انهار
انهار
مطالب خواندنی

انواع شک در نماز

بزرگ نمایی کوچک نمایی

شک‌های نماز چند قسم است؛ بعضی از آن‌ها نماز را باطل میكنند و به برخی از آن‌ها نبايد اعتنا كرد و پاره‌ای از آن‌ها نماز را باطل نمیكنند و دستور خاص دارند كه ذكر میشود.

شک‌های باطل

مسأله 1212- شک‌هايی كه نماز را باطل میكند:

يکم. شک در شمارهٔ ركعت‌های نماز واجب دو ركعتی؛ مانند نماز صبح و نماز مسافر؛ ولی شک در شمارهٔ ركعت‌های نماز مستحب و برخی از نمازهای احتياطْ نماز را باطل نمیكند.

دوم. شک در شمارهٔ ركعت‌های نماز سه ركعتی؛ مانند نماز مغرب.

سوم. شک در نماز چهار ركعتی، ميان يک ركعت و بيش از آن.

چهارم. شک در نماز چهار ركعتی بين دو ركعت و بيش از آن، پيش از تمام شدن سجده دوم.

پنجم. شک در نماز چهار ركعتی، ميان دو رکعت و پنج رکعت يا دو و بيشتر از پنج رکعت، هرچند بعد از تمام شدن سجده دوم باشد.

ششم. شک در نماز چهار ركعتی، بين سه رکعت و شش رکعت يا سه و بيش از شش رکعت.

هفتم. شک در نماز چهار ركعتی، ميان چهار و شش يا چهار و بيش از شش؛ چه پيش از تمام شدن سجدهٔ دوم باشد يا پس از آن؛ ولی اگر پس از سجدهٔ دوم، شک بين چهار و شش يا چهار و بيشتر از شش برای او پيش آيد، به احتياط مستحب بر چهار بنا بگذارد و نماز را تمام كند و پس از نماز دو سجدهٔ سهو به‌جا آورد و نماز را هم دوباره اقامه كند.

هشتم. شک در ركعت‌های نماز، در نماز چهار ركعتی كه اصلاً نداند چند ركعت خوانده است.

مسأله 1213- مقصود از شكی كه نماز را باطل میكند، صرف اِبهام و ترديد ابتدايی نيست، بنابراين اگر يكی از شک‌های باطل‌كننده برای نمازگزار پيش آيد، نمیتواند نماز را به هم بزند، بلكه كاملاً بايد فكر كند تا يكی از دو طرف معلوم شود؛ يا از معلوم شدن آن ناامید گردد؛ يعنی شک او مستقر و پا برجا شود؛ در اين صورت به هم زدن نماز مانعی ندارد، هرچند به احتياط به قدری صبر كند تا از صورت نمازگزار خارج شود.

شک‌های بي‌اعتبار

مسأله 1214- شک‌هايی كه نبايد به آن‌ها اعتنا كرد:

يكم. شک در چيزی كه محل به‌جا آوردن آن، گذشته است؛ مانند اينکه در ركوع شک كند كه حمد را خوانده يا نه.

دوم. شک بعد از سلام نماز.

سوم. شک پس از گذشتن وقت نماز.

چهارم. شک كثير الشک؛ يعنی كسی كه بسيار شک میكند.

پنجم. شک امام جماعت در شمارهٔ ركعت‌های نماز، در صورتی كه مأموم

شمارهٔ آن‌ها را بداند؛ همچنين شک مأموم، درصورتیكه امام جماعت شمارهٔ ركعت‌های نماز را بداند. در اين جهت، فرقی بين شک‌های باطل و صحيح نيست؛ يعنی شک در نمازهای دو ركعتی و سه ركعتی، همانند شک در نماز چهار ركعتی است.

ششم. شک در نماز مستحبی.

هر يک اين‌ها احکامی دارد که اكنون بخشی از آن‌ها ذكر میشوند.

يكم. شک بعد از محل

مسأله 1215- اگر در بين نماز دربارهٔ يكی از كارهای واجبی كه از محل به‌جا آوردن آن گذشته شک كند كه آن را انجام داده يا نه ـ مثلاً شک كند كه حمد خوانده يا نه ـ چنانچه به كار واجب يا مستحبی كه بايد پس از آن انجام دهد ـ مانند قرائت سوره ـ مشغول نشده، بايد آنچه را كه در انجام دادن آن شک كرده، به‌جا آورد؛ يعنی در مثال مذكور سورهٔ حمد را بخواند و اگر به كار واجب يا مستحبی كه بايد بعد از آن انجام دهد مشغول شده، به شک خود اعتنا نكند.

مسأله 1216- اگر در حال خواندن حمد يا سوره مثلاً شک كند كه جزء قبلی را خوانده يا نه، اگر آن جزء مشكوک، از نظر معنا كاملاً مستقل از جزء فعلی باشد، بايد به شک خود اعتنا نكند و چنانچه آن جزء مشكوک، جزء همین جمله‌ای محسوب میشود كه اكنون در حال قرائت آن است، واجب است احتياطاً به شک خود اعتنا كند و آن جزء مشكوک را قربةً الی الله به‌جا آورد.

مسأله 1217- هرگاه پس از ركوع يا سجود، مثلاً شک كند كه شروط صحت و كارهای واجب آن را ـ مانند ذكر و آرام بودن بدن ـ انجام داده يا نه، بايد به شک خود اعتنا نكند.

مسأله 1218- هرگاه، درحالیكه به سجده میرود، شک كند كه ركوع را انجام داده يا نه، يا شک كند كه پس از ركوع ايستاده يا نه، بنا بر احتياط واجب بايد به شک خود اعتنا كند و برگردد و آن وظيفه مشكوک را به‌جا آورد.

مسأله 1219- اگر در حال برخاستن از رکعت دوم شک كند كه سجده يا تشهد را به‌جا آورده يا نه، بنا بر احتياط واجب بايد به شک خود اعتنا كند و برگردد و آن را به‌جا آورد؛ نيز اگر در حال برخاستن از رکعت يكم و سوم شک كند كه سجده را به‌جا آورده يا نه، به احتياط واجب برگردد و آن را انجام دهد؛ ولی چنانچه پس از ايستادن شک كند که سجده يا تشهد را انجام داده، به شک اعتنا نكند.

مسأله 1220-كسی كه نشسته يا به پهلو قرارگرفته نماز میگزارد، اگر پيش از مشغول شدن به حمد يا تسبيحات، شک كند كه سجده يا تشهد را به‌جا آورده يا نه، به احتياط واجب بايد به شک خود اعتنا كند و آن را به‌جا آورد و اگر در حال خواندن حمد يا تسبيحات، شک كند كه سجده يا تشهد را به‌جا آورده يا نه، به شک خود اعتنا نكند.

مسأله 1221- هرگاه شک كند كه يكی از ركن‌های نماز را به‌جا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاری نشده كه بعد از آن است، بايد آن را به‌جا آورد؛ برای مثال، اگر پيش از خواندن تشهد شک كند كه دو سجده را به‌جا آورده يا نه، بايد به‌جا آورد و چنانچه پس از آن يادش بيايد كه آن ركن را به جا آورده بوده، چون ركنْ اضافه شده، نمازش باطل است.

مسأله 1222- هرگاه شک كند عملی را كه ركن نيست به‌جا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاری نشده كه بعد از آن است، بايد آن را به‌جا آورد؛ برای مثال، اگر پيش از خواندن سوره شک كند كه حمد را خوانده يا نه، بايد حمد رابخواند و چنانچه پس از انجام‌ دادن آن يادش بيايد كه آن را به‌جا آورده بود، چون ركن اضافه نشده، نمازش صحيح است و احتياط مستحب، انجام دادن دو سجده سهو است.

مسأله 1223- هرگاه در واجب ركنی شک كند و وارد جزء بعدی نماز شود، به شک خود اعتنا نكند؛ برای مثال، اگر درحال تشهد شک كند كه دو سجده را به‌جا آورده يا نه، به شک خود اعتنا نكند و اگر يادش بيايد كه آن ركن را به‌جا نياورده، درصورتیكه مشغول ركن بعد نشده، بايد آن را به‌جا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده، نمازش بر اثر ترک رکن باطل است؛ مثلاً اگر پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايد كه دو سجده را به‌جا نياورده، بايد به‌جا آورد و اگر در ركوع يا پس از آن يادش بيايد، نمازش باطل است.

مسأله 1224- هرگاه شک كند عملی را كه ركن نيست به‌جا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاری شده كه پس از آن است، به شک خود اعتنا نكند؛ برای مثال، اگر در حال خواندن سوره، شک كند كه حمد را خوانده يا نه، به شک خود اعتنا نكند و چنانچه بعد يادش بيايد كه آن را به‌جا نياورده، در صورتی كه مشغول ركن بعد نشده، بايد آن را و آنچه را پس از آن است، به‌جا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده، نمازش صحيح است، پس اگر در قنوت يادش بيايد كه حمد را نخوانده، بايد حمد و سوره را بخواند و چنانچه در ركوع يادش بيايد، نماز او صحيح است.

مسأله 1225- اگر شک كند كه سلام نماز را گفته يا نه، يا شک كند درست گفته يا نه، چنانچه مشغول تعقيب نماز يا نماز ديگر شده، يا به كاری مشغول شده كه نماز را به هم میزند و از حال نمازگزار بيرون رفته، به شک خود اعتنا نكند و اگر پيش از اين‌ها شک كند، بايد سلام را بگويد؛ امّا اگر در

صحيح گفتن سلام شک كند، در هر دو صورت به شک خود اعتنا نكند؛ چه مشغول كار ديگر شده باشد يا نه.

مسأله 1226- اگر پس از انجام دادن چيزی از نماز در صحيح بودن آن شک كند ـ مثلاً پس از تكبيرة الإحرام يا حمد يا آيه‌ای از آن، شک كند كه صحيح گفته يا نه ـ نبايد به شک خود اعتنا كند.

دوم. شک پس از سلام

مسأله 1227- هرگونه شكی درباره صحت و بطلان نماز، پس از سلام نماز، بی‌اعتبار است؛ برای مثال، شک كند ركوع كرده يا نه و آيا صحيح انجام داده يا نه، يا بعد از سلام نماز چهار ركعتی شک كند كه چهار ركعت خوانده يا پنج ركعت، به شک خود اعتنا نكند؛ ولی اگر هر دو طرف شک او باطل باشد ـ مانند آنکه پس از سلام نماز چهار ركعتی شک كند كه نماز او سه ركعت بوده يا پنج ركعت ـ نمازش باطل است.

سوم. شک پس از وقت

مسأله 1228- اگر پس از گذشتن وقت نماز شک كند كه نماز را به‌جا آورده يا نه، يا گمان كند كه به‌جا نياورده، انجام دادن آن لازم نيست؛ ولی اگر پيش از گذشتن وقت، چنين شک يا گمانی داشته باشد، بايد آن نماز را به‌جا آورد، بلكه اگر گمان كند و اطمینان نداشته باشد كه انجام داده، بايد آن را به‌جا آورد.

مسأله 1229- اگر پس از گذشتن وقت شک كند كه نماز را درست خوانده يا نه، به شک خود اعتنا نكند.

مسأله 1230- اگر پس از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار ركعت نماز به‌جا آورده، ولی نداند به نيت ظهر بوده يا به نيت عصر، بايد چهار ركعت نماز قضا به نيت نمازی كه بر او واجب است، به‌جا آورد.

مسأله 1231- اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشاء بداند يک نماز به‌جا آورده، اما نداند سه ركعتی بوده يا چهار ركعتی، بايد قضای نماز مغرب و عشاء را به‌جا آورد.

چهارم. كَثِيرُ الشَّک (كسی كه بسيار شک میكند)

مسأله 1232- اگر كسی در يک نماز سه بار شک كند، يا در سه نماز پياپی ـ مانند نمـاز صبـح و ظـهر و عصر ـ شک كند، كثير الشک است و چنانچه فراوانی شک كردن او از غضب يا ترس يا پريشانی حواس نباشد، به شک خود اعتنا نكند.

مسأله 1233- اگر كثير الشک در به‌جا آوردن چيزی از نماز شک كند، چنانچه به‌جا آوردن آن، نماز را باطل نمیكند، بايد بنا بگذارد كه آن را به‌جا آورده؛ برای مثال، چنانچه شک كند كه ركوع كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه ركوع كرده است، اما اگر به‌جا آوردن آن، نماز را باطل میكند، بايد بنا بگذارد كه آن را انجام نداده است؛ مثلاً اگر شک كند كه يک ركوع انجام داده يا بيشتر، چون اضافه شدن ركوعْ نماز را باطل میكند، بايد بنا بگذارد كه بيشتر از يک ركوع انجام نداده است.

مسأله 1234- كسی كه در يک چيز نماز بسيار شک میكند، چنانچه در چيزهای ديگر نماز شک كند، بايد در آن چيزها به حکم شک عمل كند؛ برای مثال، كسی كه بسيار شک میكند كه سجده كرده يا نه، اگر در انجام دادن ركوع شک كند، بايد به حکم شک در رکوع رفتار كند؛ يعنی اگر ايستاده، ركوع را به‌جا آورد و اگر به سجده رفته، اعتنا نكند.

مسأله 1235- آن كه در نماز مخصوصی ـ مانند نماز ظهر ـ بسيار شک میكند، فقط در آن نماز بايد به شک خود اعتنا نكند؛ ولی اگر در نماز ديگر ـ مثلاً در نماز عصر ـ شک كند، بايد به حکم شک رفتار كند.

مسأله -1236 اگر كسی در جای مخصوصی نماز بگزارد، بسيار شک میكند، فقط در آنجا به شک خود اعتنا نكند و با نماز خواندن در غير آنجا، چنانچه شكی برای او پيش آيد، بايد به حکم شک عمل کند.

مسأله 1237- اگر انسان شک كند كه كثيرالشک شده يا نه، بنا میگذارد كه كثيرالشک نشده و بايد به حکم شک عمل كند. كثير الشک تا يقين نكند كه به حال معمولی مردم برگشته، بايد به شک خود اعتنا نكند.

مسأله 1238- كسی كه بسيار شک میكند، اگر شک كند كه ركنی را به‌جا آورده يا نه و اعتنا نكند و سپس يادش بيايد كه آن را به‌جا نياورده، چنانچه مشغول ركن بعد نشده، بايد آن را به‌جا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده، نمازش باطل است؛ برای مثال، چنانچه شک کند که ركوع را به‌جا آورده يا نه و به آن اعتنا نكند، و پيش از سجده يادش بيايد كه به‌جا نياورده، بايد ركوع را به‌جا آورد و اگر در سجده يادش بيايد كه ركوع را به‌جا نياورده، نماز او باطل است.

مسأله 1239- كسی كه بسيار شک میكند، اگر در چيزی که ركن نيست، شک كند كه آن را به‌جا آورده يا نه و اعتنا نكند و سپس يادش بيايد كه آن را انجام نداده، چنانچه از محل به‌جا آوردن آن نگذشته، بايد آن را انجام دهد و چنانچه از محل آن گذشته، نمازش صحيح است؛ برای مثال، اگر شک كند که حمد را خوانده يا نه و اعتنا نكند و در قنوت يادش بيايد كه نخوانده، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد، نماز او صحيح است.

مسأله 1240- اشخاص وسواسی بايد به يقين و شک خود عمل نكنند، بلكه مانند افراد معمولی عمل كنند؛ خواه برای آنان يقين حاصل شود يا نه؛ و اگر همچون افراد معمولی عمل نكنند، در بسياری از موارد، نماز آنان باطل است.

پنجم. شک امام و مأموم

مسأله 1241- اگر امام جماعت در شمارهٔ ركعت‌ها يا افعال نماز شک كند ـ مثل اينکه شک كند كه سه ركعت گزارده يا چهار ركعت ـ چنانچه مأموم يقين يا گمانِ معتبر داشته باشد كه چهار ركعت گزارده و به امام بفهماند كه چهار ركعت گزارده است، امام بايد نماز را چهار ركعت بداند و گزاردن نماز احتياط لازم نيست؛ نيز اگر امام يقين يا گمانِ معتبر داشته باشد كه فلان ركعت گزارده است و مأموم در شمارهٔ ركعت‌های نماز شک كند، بايد به شک خود اعتنا نکند.

مسأله 1242- اگر در نماز جماعت، هم امام، هم مأموم شک كنند و شک هركدام با ديگری فرق داشت، هركدام به وظيفهٔ خود عمل میكند و حكم سهو امام يا مأموم يا هر دو نيز همین است.

ششم. شک در نماز مستحبّی

مسأله -1243 اگر در شمارهٔ ركعت‌های نماز مستحبی شک كند، چنانچه طرف بيشتر شک، نماز را باطل میكند، بايد بر کمتر بنا بگذارد؛ مثلاً در نافلهٔ صبح شک كند كه دو ركعت به‌جا آورده يا سه ركعت، بايد بنا بگذارد که دو ركعت به‌جا آورده است؛ ولی اگر عدد بيشتر شک نماز را باطل نمیكند ـ مثلاً شک كند كه دو ركعت انجام داده يا يک ركعت ـ به هر طرف شک عمل كند، نمازش صحيح است.

مسأله 1244- كم شدن ركن در نماز نافله، به احتياط واجب، آن را باطل میكند؛ ولی اضافه شدن ركن آن را باطل نمیكند، پس اگر يكی از كارهای نافله را فراموش كند و هنگامی يادش بيايد كه مشغول ركن بعد از آن شده، بايد برگردد و آن كار را انجام دهد و دوباره آن ركن را به‌جا آورد؛ برای مثال، اگر در ركوع يادش بيايد كه سوره را نخوانده، بايد برگردد و سوره را بخواند و دوباره به ركوع رود.

مسأله 1245- اگر در يكی از كارهای نافله ـ خواه ركن باشد يا غير ركن ـ شک كند، چنانچه محل آن نگذشته، بايد به‌جا آورد و اگر محل آن گذشته، به شک خود اعتنا نكند.

مسأله 1246- گمان در ركعت‌های نماز مستحبی، حكم شک را دارد؛ يعنی میتوان بنا را بر اقل يا اكثر نهاد، هرچند احتياط، عمل به گمان است، در صورتی كه سبب بطلان نباشد.

مسأله 1247- اگر در نماز نافله كاری كند كه برای آن در نماز واجب سجدهٔ سهو واجب میشود ـ مثلاً يک سجده يا تشهد را فراموش كند ـ لازم نيست پس از نماز، سجدهٔ سهو يا قضای سجده و تشهد را به‌جا آورد.

مسأله 1248- اگر شک كند كه نماز مستحبی را به‌جا آورده يا نه، چنانچه آن نماز مانند نماز جعفر طيّار وقت معيّن نداشته باشد، بنا بگذارد كه به‌جا نياورده است و چنانچه در نافله‌هايی مانند نافلهٔ يومیه ـ که وقت معيّن دارد ـ چنين شکی پيش از گذشتن وقت آن، پيش آيد، همین حکم جاری است؛ ولی اگر پس از گذشتن وقت شک كند كه به‌جا آورده است يا نه، به شک خود اعتنا نكند.

شک‌های صحيح

مسأله 1249- در نُه صورت اگر در شمارهٔ ركعت‌های نماز چهار ركعتی شک كند، بايد فكر كند، پس اگر يقين يا گمان به يک طرف شک پيدا كرد، همان طرف را بگيرد و نماز را ادامه دهد و اگر فكرش به جايی نرسيد، به دستورهايی كه ياد میشود، عمل كند. آن نُه صورت بدين شرح‌اند:

يکم. پس از سر برداشتن از سجده دوم شک كند كه ركعت دوم است يا ركعت سوم، كه بايد بنا بگذارد که سه ركعت نماز گزارده و يک ركعت ديگر بر آن بيفزايد و نماز را تمام كند و پس از نماز، يک ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته ـ به صورتی كه بعداً گفته میشود ـ به‌جا آورد.

دوم. شک ميان دو و چهار بعد از سر برداشتن از سجدهٔ دوم كه بايد بنا بگذارد چهار ركعت خوانده و نماز را تمام كند و پس از نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده به‌جا آورد.

سوم. شک ميان دو و سه و چهار، پس از سر برداشتن از سجدهٔ دوم كه بايد بر چهار بنا بگذارد و بعد از نماز، دو ركعت نماز احتياط ايستاده و سپس دو ركعت نشسته به‌جا آورد؛ ولی اگر پس از سجدهٔ يكم يا پيش از سر برداشتن از سجدهٔ دوم يكی از اين سه شک برای او پيش آيد، میتواند نماز را رها كند و دوباره به‌جا آورد.

چهارم. شک ميان چهار و پنج، پس از سر بر داشتن از سجدهٔ دوم كه بايد بر چهار بنا بگذارد و نماز را تمام كند و پس از نماز دو سجدهٔ سهو به‌جا آورد؛ولی اگر پس از سجدهٔ يكم، يا پيش از سر برداشتن از سجدهٔ دوم، اين شک، برای او پيش آيد، به احتياط استحبابی به دستوری كه ذكر شد، عمل كند، اگرچه نمازش باطل است و بايد دوباره به‌جا آورد.

پنجم. شک ميان سه و چهار، كه در هر جای نماز باشد، بايد بر چهار بنا بگذارد و نماز را تمام كند و پس از نماز، يک ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته به‌جا آورد.

ششم. شک ميان چهار و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و يک ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته به‌جا آورد.

هفتم. شک ميان سه و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو ركعت نماز احتياط ايستاده به‌جا آورد.

هشتم. شک ميان سه و چهار و پنج در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و بعد از سلام نماز دو ركعت نماز احتياط ايستاده و سپس دو ركعت نشسته به‌جا آورد.

نهم. شک ميان پنج و شش در حال ايستاده كه بايد بنشيند و تشهد بخواند و نماز را سلام دهد و دو سجدهٔ سهو به‌جا آورد.

مسأله 1250- اگر يكی از شک‌های صحيح برای انسان پيش آيد، نبايد نماز را بشكند، بلکه بايد به دستور شک عمل كند و چنانچه نماز را بشكند، معصيت كرده است، پس اگر پيش از انجام دادن كاری كه نماز را باطل میكند ـ مانند رو گرداندن از قبله ـ نماز را از سر گيرد، نماز دومش هم باطل است و چنانچه پس از انجام دادن كاری كه نماز را باطل میكند، مشغول نماز شود، نماز دومش صحيح است.

مسأله 1251- اگر يكی از شک‌هايی كه نماز احتياط برای آن‌ها واجب است، در نماز پيش آيد و نمازگزار نماز را تمام كند و بدون گزاردن نماز احتياط، نماز را از سر بگيرد، معصيت كرده است، پس چنانچه پيش از انجام دادن كاری كه نماز را باطل میكند، نماز را از سر گرفته، نماز دومش هم بنا بر احتياط لازم باطل است؛ اما اگر پس از انجام دادن كاری كه نماز را باطل میكند، مشغول نماز شده، نماز دومش صحيح است.

مسأله 1252- اگر يكی از شک‌های صحيح برای نمازگزار پيش آيد، بايد فوراً فكر كند تا يقين يا گمان به يک طرف شک پيدا شود؛ ولی اگر چيزهايی كه به واسطهٔ آن‌ها ممكن است يقين يا گمان به يک طرف شک پيدا شود از بين نمیرود، چنانچه كمی بعد فكر كند، درصورتیكه نيّت اصل نماز محفوظ باشد، اشكال ندارد؛ مثلاً اگر در سجده شک كند، میتواند تا پس از سجده، فكر كردن را تأخير بيندازد.

مسأله 1253-اگر در آغاز گمانش به يک طرف بيشتر باشد و سپس دو طرف در نظر او مساوی شود، بايد به دستور شک عمل کند؛ اما اگر نخست دو طرف در نظر او مساوی باشد و به طرفی كه وظيفهٔ اوست بنا بگذارد و سپس گمانش به طرف ديگر برود، بايد بر همان طرف بنا بگذارد و نماز را تمام كند.

مسأله 1254- اگر پس از نماز بفهمد كه در ميان نماز حال ترديدی داشته، مثلاً دو ركعت گزارده؛ يا سه ركعت و بر سه بنا گذاشته، ولی نداند كه گمانش به گزاردن سه ركعت بوده يا هر دو طرف در نظر او مساوی بوده، به احتياط مستحب بايد نماز احتياط را به‌جا آورد.

مسأله 1255- اگر هنگام تشهد يا پس از ايستادن شک كند كه دو سجده را به‌جا آورده يا نه و در همان موقع يكی از شک‌هايی كه اگر پس از تمام شدن دوسجده پيش آيد صحيح است، برای او پيش آيد ـ مثلاً شک كند كه دو ركعت گزارده يا سه ركعت ـ بايد به حکم آن شک عمل كند و نمازش صحيح است.

مسأله 1256- اگر پيش از آن كه مشغول تشهد شود، يا در ركعت‌هايی كه تشهد ندارد پيش از ايستادن، شک كند كه دو سجده را به‌جا آورده يا نه و در آن هنگام، يكی از شک‌هايی كه پس از تمام شدن دو سجده صحيح است، برايش پيش آيد، نمازش باطل است.

مسأله 1257- اگر در حال ايستاده، بين سه و چهار يا بين سه و چهار و پنج شک كند و يادش بيايد كه دو سجده، يا يک سجده از ركعت پيش به‌جا نياورده، نمازش باطل است.

مسأله 1258- اگر شک قبلی او از بين برود و شک ديگری برايش پيش آيد، برای مثال، نخست شک كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت و سپس شک كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، بايد به دستور شک دوم عمل كند.

مسأله 1259-اگر پس از نماز شک كند كه در نماز مثلاً بين دو و چهار شک كرده يا بين سه و چهار ـ يعنی میداند كه شک او يكی از اين دو قسم بود ـ بايد به دستور هر دو شک عمل كند و اعاده نماز لازم نيست.

مسأله 1260- اگر پس از نماز بفهمد كه در نماز شكی برای او پيش آمده؛ ولی نداند از شک‌های باطل بوده يا از شک‌های صحيح و اگر از شک‌های صحيح بوده، كدام قسم آن بوده است، به احتياط واجب بايد به حکم شک‌های صحيح كه احتمالش را میداده، عمل كند و نماز را هم دوباره به‌جا آورد.

مسأله 1261- آن كه نشسته نماز میگزارد، اگر شكی برايش پيش آيد كه بايد برای آن، يک ركعت نماز احتياط ايستاده يا دو ركعت نشسته به‌جا آورد،بايد دو ركعت نشسته به‌جا آورد، بلكه اگر شكی پيش آيد كه بايد برای آن، دو ركعت نماز احتياط ايستاده به‌جا آورد، بايد دو ركعت نشسته انجام دهد.

مسأله 1262- آن كه ايستاده نماز میگزارد، اگر در حال نماز احتياط، از ايستادن عاجز شود، بايد مانند كسی كه نماز را نشسته میگزارد ـ و حكم آن در مسأله پيش ذكر شده ـ نماز احتياط را به‌جا آورد.

مسأله 1263- آن كه نشسته نماز میگزارد، اگر در حال نماز احتياط بتواند بايستد، بايد به وظيفهٔ كسی كه نماز را ايستاده میگزارد، عمل كند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -