چند نماز مثلاً صبح يا ظهر از او قضا شده و شمارهٔ آن‌ها را نمیداند ـ مثلاً نمیداند چهار نماز بوده يا پنج نماز ـ چنانچه مقدار كمتر را اقامه كند که به آن يقين دارد، كافی است؛ همچنين اگر شمارهٔ آن‌ها را میدانسته و فراموش كرده، اگر مقدار كمتر را که مورد يقين است به‌جا آورد، كفايت میكند.

مسأله 1448- كسی كه نماز قضا از همین روز يا روزهای پيش بر عهده دارد، میتواند پيش از خواندن نمازی كه قضا شده، نماز ادايی را به‌جا آورد و لازم نيست نماز قضا را جلو بيندازد.

مسأله 1449- كسی كه میداند يک نماز چهار ركعتی نگزارده، اما نمیداند نماز ظهر يا عصر يا عشاء است، اگر يک نماز چهار ركعتی به نيت قضای نمازی كه بر عهده دارد، انجام دهد، كافی است.

مسأله 1450-اگر از روزهای گذشته نمازهای قضا دارد و يک نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده، اگرچه لازم نيست نمازهای قضا را پيش از نماز ادا به‌جا آورد، حتی اگرچه وقت داشته باشد و ترتيب بين نمازهای قضا را هم بداند؛ ولی به احتياط استحبابی نمازهای قضا، به ويژه نماز قضای همان روز را پيش از نماز ادا به‌جا آورد.

مسأله 1451- تا انسان زنده است، اگرچه از خواندن نمازهای قضای خود ناتوان باشد، ديگری نمیتواند نمازهای او را قضا کند.

مسأله 1452- نماز قضا را میتوان با جماعت گزارد؛ چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا؛ و لازم نيست نماز هر دو يكی باشد، پس اگر مأموم نماز قضای صبح را با نماز ظهر يا عصر امام به‌جا آورد، اشكال ندارد.

مسأله 1453- مستحب است بچهٔ ممیز ـ يعنی كودكی كه خوب و بد را میفهمد ـ به نماز خواندن و عبادت‌های ديگر واداشته شود، بلكه مستحب است او را نسبت به قضای نمازها تمرين دهند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -