انهار
انهار
مطالب خواندنی

اذان و اقامه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

اذان و اقامه

مسأله 964- مستحب است نمازگزار پیش از نمازهای شبانه‌روزی (ادا یا قضا) اذان و اقامه بگوید و پیش از نماز عید فطر و عید قربان، سه مرتبه بگوید: «الصلاة» و پیش از نمازهای واجب دیگر، مانند نماز میّت، نماز آیات، به امید ثواب سه بار بگوید: «الصلاة».

مسأله 965- مستحب است هنگام تولد نوزاد، پیش از افتادن بند ناف یا پس از آن، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفته شود.

مسأله 966- اذان، هجده جمله است: «الله اكبر» چهار مرتبه، «أشهد أن لا إله الّا الله»، «أشهد أنّ محمداً رسول الله»، «حيّ علی الصلاة»، «حيّ علی الفلاح»، «حيّ علی خیر العمل»، «الله اكبر»، «لا إله الّا الله»، هر كدام دو مرتبه، و اقامه، هفده جمله است: دو مرتبه «الله اكبر»، از اول اذان و یک مرتبه «لا إله الّا الله» از آخر آن، كم میشود و دو مرتبه «قد قامت الصلاة» بعد از «حيّ علی خیر العمل» افزوده میشود.

مسأله 967-«اشهد أنّ علیاً وليّ الله» جزء اذان و اقامه نیست و مناسب است به عنوان تبرّک و تیمّن، بعد از «أشهد أنّ محمداً رسول الله» گفته شود.

ترجمه اذان و اقامه

مسأله 968- «الله اكبر» یعنی خدای سبحان بزرگ‌تر از آن است كه وصف شود. «أشهد أن لا إله الّا الله»، یعنی شهادت میدهم كه غیر خدای یكتا و یگانه خدای دیگری نیست. «أشهد أنّ محمداً رسول الله»؛ یعنی شهادت میدهم كه حضرت محمدبن‌عبدالله 9 پیامبر و فرستاده خداست. «أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و وليّ الله»؛ یعنی شهادت میدهم كه حضرت علی7 امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است. «حيّ علی الصلاة»؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، «حيّ علی الفلاح»؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، «حيّ علی خیر العمل»؛ یعنی بشتاب برای بهترین كار كه نماز است، «قد قامت الصلاة»؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، «لا إله الّا الله»؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یكتا و یگانه، سزاوار پرستش نیست.

مسأله 969- جمله‌های اذان، نیز اقامه باید متصل به هم باشند و اگر فاصله بین آن‌ها بیش از حدّ متعارف بود، باید دوباره از اول شروع شود.

مسأله 970- ادای جمله‌های اذان و اقامه و نیز نماز، اگر با آهنگ مخصوص مجالس لهو و معصیت باشد، حرام و باطل است.

موارد سقوط اذان

مسأله 971- اذان در چند مورد ساقط است و آن، جایی است كه بین دو نماز ـ همراه با ترتیب ـ جمع شود؛ مانند 1. نماز عصر در صورت جمع با نماز جمعه یا نماز ظهر؛ 2. نماز عشاء در صورت جمع با نماز مغرب. در این موارد، اذان نماز اول برای هر دو نماز كافی است، مگر آنكه به اندازه كافی بین دو نماز فاصله شود. نافلهٔ عصر كه پیش از نماز عصر اقامه میشود، چون هشت ركعت است، میتواند فاصله ایجاد كند؛ اما نافله مغرب كه چهار ركعت است و بعد از نماز مغرب اقامه میشود، شاید نتواند فاصله لازم را ایجاد كند، از این‌رو اگر برای نماز عشاء اذان گفته میشود، رجائاً (امید ثواب) باشد.

مسأله 972- سقوط اذان برای نماز دوم در صورت جمع با نماز اول، مختصّ جایی نیست كه جمع دو نماز در آن راجح است؛ مانند 1. نماز عصر جمعه با نماز جمعه یا ظهر آن؛ 2. نماز عصر روز نهم ذیالحجّه با نماز ظهر آن؛ 3. نماز عشاء شب عید قربان (شب دهم) با نماز مغرب، برای كسی كه در مشعر است؛ 4. نماز عصر زن مستحاضه با نماز ظهر او، نیز نماز عشای وی با نماز مغرب او؛ 5. نماز كسی كه نمیتواند خود را از ناقض طهارت مانند ادرار، مدفوع و باد حفظ كند، از این رو بین دو نماز جمع میكند، بلكه در همه مواردی است كه بین دو نماز همراه (ترتیب) جمع میشود. البته احتیاط در مورد اول تا سوم، ترک اذان برای نماز دوم است.

مسأله 973- سقوط اذان در صورت جمع دو نماز ـ با رعایت ترتیب ـ اختصاصی به نماز ادا ندارد و در نماز قضا نیز جاری است، حتی اگر بخواهد نماز قضای یک شبانه‌روز را با هم اقامه كند، اذان برای قضای نماز اول، كافی است.

موارد سقوط اذان و اقامه

مسأله 974- اذان و اقامه در چند مورد ساقط میشوند: یكم: كسی كه وارد نماز جماعتی شده و میخواهد با آن جماعت نماز بگزارد، در صورتی كه برای آن نماز جماعت، اذان و اقامه گفته شده باشد، اذان و اقامه از او ساقط است، هر چند او هنگام اذان و اقامه حاضر نبوده و بعضی از ركعت‌ها را ادراک نكرده باشد، اگر این نماز جماعت در مسجد برگزار شد، نباید برای نماز خود اذان و اقامه بگوید.

دوم: كسی كه برای اقامه نماز مستقل وارد مسجدی شد كه در آن، نماز جماعت صحیح با اذان و اقامه برگزار شد و او در آن نماز شركت نكرده یا بعد از تمام شدن نماز جماعت وارد شد، به شرط آنكه تمام صف‌ها پراكنده نشده باشند؛ حتی یک صف هم باقی باشد اذان و اقامه از او ساقط است؛ چه بخواهد به تنهایی نماز بگزارد یا به جماعت و در صورت جماعت، چه امام باشد و چه مأموم.

مسأله 975- هر گاه شک كند كه نماز جماعت قبلی صحیح بود یا نه، اذان و اقامه از او ساقط است؛ ولی اگر شک كند كه برای نماز جماعت سابق اذان و اقامه گفته شد یا نه، یا شک كند كه مكان نماز او و مكان نماز جماعت قبلی یک مكان محسوب‌اند یا دو مكان ـ مانند سطح مسجد و بام آن ـ اذان و اقامه از وی ساقط نیست.

سوم: كسی كه اذان و اقامه دیگری را شنید، میتواند به آن اكتفا كند و برای نماز خود اذان و اقامه نگوید، به شرط آنكه تمام فصول اذان و اقامه را به طور كامل شنیده باشد و در صورت ناقص شنیدن یا نشنیدن بعضی از فصول، میتواند آنچه را درست نشنید، خودش بگوید و به همان اكتفا نماید، به شرط حفظ ترتیب، اگر فقط اذان را شنید، میتواند اقامه را خود بگوید؛ ولی اگر اقامه را شنید، بخواهد اذان را خود بگوید، چون ترتیب محفوظ نمیشود، نمیتواند به شنیدن اقامه اكتفا كند.

مسأله 976- مستحب است كسی كه اذان دیگـری را میشنود، خواه اذان اعلام و خواه اذان نماز (اذان اِعظام) ـ جمـاعت یا فـرادا ـ آن را بدون فاصله بازگو كند و بازگو کردن اقامه‌ای كه میشنود، به امید ثواب، خوب است.

مسأله 977- چون با شنیدن اذان و اقامه دیگری میتوان برای نماز به آن اكتفا كرد، حكایت آن‌ها ثواب خاص خود را دارد و برای اكتفا به آن اثری ندارد، چون اثر ـ یعنی صحت اكتفا ـ با شنیدن حاصل شده است.

مسأله 978- شنیدن اذانی كه حرام است، مانند اذان با آواز لهوی مختصّ به مجلس گناه، نیز شنیدنی كه حرام است، هرچند اذان صحیح و حلال است، مانند شنیدن مرد صدای اذان زن نامحرم را به قصد لذت، برای نماز كافی نیست.

مسأله 979- شنیدن اذان و اقامه مرد برای مرد و زن كفایت میكند و شنیدن اذان و اقامه زن برای زن و برای مردی كه محرم اوست، كفایت میكند و برای مرد نامحرم، احتیاط، عدم اكتفاست.

مسأله 980- شنیدن اذان نماز كسی برای نماز دیگری، كافی است؛ نه شنیدن اذان در گوش نوزاد؛ یا موارد دیگری كه اصل مشروع بودن آن‌ها ثابت شده باشد؛ چه رسد به موارد غیر ثابت.

مسأله 981- اذان و اقامه نماز جماعت مردان را باید مرد بگوید و اذان و اقامهٔ نماز جماعت زنان، نیز زنان و مردان محرم را زن میتواند بگوید، هرچند احتیاط در صورت اخیر، ترک است.

مسأله 982- ترتیب هجده جمله اذان و هفده جمله اقامه باید محفوظ باشد و اگر بر خلاف آن گفته شد، باید برابر نظم یادشده دوباره گفته شود، مثلاً اگر «حيّ علی خیر العمل» پیش از «حيّ علی الفلاح» گفته شد، دوباره باید «حيّ علی خیر العمل» گفته شود.

مسأله 983-اتصال جمله‌های اذان با هم، نیز اتصال جمله‌های اقامه با هم باید محفوظ باشد، به صورتی كه عرفاً آن‌ها را گسسته از هم ندانند.

مسأله 984- بین اذان و اقامه، هم ترتیب لازم است، هم اتصال؛ یعنی اذان مقدّم بر اقامه گفته میشود و بین اذان و اقامه فاصله نباشد، به مقداری كه عرفاً آن دو را جدا و بیگانه از هم ببینند؛ در این صورت، مستحب است دوباره گفته شوند.

مسأله 985- بین اذان و اقامه و نماز، فاصله‌ای كه عرفاً آن دو را بیگانهٔ از نماز ببیند نباشد؛ در صورت فاصله زیاد بین آن‌ها و بین نماز، دوباره گفته میشوند.

مسأله 986-اذان و اقامه نماز باید بعد از دخول وقت باشد؛ اگر همه جمله‌های اذان و اقامه عمداً یا سهواً قبل از دخول وقت گفته شد، یا بعضی از آن‌ها قبل از وقت و برخی از آن‌ها بعد از دخول وقت ادا شده باشد، دوباره باید گفته شوند.

مسأله 987- اگر پیش از گفتن اقامه شک كند كه اذان گفته یا نه، مستحب است اذان را بگوید و اگر پیش از شروع در جمله‌ای از جمله‌های اذان یا اقامه شک كند كه جمله قبل را گفته یا نه، باید جمله قبل را بگوید؛ ولی پس از شروع در جمله بعدی، اگر شک كند كه جمله قبل را گفته یا نه، لازم نیست جمله قبل را بازگو كند.

مسأله -988 مستحب است گویندهٔ اذان رو به قبله بایستد و با طهارت باشد و با صدای بلند و کشیده اذان بگوید و بین جمله‌های اذان كمی فاصله دهد و بین آن‌ها غیر از ذكر و دعا سخن دیگری نگوید.

مسأله 989-مستحب است گویندهٔ اقامه رو به قبله و آرام باشد و اقامه را از اذان آهسته‌تر بگوید و فاصله جمله‌های آن را از فاصله جمله‌های اذان كمتر كند؛ لیكن جمله‌ها را به هم نچسباند.

مسأله 990- مستحب است بین اذان و اقامه در غیر نماز مغرب، دو ركعت نماز بگزارد؛ یا یک گام بردارد؛ یا بنشیند؛ یا سجده نماید؛ یا ذكری بگوید؛ یا دعا كند و در نماز مغرب، به یكی از این امور اكتفا میشود.

مسأله 991- اذان و اقامه باید به عربی صحیح، نه به غیر آن ـ مانند فارسی، تركی و... ـ و نه به عربی غیر صحیح گفته شود.

مسأله 992- مستحب است كسی كه برای اذان تعیین میشود، عادل و وقت‌شناس و دارای صدای مناسب و رسا بوده و جای پخش اذان بلند باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -