انهار
انهار
مطالب خواندنی

اولیای عقد

بزرگ نمایی کوچک نمایی
اجازه پدر در عقد دختر
سؤال: در حدود 3 سال است که من و دختر عمویم به هم علاقه‌مندیم. سال قبل به خواستگارى او رفتم و بعد از انجام آزمایش قرار بر این شد که تا اتمام درس همدیگر صبر کنیم. آیا ازدواج موقت در شرایط فعلى بدون اطلاع خانواده با شرط نداشتن رابطه جنسى جایز است؟
پاسخ: بنابر احتیاط واجب ازدواج ولو موقّت باید با اجازه ولىّ شرعى دختر باشد.
إذن ولى در ازدواج با مسیحى باکره
سؤال: آیا متعه با یک زن جوان مسیحى بدون اجازه والدینش جایز است؟
پاسخ:نکاح موقّت با دختر مسیحى اشکال ندارد ولى اگر باکره باشد بنابر احتیاط اذن پدر شرط است.
سقوط اجازه پدر یا جدّ پدرى
سؤال: دخترى که دم بخت است و موقع ازدواج او رسیده است اگر ولىّ قانونى او (یعنى پدر و جدّ پدرى) یا مفقودالاثر باشند یا حضور داشته باشند و با ازدواج چنین دخترى مخالفت داشته باشند در صورتى که شوهر هم‌کفو او محسوب شده و توانایى فراهم آوردن امکانات چنین ازدواجى را از نظر مادر دختر و معرفین داشته باشد، از نظر حضرتعالى آیا یکى از سر دفتران ازدواج مى‌تواند چنین ازدواجى را ثبت و امضاء نماید یا خیر؟
پاسخ: ازدواج دختر باکره موقوف بر اجازه پدر یا جدّ پدرى است ولى اگر پدر و جدّ پدرى مفقود باشند یا در سفر باشند و دسترسى به آنان نباشد در این صورت احتیاج به اجازه‌ى آنان نیست و همچنین اگر با میل دختر به ازدواج، کفو شرعى و عرفى وى از او خواستگارى کند و پدر و جدّ پدرى از اجازه‌ى چنین ازدواجى امتناع ورزند و پاى کفو شرعى و عرفى دیگرى که مورد قبول پدر یا جدّ پدرى باشد در میان نباشد، در این صورت ولایت پدر و جدّ پدرى ساقط است و ازدواج دختر نیاز به اجازه آنان ندارد.
ازدواج دختر فاقد ولىّ به جهت محرمیّت
سؤال1: آیا مى‌توان دختر باکره‌‌اى را که فاقد پدر و جدّ پدرى مى‌باشد براى محرمیّت، به عقد فرزند نوزاد پسر مردى که به منزل آنها تردد دارد (اعم از فامیل و...) درآورد؟
سؤال2: در صورت خوانده شدن مجرّد عقد در قبل، آیا آنها به هم محرم بوده و آن دختر عروس آن مرد و مادرش مادر زن نوزاد محسوب مى‌شود؟
سؤال3: محرمیت و ازدواج آنها در آینده با یکدیگر چه حکمى دارد؟
پاسخ: دختر بالغه رشیده که پدر و جدّ پدرى ندارد اختیار ازدواجش با خودش است و نیاز به اجازه کسى ندارد، ولى در تزویج او با پسر نابالغ اگر چه شیرخوار باشد، باید با ولایت پدر پسر باشد، و عقدى که به قصد جدّى تزویج و به نحو صحیح خوانده شده، تمام آثار شرعى آن بر آن مترتب است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -