انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم مهریه و ارث زن پس از فوت شوهر مرجع تقلید: آیةالله العظمی مکارم شیرازی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال پدرم فوت کرده است و خانم دوم داشت با مهریه 500 سکّه. از ماترکش بابت طلبکاران خرج شد و پدر خدا بیامرزم مغازه را قبلاً به نام دو نفر از پسرها کرده است که از محل فروش آن چیزی به خانمش نرسد. حال پس از مرگش چیزی به آن خانم ارث می رسد.
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)
 

جواب:

سم الله الرحمن الرحیم.
سلام علیکم و رحمة الله.
وقت شما به خیر و برکت و سعادت.
با تشکر از اینکه شما به سایت انهار اطمینان کرده و سوالتان را برای سایت ارسال کرده اید
اما پاسخ به سوال شرعی شما بزرگوار:
البته کسی که ازدواج می کند و مهریه ای را تقبل می کند شرعاً مدیون هست و باید مهریه زن را بدهد و اگر در زمان حیاتش مهریه زن را ندهد پس از حیاتش اگر ارثی از او باقی مانده باشد ابتدا باید بدهی های میت را بدهند و اگر چیزی باقی مانده بین ورثه تقسیم شود و مهریه همسر نیز یکی از بدهی های میّت می باشد.
در هر صورت اگر به قول شما مغازه اش را به نام فرزندش کرده است تا چیزی از آن به زن نرسد خلاف شرع مرتکب شده و قطعاً در اون دنیا نسبت به دِین و قرض و بدهیش که به گردن دارد مدیون هست و تنها راه برای آزادی و آرامش او در عالم قبر و قیامت رضایت و گذشت همسرش از او می باشد و البته اگر فرزندان بخواهند به حال پدر دلسوزی کنند و پدر را از دِین آزاد کنند گذشت و همت کنند و بدهی پدرشان را به همسرش پرداخت کنند یا از او رضایت بگیرند و طلب حلالیت کنند.
از شما بزرگوار ملتمسانه درخواست دارم برای فرج و ظهور آقا امام زمان (علیه آلاف التحیة و الثنا) و عزّت و عظمت و شوکت اسلام و مسلمین و سلامتی رهبر معظم انقلاب حضرت آیةالله العظمی امام خامنه ای و مراجع معظم و بزرگوار تقلید و امت اسلام به ویژه جوانان و پیروزی رزمندگان اسلام و آمرزش اموات و شفا و سلامتی بیماران و برقرار شدن صفا و صمیمیت و رفع اختلاف در بین خانواده ها و مؤمنان و خوشبختی و ازدواج درست و شایسته و صالح دختران و پسران مسلمان و خانه دار شدنشان و شاغل شدنشان و رفع فقر از فقرا و غصه از دل غصه داران و نورانیت جامعه اسلامی و دینی و جهانی دعا بفرمایید. یاحقّ.



  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -