انهار
انهار
مطالب خواندنی

طلاق بائن و طلاق رِجْعی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

(مسأله 2522) طلاق بائن آن است كه بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع كند، يعني بدون عقد او را به زني قبول نمايد1 و آن بر پنج قسم است2:

اوّل: طلاق زني كه نُه سالش3 تمام نشده باشد.

 دوم: طلاق زني كه يائسه باشد يعني اگر سيّده است بيشتر از شصت سال و اگر سيّده نيست بيشتر از پنجاه سال4 داشته باشد5.

سوم: طلاق زني كه شوهرش بعد از عقد با او نزديكي نكرده باشد6.

 چهارم: طلاق سوّم زني كه او را سه دفعه طلاق داده اند7.

پنجم: طلاق خلع و مبارات8 و احكام اينها بعداً گفته خواهد شد و غير اينها «طلاق رجعي» است كه بعد از طلاق تا وقتي زن در عدّه است، مرد مي تواند به او رجوع نمايد9.

1- زنجاني: يعني بدون عقد دوباره ازدواج را برقرار سازد...

2- زنجاني: برشش قسم است...

مكارم: طلاق بر دو قسم است: «طلاق بائن» و «طلاق رجعي». طلاق بائن آن است كه مرد در آن حقّ رجوع به زن خود را ندارد (منظور از رجوع آن است كه مرد بدون عقد با زن آشتي كند و او را مجدّداً به همسري بپذيرد). طلاق بائن بر پنج قسم است:...

فاضل: طلاق از جهت اين كه زوج حقّ رجوع داشته باشد يا خير، به دو قسم تقسيم مي شود:

1) طلاق رجعي: كه در اين نوع طلاق، زوج قبل از پايان عدّه حقّ دارد رجوع كند و طلاق را به هم بزند و به زندگي با زن خود ادامه دهد.

2) طلاق بائن: كه در اين نوع طلاق، مرد حقّ رجوع ندارد. در شش مورد طلاق، بائن مي باشد:...

سيستاني: يعني بدون عقد دوباره ازدواج را برقرار سازد، و آن بر شش قسم است:...

3- زنجاني: نه سال قمري اش...

4- فاضل: پنجاه سال قمري...

5- گلپايگاني، خوئي،تبريزي، بهجت، سيستاني، صافي، زنجاني، وحید: دوم: طلاق زنی که یائسه باشد...

مكارم: 2-  طلاق زن يائسه، يعني زني كه بيشتر از پنجاه سال دارد {شرح بیشتر در مورد زنان یائسه در مسأله {435} آمده است}...

نوري: طلاق زنی که یائسه باشد و مراد از يائسه در مسأله [435] گذشت...

6- فاضل: كه در اين سه مورد، زن اصلاً عدّه ندارد تا مرد بتواند درآن رجوع كند...

7- سيستاني: چهارم: طلاق سوم كه شرح آن در مسأله [2527] خواهد آمد...

8- زنجانی: [و] ششم: طلاق حاكم شرع، زن شخصي را كه نه حاضر است كه مخارج زندگي او را بدهد و نه حاضر است او را طلاق دهد..

سیستانی: {و} ششم: طلاق حاکم شرع، زن شخصی را که نه حاضر است مخارج زندگانی او را بدهد، و نه حاضر است او را طلاق دهد. و غیر این ها طلاق رجعی است، به این معنی تا وقتی زن در عدّه است، شوهرش می تواند به او رجوع نماید. همچنین طلاقی که در این مورد، خود شوهر به دستور حاکم شرع می‌دهد. 

فاضل: پنجم: طلاق خلع، ششم: طلاق مبارات. كه در اين سه مورد، هر چند زن عدّه دارد، امّا مرد حقّ رجوع ندارد. و احكام اينها بعداً گفته خواهد شد.

9- بهجت: و عقد مجدّد لازم نيست.

*****

مظاهری: مسأله ۲۰۷۱- طلاق بر دو قسم است:

۱ - طلاق رجعى، و آن طلاقى است كه مرد زنش را نخواهد، مهريه ‏اش را بپردازد و او را طلاق دهد، كه در اين قسم، مرد بعد از طلاق، در زمان عدّه، حقّ رجوع مجدد به همسر خود را دارد يعنى مى‏تواند بدون عقد او را به همسرى قبول نمايد.

 ۲ - طلاق بائن، و آن طلاقى است كه بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع كند، يعنى نمى‏تواند بدون عقد او را به همسرى قبول نمايد و آن بر شش قسم است:

اوّل: طلاق زنى كه نه سالش تمام نشده باشد.

دوّم: طلاق زنى كه يائسه باشد.

سوّم: طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد با او نزديكى نكرده باشد.

چهارم: طلاق زنى كه شوهرش او را سه دفعه طلاق داده است.

پنجم: طلاق خُلع، و آن طلاقى است كه زن به شوهرش مايل نيست و مهريه يا مال ديگر خود رابه او مى‏بخشد كه‏طلاقش‏دهد.

ششم: طلاق مبارات، و آن طلاقى است كه زن و شوهر، يكديگر را نخواهند و زن مهريه يا مال ديگر خود را به او مى‏بخشد تا او را طلاق دهد.

(مسأله 2523) كسي كه زنش را طلاق رجعي داده، حرام است او را از خانه اي كه موقع طلاق در آن خانه بوده بيرون كند، ولي در بعضي از مواقع كه در كتابهاي مفصّل گفته شد1، بيرون كردن او اشكال ندارد، و نيز حرام است زن براي كارهاي غير لازم2 از آن خانه بيرون رود3.

1- گلپايگاني، فاضل، صافي، نوري: و از جمله آنها فحّاشي و رفت و آمد با اجانب است...

خوئي، تبريزي: در بعضي از مواقع كه از جمله آنها فحّاشي يا رفت و آمد نمودن با اجانب است...

سيستاني: در بعضي از موارد از جمله آن كه زن زنا نمايد...

وحید: در بعضى از مواقع مانند فحّاشى و زنا كردن زن...

2- اراكي، سيستاني، زنجاني، وحید: بدون اذن شوهر...

فاضل: حرام است زن بدون اجازه شوهرش...

3- سيستاني: و بر مرد واجب است مخارج زندگي او را در دوران عدّه بدهد.

*****

مكارم: مسأله 2157 - هرگاه مرد همسرش را طلاق رجعي دهد، نمي تواند او را از خانه اي كه موقع طلاق در آن بوده بيرون كند (مگر در بعضي از موارد خاصّ)، همچنين برخود زن نيز حرام است كه براي كارهاي غير لازم از آن خانه بيرون رود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -