انهار
انهار
مطالب خواندنی

راه درمان وسواس فکری

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام من دختری ۲۲ ساله هستم..من دائم در گیره افکاری شده ام...مثلا در ذهن خود ب کسی حسادت میکنم یا در ذهن مغرور میشم ب خودم اگر از کسی بالاتر باشم و گاهی ب ندرت از ناراحتیه دیگران خوشحال میشم اما چند لحظه بعد سریعا پشیمون میشم و توبه میکنم(حتی برای جبران حسادت یا تمسخر در فکرم راجع به دیگران در فکر برای اون شخص دعای خیر میکنم و توبه میکنم و هیچ گاه نمیگذارم ب عمل برسد یعنی در واقعیت مسخره کنم یا از ناراحتیشون خوشحال بشم)و بعد چند دقیقه دیگر دوباره این حالتا دوباره تو مغزم میاد و لبخند میاد روی لبم ناگهان..اما تماما زجر میکشم از این افکار بیهوده و لبخند بیهوده و نا به جا و دایما دوباره توزه میکنم و همین روند ادامه پیدا میکنه و گاهی اوقات ک حتی لبخند نمیاد رو لبم از ناراحتیه دیگران فکر میکنم خوشحال شدم و دائم فکر میکنم خدا به خاطر این افکار خوشیای من را ازم میگیرد و غضبش مرا میگیرد...دائم توبه میکنم و توبه ای هم میکنم حتما باید ب حالت سجده باشد اگر نباشد دایم عداب میکشم ک الان خدا منو بدبخت میکنه به خاطر این افکار بی اراده....من قبلا اینطور نبودم و ادمیم نیستم برای کسی بد خواه باشم و نمیگذارم ب عملم برسد اما نمیدانم چ کنم از این افکار در مورد حسادت و تمسخر و خوشحالی از ناراحتی دیگران نجات پیدا کنم خودم هم عذتب میکشم...ترو به خدا ب من بگویید چ کنم..همش ترس از این دارم خدا خوشیامو بگیره و باید همش توبه کنم برای افکارمو اون خنده بی جا..راه حلی بهم بدهید از عذاب و این افکار و این لبخند بیجا نجات پیدا کنم
 
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم و رحمة الله
بزرگوار در حدیث آمده است: «الجهل اصل کلّ شرّ» یعنی نادانی و ناآگاهی ریشه همه بدی ها است.
شما به جای آن که وسواس فکری را در خود تقویت کنید و تلقین کنید جرأت و شهامت به خرج بدهید و بدون مراجعه به پزشک و طبیب آتش به اختیار خود را مدیریت و درمان کنید و وسواس فکری را به راحتی از خود دور کنید.
تنها چاره آن مطابق با حدیثی که ابتدا بیان کردم این هست که معلومات اخلاقی و مذهبی و دینی و اعتقادی خود را تکمیل و سپس تقویت کنید اگر چنین شد قطعاً و حتماً عاشق خدا میشوید و برای عشقتان حاضرید تمام آنچه را که با عشقتان تعارض دارد از ذهنتان دور کنید و آن زمان هست که میبینید حسادت و کینه و بد دلی و گناهان و هر چیزی که موجب دوری شما از خدا می شود از وجودتان ریشه کن می شوند و مانند بزرگان تاریخ کودکی و رفتار کودکانه را به یکباره از خود دور می‌کنید و همان گونه که بزرگان حاضر نیستند با اسباب بازی کودکان بازی کنند شما نیز حاضر نمی شوید با افکار کودکانه اوقات خود را تلف و عمر خود را ضایع کنید و به باد بدهید و برای رفتن از این دنیا به آن دنیا دست خود را از کائنات و امکانات و سرمایه نجات بخش کوتاه کنید.
در چنین صورتی زندگی برای شما از عسل شیرین تر و همچون خوردن آب سرد گوارا و لذت بخش شما را شادمان می کند.
موفق باشید. یاحقّ.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -