انهار
انهار
مطالب خواندنی

غسل مسّ ميّت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله ۵۳۹- اگر كسی بدن انسان مرده‌ای را مسّ كند كه سرد شده و غسلش نداده‌اند ـ يعنی جايی از بدن خود را به آن برساند ـ بايد غسل مسّ ميّت كند؛ چه در خواب مسّ كند يا بيداری؛ با اختيار مسّ كند يا بیاختيار، حتی اگر استخوان او به استخوان ميّت برسد، بايد غسل كند؛ ولی اگر حيوان مرده‌ای را مسّ كند، غسل بر او واجب نيست.
مسأله ۵۴۰- مسّ مرده‌ای كه تمام بدن او سرد نشده، سبب وجوب غسل نيست، اگرچه جايی را كه سرد شده، مسّ كند.
مسأله ۵۴۱- اگر موی خود را به بدن ميّت برساند يا بدن خود را به موی ميّت يا موی خود را به موی ميّت برساند، غسل واجب نيست.
مسأله ۵۴۲- برای مسّ کودک مرده، حتی سقط‌شده‌ای كه چهار ماه او تمام شده، غسل مسّ ميّت واجب است، بلكه بهتر است برای مسّ کودک سقط‌شده‌ای كه كمتر از چهار ماه دارد، غسل كرد، بنابراين اگر جنین چهارماهه‌ای مرده به دنيا بيايد، مادر او بايد غسل مسّ ميّت كند، بلكه اگر از چهار ماه كمتر هم داشته باشد، بهتر است مادر او غسل كند.
مسأله ۵۴۳- کودکی كه پس از مردن مادر به دنيا میآيد، وقتی بالغ شد، واجب است غسل مسّ ميّت انجام دهد.
مسأله ۵۴۴- اگر انسان ميّتی را مسّ كند كه سه غسل او تمام شده، غسل بر او واجب نمیشود؛ ولی اگر پيش از آنكه غسل سوم تمام شود، جايی از بدن او را مسّ كند، اگرچه غسل سوم آن قسمت تمام شده باشد، بايد غسل مسّ ميّت به جا آورد.
مسأله ۵۴۵- اگر ديوانه يا نوجوان نابالغی ميّت را مسّ كند، پس از آنكه آن ديوانه عاقل يا بچه بالغ شد، بايد غسل مسّ ميّت انجام دهد.
مسأله ۵۴۶- اگر از بدن انسان زنده قسمتی جدا شود كه استخوان دارد و پيش از آنكه قسمت جداشده را غسل دهند، انسان آن را مسّ كند، بايد غسل مسّ ميّت انجام دهد؛ ولی اگر قسمت جداشده استخوان نداشته باشد، برای مسّ آن غسل واجب نيست. چنانچه از بدن مرده‌ای كه غسلش نداده‌اند، چيزی جدا شود كه در حال اتّصال، مسّ آن سبب وجوب غسل میشود، پس از جدا شدن نيز با مسّ آن غسل واجب می‌شود.
مسأله ۵۴۷- برای مسّ استخوان و دندانی كه از مرده جدا شده باشد و آن را غسل نداده‌اند، بايد غسل كرد؛ ولی برای مسّ استخوان و دندانی كه از زنده جدا شده و گوشت ندارد، غسل واجب نيست.
مسأله ۵۴۸- غسل مسّ ميّت را بايد مانند غسل جنابت انجام دهند؛ ولی كسی كه غسل مسّ ميّت كرده، اگر بخواهد نماز بگزارد، بايد وضو هم بگيرد.
مسأله ۵۴۹- اگر چند ميّت را مسّ كند يا يک ميّت را چند بار مسّ كند، يک غسل كافی است.
مسأله ۵۵۰- برای كسی كه پس از مسّ ميّت غسل نكرده است، توقف در مسجد و آميزش با همسر و خواندن سوره‌هايی كه سجدهٔ واجب دارد، مانعی ندارد؛ ولی برای نماز و مانند آن بايد غسل كند و وضو بگيرد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -