انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرحی بر زندگانی امام صادق علیه السلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی

محل ولادت: مدینه
عمر مبارک:‌ 65 سال
مدت امامت: 34 سال (از سال 114 تا 148)
شهادت: 25 شوال سال 148 هجری قمری
نقش نگین مبارک آن حضرت: الله خالق کل شیء
طاغوت های زمان: یزید بن عبدالملک (نهمین خلیفه اموی تا آخرین خلیفه اموی) سفاح و منصور دوانیقی
قاتل: منصور دوانیقی خلیفه عباسی(لعنة الله علیه)
علت شهادت:‌ مسمومیت بواسطه انگور زهرآلود
شمه ای از فضایل و معجزات حضرت صادق علیه السلام
(1) از ابوعمرو شیبانی روایت شده که: حضرت صادق (علیه السلام) را دیدم بیلی بر دست گرفته و پیراهن غلیظی پوشیده و در بستانش کار میکرد، عرق از وجود مبارکش می ریخت. گفتم: فدایت شوم، بیل را به من بده تا به شما کمک کنم. فرمود: همانا من دوست دارم مرد به حرارت آفتاب در طلب معیشت زندگی خود اذیت شود.
(2) منصور دوانیقی، امام صادق (علیه السلام) را به حضور طلبید، دستور داد فرشی در کنارش گستردند، و امام را بر روی آن نشاند، سپس گفت: «محمد را نزدم بیاورید، مهدی را به نزدم بیاوردید» (منظور، پسرش محمد بود که به مهدی عباسی معروف شده بود)، منصور ، این سخن را چندین بار تکرار کرد، گفته شد هم اکنون می آید، علت تاخیر فرزندش این بود که به سوزاندن مواد عطری مانند عود اشتغال داشت، پس ازلحظه ای آمد در حالیکه بوی عطرش قبل از ورود به مشام میرسد!
در این هنگام، منصور به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد یا اباعبدالله! درباره صله رحم،‌حدیثی به منفرمودی آن را ذکر کن تا پسرم بشنود.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: پدرم از پدرش از جدش علی (علیه السلام) روایت کرده اند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
«اِنَّ الرَّجُلَ لَیَصِلُ رَحِمَهُ وَ قَدْ بَقِیَ مِنْ عُمْرِهِ ثَلٰثَ سِنینٍ، فَیُصَیِّرُها اللهُ عَزَّوَجَلَّ ثَلٰثینَ سَنَةً، وَ یَقْطِعْها وَ قَدْبَقْیَمِنْ عُمْرِهِ ثَلاثونَ سَنَةً، فَیُصَیِّرُهَا اللهُ ثَلاثَ سِنینٍ»
همانا انسان،‌صله رحم می کند، با اینکه از عمرش، سه سال بیشتر نمانده، خداوند متعال آن را سی سالمیگرداند، و قطع رحم میکند، با اینکه از عمرش سی سال باقی مانده، خداوند آن را سه سال میگرداند.سپس این آیه را خواند: یَمْحُوا اللهُ مایَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ [2] خداوند هرچه را بخواهد «محو» و هرچه را بخواهد «اثبات» میکند و «ام الکتاب» نزد اوست).
منصور لعنة الله علیه  عرض کرد:‌«این حدیث، حدیث خوبی است، ولی منظورم این حدیث نبود». امام صادق (علیه السلام) فرمود:‌ «آری، پدرم از پدرش، از جدش از علی (علیه السلام) روایت کردند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «صِلَةُ الرَّحِمْ تَعْمُرُ الدِّیارَ، وَ تَزیدُ فی الْاَعْمارِ، وَ اِنْ کانَ اَهْلُها غَیرَ اَخْیارٍ»
صله رحم، خانه را آباد می سازد، عمرها را زیاد میکند، گرچه صله رحم کنندگان از خوبان و اخیار نباشند.
منصورلعنة الله علیه   عرض کرد: «این حدیث نیز خوب است، ولی مقصود من، این حدیث نبود». امام صادق (علیه السلام) فرمود: «آری، پدرم از پدرش، از جدش،‌ از علی (علیه السلام) نقل کردند که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «صِلَةُ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الْحِسابِ، وَ تَقْیَ مَیْتَةَ‌ السُّوءِ»
صله رحم، حساب قیامت را آ‌سان می کند و انسان را از مرگ بد نگهداری می نماید.
منصورلعنة الله علیه عرض کرد: «آری، مقصود من، همین حدیث بود».
(3) منصور دوانیقی لعنة الله علیه  امام صادق (علیه السلام) را احضار کرد و هنگامی که چشمش به آن حضرت افتاد گفت: «خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم، آیا به پادشاهی من طعن زده و بدیها و مشکلات می آفرینی؟».
ربیع (دربان) می گوید: دیدم آن حضرت هنگام ورود بر منصور، لبهای خود را حرکت می داد، و هرگاه چنین می کرد، از شدت خشم منصور لعنة الله علیه  کاسته می شد، تا اینکه منصور لعنة الله علیه  او را نزدیک خود برد به طوری که از او خشنود شده بود.
هنگامی که امام صادق (علیه السلام) از نزد منصور لعنة الله علیه   بیرون آمد، همراهش رفتم ، وعرض کردم: «هنگام حرکت دادن لبهایت چه می گفتی؟ به طوری که خشم شدید منصور لعنة الله علیه  فرو نشست»، فرمود: «دعای جدم حسین علیه السلام را می خواندم».
عرض کردم: قربانت گردم، آن دعا چه بود؟
فرمود: این دعا بود:
« یا عُدَّتی عندَ شِدَّتی، و یا غَوْثی فی کُرْبَتی، اَحْرِثْنی بِعَیْنِکَ الّتی لا تُنامْ، وَاکْنِفْنی بِرُکْنِکَ الّذی لا یُرامْ،
ای یاور من در سختی هایم، ای پناه من در اندوهم، با آن چشمت که دچار خواب نشود مرا نگهدار،  و با آن رکن آسیب ناپذیرت مرا در پناه خود بگیر».
ربیع می گوید: «این دعا را حفظ کردم و هنگام هر پیشامد سخت و رنج آوری، آن را خواندم، ناراحتی هایم به شادی مبدل شد».
گفتاری دلنشین از امام صادق علیه السلام
[1] امام صادق علیه السلام به فضیل بن عثمان فرمود:«اُوصِیکَ بِتَقْوَی اللهِ، وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ الْاَمانَةِ، وَ حُسْنِ الصَّحابَةِ لِمَنْ صَحَبَکْ... [3]
تو را سفارش می کنم به:
1) تقوای الهی را رعایت کن؛
2) راستگو باش؛
3) امانتدار باش؛
4) با همنشینان خود همدم نیکی باش؛
5) قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب آن، بر تو باد به دعا کردن، و در دعا در این دو وقت کوشا باش؛
[2] قال الصادق علیه السلام: ...یا ابْنَ جُنْدَبْ؛ بَلِّغْ مَعاشِرَ شیعَتُنا وَ قُلْ لَهُمْ: لا تَذْهَبَنَّ بِکُمُ المَذاهِبِ، فَوَاللهِ لا تَنالُ وِلایَتُنا اِلّا بِالْوَرَعِ، وَالْاِجْتِهادِ فِی الدُّنْیا، وَ مُواساةُ الْاِخْوانِ فِی اللهِ. وَ لَیْسَ مِنْ شیعَتِنا مَنْ یَظْلِمُ النّاسِ. ... یا ابْنَ جُنْدَبِ؛ کُلُّ الذُّنوبِ مَغْفورَةٌ سَوَیٰ عُقُوقِ اَهْلِ دَعْوَتِکْ. وَ کُلُّ البِرِّ مَقْبولٌ اِلّا ما کانَ رِیٰاءٍ. ... یا ابْنَ جُنْدَبِ؛ یَهْلِکُ الْمُتَّکِلُ عَلی عَمَلِهِ، وَ لا یَنْجُوا الْمُجْتَرِیُ عَلی الذُّنُوبِ الْواثِقِ بِرَحْمَةِ اللهِ، قُلْتُ: فَمَنْ یَنْجُوا؟ قال: الّذینَ هُمْ بَیْنَ الرَجٰاءِ وَ الْخَوْفِ، کَاَنّهُ قُلُوبُهُمْ فِی مِخْلَبِ طائِرِ شَوْقاً اِلی الثَّوابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعَذابِ.[4]
امام صادق علیه السلام فرمود: «به شیعیان ما برسان و به آنها بگو به هر راهی نروید به خدا قسم کسی به ولایت ما نمی رسد مگر با ورع و اجتهاد در دنیا و برابری و مواسات با برادران دینی در راه خدا. و کسی که به مردم ظلم کند شیعهٔ ما نیست. ... ای پسر جندب همهٔ گناهان آمرزیده می شود جز نارضایتی هم کیشان، و همهٔ نیکویی ها قبول می شود جز آنچه ریاء باشد. ... ای پسر جندب؛ هر کس بر عملش تکیه کند، هلاک شود، و هر کس به امید رحمت خدا به گناه کردن جرأت پیدا کند نجات نمی یابد، گفتم: پس چه کسی اهل نجات است؟  فرمود: آنان که میان بیم و امیدند آنگونه که گویی بر اثر امید به ثواب و ترس از عذاب قلبشان  در چنگال پرنده ای (شکاری) است.
[3] قال الصادق علیه السلام: ... اِحْذَرْ مِنَ النّاسِ ثَلاثَةٌ: الْخائِنِ وَ الظَّلُومِ وَ النمّامِ !
لِأَنَّ مَنْ خانَ لَکَ خانَکَ؛ وَ مَنْ ظَلَمَ لَکَ سَیَظْلِمُکَ؛ وَ مَنْ نَمَّ اِلَیْکَ سَیَنِمُّ عَلیکَ.[5]
از سه کس بترس: 1. خیانتکار؛ 2. ستمگر. 3. سخن چین! زیرا:
کسی که (امروز) به نفع تو خیانت کند (فردا) به ضرر تو خیانت کند،
کسی که (امروز) به نفع تو ظلم کند (فردا) و به زودی به ضرر تو ظلم می کند؛
کسی که (امروز) نزد تو از دیگران سخن چینی کند بسیار زود (فردا) علیه تو سخن چینی می کند.
[4] قال الصادق علیه السلام: ثَلاثَةٌ مَنْ فَرَّطَ فیهُنَّ کانَ مَحْروماً: اِسْتِماحَةُ جَوادٍ؛  وَ مُصاحِبَةُ عالِمٍ؛ وَ اسْتِمالَةُ سَلْطانٍ.[6]
هرکس در سه چیز کوتاهی کند محروم و ناکام گردد: بخشش جویی از جواد؛ هم نشینی با عالم و دانشمند؛  جلب توجه و مهر سلطان.
[5] قال الصادق علیه السلام: الْاُنْسُ فِی ثَلاثٍ: فِی زَوْجَةِ الْمُوافِقَةِ؛  وَ الْوَلَدُ الْبٰارِّ؛ وَالصّدیقُ الْمُصٰافی.[7]
انس در سه چیز است: زن موافق؛ فرزند خوش رفتار؛ دوست باصفا.
وصایای آن حضرت در آخرین لحظات عمر
(1) دستور داد تمام خانواده وخويشان نزديکش برسربالينش جمع گردند وپس از آنکه همه آنان درکنار امامحاضر شدند، چشم گشود و به صورتشان نظرافکند و فرمود:«ان شفاعتنا لاتنال مستخفاٌ بالصلوة»
(2) دستور داد براي تمام خويشاوندان نزديکش صله و تحفه اي فرستاده شود و حتي براي حسن افطس نیزهفتاد دينار فرستاد! و حسن افطس همان کسي است که با خنجر به امام حمله کرده بود.
سالمه کنيز و خدمتکار آن حضرت (علیه السلام) پرسيد:«چگونه به مردي که با دشنه و خنجر به شما حمله کرد و قصد قتل شما را داشت، چنين مبلغي را عطا مي فرمائيد؟»
امام (عليه السلام) فرمود: «مي خواهي مشمول اين آيه قرآن نباشم که فرمود:«وَالَّذينَ يَصِلُونَ مااَمُرَاللهُ بِهِ يُوصَلَ وَ يَخَشونَ رَبَّهُم وَيَخافُونَ سُوءِ الحِسابِ» (و آنان که فرمان خدا را در مورد صله رحم و دلجوئي ازخويشاوندان اجرا مي کنند و از خدايشان مي ترسند و از محاسبه بد فرجام بيمناکند). اي سالمه! خداوند بهشت را بيافريد و بوي آن را بسيار خوش و مطبوع گردانيد که ازفاصله اي به مسافت دو هزار سال به مشام مي رسد، ليکن عاق و کسي که قطع رحم کرده بوي آن را احساس نمي کند و در نمي يابد.
امام صادق (علیه السلام) در بستر شهادت
سرانجام منصور دوانیقی لعنة الله علیه به وسیله انگوری که به زهر آلوده کرده بود حضرت را مسموم کرد.
از آن روز به بعد حال حضرت (علیه السلام) رو به وخامت می رفت، یکی از اصحاب به حضورش رسید و پرسید: چرا اینگونه لاغر شده اید؟ و دیگر چیزی از بدن مبارکتان باقی نمانده است، سپس دلش سوخت و گریه کرد.
امام (علیه السلام) فرمود: چرا گریه می کنی؟
عرض کرد: چگونه گریه نکنم در حالی که شما را چنین می نگرم!!
امام (علیه السلام) فرمود: گریه نکن زیرا همه نیکی ها به مؤمن عرضه می شود، اگر اعضای بدنش را از هم جدا کنند برایش خیر است و اگر مالک شرق و غرب عالم شود باز هم برایش خیر است.[8]
عکس العمل منصور پس از شهادت آن حضرت
ابو ایوب نحوی گوید: نیمه های شب منصور لعنة الله علیه مرا طلبید به حضورش رفتم دیدم روی صندلی نشسته و در کنارش شمعی روشن است و نامه ای در دستش می باشد، وقتی به او سلام کردم، آن نامه را به طرف من انداخت و گریه کرد و گفت: این امه محمد بن سلیمان (والی مدینه) است که نوشته جعفر بن محمد وفات کرده است و سه بار گفت: انا لله و انا البه راجعون، کجا مانند جعفر پیدا می شود؟ سپس به من گفت: برای محمد بن سلیمان بنویس: « اگر او (امام صادق علیه السلام) به شخص معینی وصیت کرده، او را احضار کن و گردنش را بزن».
جواب آمد:« به پنج نفر وصیت کرده که عبارتند از: ابو جعفر منصور، محمد بن سلیمان، عبدالله و موسی (دو فرزندش)  و حُمَیْدَهْ[9]
منصور لعنة الله علیه گفت: « لَیس الی قتل هؤلاء سبیل» (راهی به کشتن اینها نیست)[10]
توجه: ناگفته نماند که وصیت آن حضرت به این افراد از رو ی تقیه بوده، و گرنه وصی اصلی و حقیقی آن حضرت، امام کاظم (علیه السلام)  بود. 

[1] از سال 114 تا 148
[2] سوره رعد، آیه 39.
[3] انوار البهیة، مترجم ص238
[4] تحف العقول ص314
[5] تحف العقول ص329
[6] تحف العقول ص328
[7] تحف العقول ص331
[8] سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم ص86 از انوار البهیة
[9] مادر امام کاظم علیه السلام
[10] سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم ص88  از کافی

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -