انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام جنابت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
غسلهای واجب هفت تاست:
غسل جنابت؛ غسل استحاضه؛ غسل حیض؛ غسل نفاس؛ غسل مسّ ميّت؛ غسل ميّت؛ غسلی که با نذر یا قسم یا عهد، تعهد کرده است که در این فرض، اصل غسل، با نذر و مانند آن، واجب نمی شود، بلکه وفا به عقد نذر و سوگند و وفا به عهد واجب است.
مسأله۳۶۰- به سبب دو چيز انسان، زن باشد یا مرد، جنب میشود: آميزش و بيرون آمدن منی؛ چه در خواب باشد يا بيداری؛ كم باشد يا بسيار؛ با شهوت باشد يا بیشهوت؛ با اختيار باشد يا بیاختيار، بنابراين خوش آمدن، سست شدن بدن، تا وقتی كه منی خارج نشود، سبب جنابت نيست.
مسأله۳۶۱- اگر رطوبتی از انسان خارج شود و نداند منی است يا ادرار يا رطوبت ديگر، چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و پس از آن، بدن سست شده، آن رطوبت حكم منی را دارد و اگر هيچ يک از اين سه نشانه را نداشته باشد، حكم منی را ندارد؛ ولی در زن و مريض لازم نيست آن رطوبت با جستن بيرون آمده باشد، بلكه اگر با شهوت بيرون آمده باشد، در حكم منی است و لازم نيست بدن او سست شود.
مسأله۳۶۲- اگر از مردی كه بيمار نيست، رطوبتی بيرون آيد و يكی از سه نشانه‌ای را كه در مسألهٔ پيش‌گفته شد، داشته باشد و نداند نشانه‌های ديگر را داشته يا نه، چنانچه پيش از بيرون آمدن رطوبت، وضو نداشته، بايد وضو بگيرد.
مسأله ۳۶۳- مستحب است انسان پس از بيرون آمدن منی ادرار كند، تا ذرّاتِ ماندهٔ منی از مخرج خارج شود و اگر ادرار نكند و پس از غسل بدون فاصلهٔ بسيار رطوبتی از او بيرون آيد كه نداند چيست، حكم منی را دارد.
مسأله۳۶۴- اگر انسان آميزش كند و به اندازهٔ ختنه‌گاه يا بيشتر داخل شود، در زن باشد يا در مرد، در قُبُل باشد يا در دُبُر، بالغ باشند يا نابالغ، اگرچه منی بيرون نيايد، هر دو جنب میشوند و بايد غسل کنند.
مسأله ۳۶۵- اگر شک كند كه به مقدار ختنه‌گاه داخل شده يا نه، غسل بر او واجب نيست.
مسأله ۳۶۶- اگر ـ نَعُوذُ بِالله ـ با حيوانی آميزش كند و منی از او بيرون آيد، غسل تنها كافی است و چنانچه منی بيرون نيايد، اگر پيش از وطی وضو داشته، باز هم غسل تنها كافی است و چنانچه وضو نداشته، به احتياط واجب غسل كند و وضو هم بگيرد.
مسأله ۳۶۷- اگر منی از جای خود حركت كند و بيرون نيايد، يا انسان شک كند كه منی از او بيرون آمده يا نه، غسل بر او واجب نيست.
مسأله ۳۶۸- هرگاه زن پس از غسل جنابت، منی مرد از او خارج شود، غسل بر وی واجب نيست؛ همچنين است اگر شک كند كه منی بيرون آمده، از خود اوست يا از مرد؛ امّا اگر علم يا اطمينان داشته باشد كه منی خارج شده از خود اوست، يا مخلوط با منی مرد است، غسل بر او واجب است.
مسأله ۳۶۹- كسی كه نمیتواند غسل كند، ولی تيمّم برايش ممكن است، میتواند پس از داخل شدن وقت نماز، با همسر خود آميزش كند.
مسأله ۳۷۰- اگر در لباس خود منی ببيند و بداند كه از خود اوست و برای آن غسل نكرده، بايد غسل كند و نمازهايی را كه يقين دارد پس از بيرون آمدن منی خوانده، قضا كند؛ ولی نمازهايی را كه احتمال میدهد پس از بيرون آمدن منی خوانده، لازم نيست قضا كند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -