مسأله 895- در سه صورت با لباس یا بدن متنجّس میتوان نماز را اقامه كرد: اول آنكه به واسطه زخم یا جراحت یا دُمَل كه در بدن اوست، بدن یا لباس، خونآلود شوند؛ دوم آنكه در بدن یا لباس او به مقدار كمتر از درهم؛ تقریباً به اندازه بند سرانگشت سبابه (شهادت) خون انسان یا حیوان حلالگوشت باشد؛ سوم آنكه ناچار باشد در بدن یا لباس متنجّس نماز را اقامه كند. در دو صورت فقط با لباس متنجّس میتوان نماز را به پا داشت: یكم آنكه لباسهای كوچک، مانند جوراب، عرقچین او، متنجّس باشد؛ دوم: لباس زنی كه پرستار کودک است، متنجّس شده باشد. احكام این صورتها بیان خواهد شد. حمل شیء متنجّس در نماز، ارتباطی به بدن یا لباس نمازگزار ندارد.
مسأله 896-اگر در بدن یا لباس نمازگزار خونِ زخم یا جراحت یا دُمل و نیز اگر چرکآلوده به خون بیرون آید و شستن یا عوض نمودن لباس دشوار باشد، نماز با آن بدن یا لباس اشكال ندارد.
مسأله 897- اگر خون بریدگی عضو یا زخم كه به زودی برطرف میشود و شستن آن دشوار نیست و بیش از اندازه درهم بوده و در بدن یا لباس باشد، نماز با آن عمداً باطل است.
مسأله 898- عفو از خون زخم و جراحت مخصوص جای زخم و جراحت است، بنابراین اگر جایی از بدن یا لباس كه با زخم فاصله دارد، به رطوبتِ آلودهٔ زخم نجس شود، نماز عمدی با آن، باطل است؛ ولی اگر مقداری از بدن یا لباس كه نزدیک محلّ زخماند، به رطوبت آن آلوده شوند، نماز با آن اشكال ندارد.
مسأله 899- اگر از زخمی كه در درون دهن، بینی، گوش و مانند اینهاست، خون زایدی كه متعارف نیست، بیرون آید و بیش از اندازه درهم باشد و به بدن یا لباس برسد، بنا بر احتیاط واجب نباید با آن نماز را اقامه كرد؛ ولی نماز خواندن با خون بواسیر، هرچند دانههای زخم در درون باشد، اشكال ندارد. لازم است توجه شود كه خون دماغ بر اثر حرارت و مانند آن، خون زخم محسوب نمیشود.
مسأله 900- كسی كه بدنش زخم است اگر در بدن یا لباس خود، خونی بیش از درهم ببیند و احتمال قابل اعتنا دهد كه از همان زخم است، اقامه نماز با آن، اشكال ندارد.
مسأله 901-زخمهای متعدد در بدن، گاهی به هم نزدیکاند كه به همهٔ آنها یک زخم گفته میشود، در این صورت، تا همگی درمان نشدند، نمازگزاردن با خون آنها در بدن یا لباس بیاشكال است و زمانی از هم دورند كه هركدام زخم جدا شمرده میشود؛ در این فرض خون هركدام بعد از درمان، اگر بیش از درهم باشد، مانع صحت نماز است.
مسأله 902-اگر ذرّهای خون حیض، نفاس، استحاضه، همچنین خون حیوان نجس و انسان ملحد یا مشرک و حیوانی كه به ذبح شرعی كشته نشده و به حكم مردار است، در لباس یا بدن كسی باشد، نماز با آن، باطل است.
مسأله 903- خونهایی كه مورد عفوند، اگر پراكنده باشند و جمع آنها كمتر از درهم باشد، مانع صحت نماز نیستند و اگر به اندازه درهم یا بیشتر بودند، مانع صحت نمازند. خونی كه به لباس نازک ریخت و به طرف دیگر آن ظاهر شد، یک خون به حساب میآید و اگر ظاهر شدن آن به طرف دیگر بر اثر غلیظ بودن خون است، نه نازک بودن پارچه، دو خون محسوب میشوند و جمع آنها اگر كمتر از درهم نباشد، مانع صحت نماز است.
مسأله 904-اگر خون روی ابره لباس بریزد و به آستر آن برسد یا به آستر آن ریخته شود و به ابره آن برسد، دو خون محسوب میشوند و باید روی هم حساب شوند كه اگر مجموع آنها كمتر از درهم بود، نماز با آن صحیح است؛ وگرنه باطل است.
مسأله 905- اگر خون بدن یا لباس، كمتر از درهم بود و رطوبتی به آن رسید و در آن محو شد، نماز با آن، صحیح است و اگر رطوبت رسیده با خون به اندازه درهم یا بیشتر شوند، به طوری كه اطراف خون آلوده شده باشد، نماز با آن، باطل است.
مسأله 906- اگر خونی كه در بدن یا لباس است، كمتر از درهم باشد و نجاست دیگری مانند قطرهای ادرار روی آن بریزد و به بدن یا لباس برسد، نماز در آن باطل است، هرچند به همان قسمت برسد و به جای دیگر بدن یا لباس نرسد.
مسأله 907- اگر لباسهای كوچک؛ مانند عرقچین و جوراب و دستكش كه نتوان با آنها عورت را پوشانید، نجس شوند، در صورتی كه از مردار و حیوان
حرامگوشت درست نشده باشند، نماز با آنها باطل نیست؛ نیز اگر با انگشتر یا عینک یا سمعکِ نجسشده نماز اقامه كند، اشكال ندارد.
مسأله 908- حمل چیز متنجّس كه با آن عورت پوشانده میشود، اگر از مردار یا حیوان حرامگوشت نباشد و فقط همراه نمازگزار باشد ـ نه لباس او ـ نماز را باطل نمیكند، چنانكه حمل دستمال، كلید، چاقو و قلمِ نجسشده در نماز، مانعی ندارد.
مسأله 909- خانمی كه پرستار کودک است و بیش از یک لباس ندارد و اگر هم بیش از آن داشته باشد، ناچار است همه را بپوشد و لباس او به ادرار کودک نجس میشود، شبانهروز یک بار آن را بشوید، كافی است، هرچند نمازهای بعدی را با لباسِ نجسشده اقامه میكند. مناسب است كه لباس را نزدیک غروب بشوید تا با آن، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را انجام دهد.