انهار
انهار
مطالب خواندنی

نشوز

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سؤال649: ملاک اساسی نشوز زن چیست؟
پاسخ: ملاک عمل نکردن به وظایف زناشویی است.
سؤال650: زن در حال نشوز که معلوم نیست به خانه شوهر برگردد یا نه آیا حق دارد جهیزیه خود را مطالبه کند؟
پاسخ: جهیزیه خود را در صورتی که تملیک نکرده باشد و به مرور زمان از بین نرفته باشد حق مطالبه آن را دارد.
سؤال651: مرد در برابر زن ناشزه و ناسازگار چه تکلیفی دارد که باید انجام دهد؟ آیا حق و حقوقی گردن مرد دارد یا خیر؟ زنی که در فرمان و اطاعت مرد نباشد نفقه و کسوه به او تعلق می‏گیرد یا خیر؟ ناشزه‏ای که سالها با مرد حرف نمی‏زند و دائماً قهر است طاعت و عبادت آن زن از چه قرار است و تکلیف مرد در مقابل این زن چیست؟ و مرد باید چه عملی انجام دهد که مسؤول نباشد؟
پاسخ: زنی که ناشزه است یعنی بدون عذر شرعی در مقابل خواسته جنسی مرد تمکین ندارد استحقاق نفقه و کسوه از مرد را ندارد و عبادات او هم در فرض مذکور مورد قبول درگاه خداوند نیست ولی خوب است جنابعالی اول از در نصیحت و اخلاق وارد شوید.
سؤال652: آیا نشوز اضطراری به این معنا که زوج این قدر زوجه خود را اذیت کند که زوجه نتواند متحمل آن شود و بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود مسقط نفقه هست یا نه؟
پاسخ: در موردی که زن به واسطه ترس از رسیدن ضرر به جان خود تکلیف شرعی او بیرون رفتن از خانه باشد ناشزه محسوب نمی‏شود.
سؤال653: اگر زوجین در اصل نکاح اتفاق و در دوام و انقطاع اختلاف کنند و دلیلی در کار نباشد قول کدام مقدم است؟
پاسخ: مسأله مسأله قضایی است قول کسی که مدعی دوام است مقدم است مگر اینکه طرف دیگر بینه داشته باشد.
سؤال654: خانمی در اثر ندانستن حکم خدا بدون اجازه از خاله خود با شوهر او ازدواج کرده است و چندین سال هم از این ازدواج می‏گذرد، حالا متوجه شده است که اجازه خاله‏اش در صحت این ازدواج دخیل و شرط بوده است، مستدعی است وظیفه شرعی مشار الیها را بیان فرموده و آیا در این مدت چون حکم خدا را نمی‏دانسته است، گنهکار محسوب نخواهد بود؟
پاسخ: اذن عمه در ازدواج با دختر برادر زن و اذن خاله در ازدواج با دختر خواهر زن شرط صحت عقد است. و اگر بعد از عقد هم اجازه بدهند عقد صحیح وگرنه باطل است، اکنون باید اجازه خاله آن خانم را تحصیل کرد و در صورت امکان باید جدا بشوند و در مدتی که جهل به حکم خداوند رحیم ان شاء الله می‏بخشد و فرزندانی که تا این تاریخ به وجود آمده‏اند به پدر و مادر خود ملحق می‏باشند.
سؤال655: افراد زیادی دخترانشان را در اختیار مسیحی قرار داده‏اند بدون عقد و بقصد ازدواج و الان چندین اولاد دارند چه باید کرد؟
پاسخ: کاری بر خلاف انجام داده‏اند و اکنون اگر شوهرانشان آماده نیستند مسلمان شوند، باید زنان مسلمان از آنان جدا شوند و ارتباط خود را از آنان قطع کنند.
سؤال656: ایا شرعا ازدواج موقت با زن زناکار جائز ست و در صورت جائز بودن اگر مرد بی اطلاع باشد آیا شرعا می‏تواند قول وی را در نداشتن شوهر و عدم عده و یائسگی قبول کند و با وی ازدواج موقت نماید؟
پاسخ: مادامی که یقین بر خلاف ندارد گفتار و اخبار او حجت است.
سؤال657: 1- تعداد زیادی از خانواده‏ها بدون هیچ گونه عقد شرعی در کنار هم زندگی می‏کنند و الان دارای چندین فرزند می‏باشند، و گمان آنان این بوده است که رضایت طرفین کفایت می‏کند، با این گونه موارد چه باید کرد.
2- افراد زیادی با اینکه معتقد بودند با مسیحی نمی‏شود ازدواج کرد در عین حال با دختران مسیحی با هم بدون هیچ گونه عقد دائم و موقت زندگی می‏کنند و چندین اولاد مشترک دارند با این افراد چگونه باید برخورد نمود؟
پاسخ:1و2 در صورتی که قصد ادامه زندگی مشترک دارند باید مطابق ضوابط عمل نموده و عقد نکاح جاری کنند. و فرزندان سابق چون از باب وطی بشبهه به وجود آمده‏اند شرعا ملحق به همان پدر و مادرشان هستند.
سؤال658: زنی در یک روز مدت عقد انقطاعیش با مردی تمام می شود و قبل از انقضاء عقد زید را وکیل می کند تا او را به عقد خالد در آورد ولی بعد از انقضاء عقد در همان روز خود زن بدون اعلام فسخ وکالت زید با کسی دیگر عقد و نکاح می کند یعنی در یک روز هر 2 عقد جاری می شود کدام عقد صحیح می باشد و آیا عقد خود زن از بطلان وکالت زید حکایت می نماید ؟
پاسخ: در فرض مذکور هر یک از عقدها که مقدم باشد از لحاظ زمان همان صحیح است و اگر تقدم و تأخر محرز نباشد و احتمال تقاران برود بر هیچ یک از آنها آثار زوجیت نمی‏توان مترتب کرد و احتیاط آن است که هر دو طلاق بدهند و از آن پس به هر یک از آنها یا شخص ثالث می‏تواند ازدواج کند.
سؤال659: آیا در ازدواج مجدد، نیاز به اجازه همسر اول می‏باشد؟
پاسخ: با رعایت شرایط و عدالت نیاز به اجازه همسر اول نیست، مگر اینکه در ازدواج با همسر اول این شرط ذکر شده باشد.
سؤال660: آیا زن حق دارد که با مسافرت شرعی مرد و یا شب کاری او یا کشیک بودن وی به عنوان اینکه (تنهایم و می‏ترسم و...) جلوگیری کند؟
پاسخ: نمی‏تواند ولی بهتر است سعی کنند با هم توافق نمایند.
سؤال661: آیا مرد می‏تواند از نفقه فرار کند؟ برای ازدواج‏های بعدی چطور؟
پاسخ: معنای فرار کند روشن نیست، نفقه در مواردی ثابت و در مواردی ساقط است: اگر عقد دائمی بوده و در برابر شوهر خود تمکین دارد نفقه ثابت و اگر ناشزه باشد ساقط است در عقد انقطاعی نیز اگر شرط کرده باشند که زوج نفقه همسر انقطاعی خود را بدهد لازم است که اداء نماید.
سؤال662: حتی در میان افرادی که معتقد به عقد شرعی می‏باشند مسأله طلاق فراموش شده است و زنانی دیده شده است که از شوهر قبلی که عقد شرعی داشتند بدون طلاق جدا شده، و با دیگری ازدواج کرده و چندین اولاد دارند حکم شرعی چیست؟ کلا در ازدواج و طلاق صرف رضایت را کافی می‏دانند آیا رضایت به تنهائی کفایت می‏کند؟
پاسخ: رضایت تنها در ازدواج کافی نیست باید بر اساس ضوابط شرعی عمل شود و عقد جاری شود و در طلاق نیز لفظ مخصوصی لازم است و بدون آن طلاق صحیح نیست.
سؤال663: شخصی خانمی را به مدت هشتاد سال متعه کرده و در وقت اجرای صیغه همان مدت را قید کرده بر فرض مسئله آیا این زن، زنی دائمی حساب می‏شود یا موقت؟
پاسخ: بنابر توضیح فوق در فرض مسئله نکاح موقت است.
سؤال664: زنی که انسان عقد دائم و یا متعه کرده ولیکن دخول نشده تا زمانی که به طلاق یا بخشش مدت، جدائی واقع شده، مسلما با دخترهای این زن نمی‏شود ازدواج کرد، آیا با نواده‏های این زن هم نمی‏شود ازدواج کرد؟
پاسخ: نواده‏ها نیز حکم دخترش را دارند.
سؤال665: آیا ازدواج زن یا مرد شیعه با زن یا مرد سنی جایز است، یا خیر؟
پاسخ: اگر مطمئن است که هویت مذهبی خود را حفظ می‏کند جائز است.
* س‏666: دختری با یک جوان ازدواج می‏کند و بعداً معلوم می‏شود که داماد به اصطلاح علی اللهی می‏باشد و خود داماد به این مطلب اعتراف و اقرار کرده و اضافه کرده اعتقاد به نماز و روزه ندارم، حال آیا زندی کردن این دختر با این جوان اشکال دارد یا خیر؟ لازم به ذکر است دختر سیده می‏باشد و علاقه به داماد هم دارد و از نظر دختر مشکلی وجود ندارد؟
پاسخ: در صورتی که داماد نامبرده فوق شهادتین می‏گوید و به لوازم مذهب علی اللهی از قبیل حلول و اتحاد وحدت و امکان نسبت به خداوند متعال توجه ندارد عقد صحیح است، ولی مواظب باشد تحت تأثیر همسرش قرار نگیرد.
سؤال667: اگر زن یا مرد پس از ازدواج تغییر جنسیت دهد، حکم ازدواج قبلی چگونه است؟ در صورت بطلان آیا مرد باید مهریه زن را تماماً بپردازد؟
پاسخ: تغییر جنسیت به این سادگی چیست؟ ولی در باب مهر قبل از دخول، نصف مهر و بعد از دخول مهر باید داده شود.
سؤال668: اگر زن و شوهر با هم در یک زمان تغییر جنسیّت دهند، حکم ازدواج قبلی آنها چگونه است؟
پاسخ: چنانکه گفته شد تغییر جنسیّت کار ساده‏ای نیست و اگر عملی شد ازدواج به هم می‏خورد.
سؤال669: شخصی با دختری ازدواج کرده در ضمن عقد باکره بودن شرط (قید) شده یا مرکوز در ذهن است که غیر منکوحه و باکره است، بعد از ازدواج و قبل از دخول معلوم شد که مدخوله است ولی بکارت باقیست و پزشک متخصص گفته بکارت او حالت کشش دارد، دخول شده و بکارت پاره نشده آیا مراتب فوق موجب فسخ نکاح است یا خیر؟
پاسخ: ظاهر امر در این قبیل موارد این است که باکره بودن به معنای آن است که دخول بر او صورت نگرفته است بنابراین اگر آن شخص از جریان ازدواج قبل این دختر و ارتباط او با شوهر قبل بدون اطلاع بوده است و قید کرده است که باکره باشد و بعداً معلوم شده است که مدخول بها است اختیار فسخ دارد.
سؤال670: زنی قبل از ازدواج خود را دوشیزه سالم معرفی می‏نماید و پس از ازدواج بعد از مدتی معلوم می‏شود که از نظر جسمانی (قبل از عقد) مریض بوده است، با توجه به ماده 1128 قانون مدنی: (هرگاه در یکی از طرفین، صفت خاص شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مزبور در عقد تصریح شده باشد یاعقد مبنیاً علیه واقع شود)، آیا در مورد فوق حق فسخ برای زوج می‏باشد؟
پاسخ: در صورتی که در ضمن عقد شرط شده و یا عقد بر پایه شرطی که قبلاً مورد مذاکره قرار گرفته واقع شده است و داشتن مرض هم طوری است که در نظر اهل عرف چنین شخص را بیمار و ناسالم محسوب می‏دارند، زوج اختیار فسخ دارد.
سؤال671: زوج قبل از عقد مجنون بوده و زوجه نمی‏دانسته، در این صورت عقد باطل بوده یا منعقد شده و زوجه فسخ می‏کند؟ و باز این مسئله چند صورت دارد، جنون زوج قبل از عقد و بعد از عقد، قبل از مقاربت و بعد از مقاربت، لطفاً جواب را بیان فرمایید:
پاسخ: در فرض مسأله زوجه حق فسخ نکاح را دارد چه اینکه قبل از عقد مجنون بوده و زوجه نمی‏دانسته یا اینکه بعد از عقد جنون عارض زوج شود و اگر مقاربت صورت گرفته است زوجه استحقاق تمام مهر را دارد و اگر مقاربت صورت نگرفته است استحقاق چیزی را ندارد.
سؤال672: در بیماری قرن و افضاء در صورتی که زن حاضر به درمان باشد و درمان نیز انجام پذیرد و در نتیجه آمیزش جنسی و هم حاملگی میسر می‏گردد، آیا باز هم مرد حق فسخ نکاح را دارد؟ زیرا:
الف- در روایات، علت فسخ در قرن، عدم امکام حاملگی و مجامعت ذکر شده و اکنون این مانع برطرف گردیده است؛
ب - فسخ برای جبران زیان است و در فروض مذکور زیانی وجود ندارد تا فسخ لازم باشد؛
ج - اصل، لزوم بقاء عقد است.
پاسخ: در صورت مذکور مرد حق فسخ نکاح را ندارد. با توجه به مضامین روایاتی که د باب قرن و افضاء وارد شده است فرض مزبور در فوق از مساق روایت خارج است و لذا مرد حق فسخ نکاح ندارد. ولی در فرض افضا اگر قبل از بلوغ زن دخول صورت گرفته و موجب افضاء شده است بر مرد لازم است که دیه بپردازد.
سؤال673: آیا زنای احدالزوجین قبل از عقد و یا قبل از دخول موجب حق فسخ ناح برای طرف مقابل می‏شود یا خیر؟
پاسخ: زنای احد الزوجین موجب فسخ نکاح نیست و اگر در ضمن عقد شرط شده باشد مطلب دیگری است و تابع شرط است و احکام تخلف شرط و اختیار طلاق بحث دیگری است و کاملاً تابع شرط آنها است.
سؤال674: در عیوب موجب فسخ نکاح اگر عیب از جانب مرد باشد و زن قبل از دخول نکاح را فسخ نماید آیا نصف مهریه به زن تعلق می‏گیرد یا خیر؟
پاسخ: فقط در صورتی که فسخ بواسطه عنین بودن مرد باشد زن استحقاق نصف مهر را دارد ولی در غیر آن اگر سخ قبل از دخول باشد و زن فسخ کند چیزی را مستحق نیست.
سؤال675: احتراماً به استحضار می‏رساند اینجانب در مورخه 16 فروردین 1374 به عقد شخصی در آمده و در 28 آبانماه ازدواج نموده و از همان ابتدا متوجه شدم که ایشان به بیماری عنین مبتلا می‏باشند و به امید بهبودی در ایشان حاصل گردد بیش از یکسال در منزل ایشان زندگی کردم ولی چون امیدی به حل این مشکل ندیدم و از طرفی بد رفتاری که نشأت از کمبود ناشی از بیماری ایشان بود بالا گرفت لذا ناچار به ترک خانه شوهر شدم و از همان تاریخ با مراجعه به مراجع قانونی تقاضای طلاق کردم، متأسفانه بعد از گذشت بیش از دو سال هنوز دادگاه رأی طلاق صادر ننموده است لذا از آن مقام والا استدعا دارم از نظر شرع اینجانب را راهنمایی فرمایید.
پاسخ: در صورتی که شوهر دارای بیماری عنن باشد و همسر او بعد از توجه به این بیماری تصمیم به عدم زندگی با او گرفته باشد لازم است به حاکم شرع (یا دادگاه قانونی) مراجعه کنند و حاکم شرع یک سال به او مهلت می‏دهد اگر در این سال شوهر نتوانست عمل جنسی انجام بدهد زن اختیار فسخ نکاح خود را دارد و احتیاج به طلاق نیست و چون دخول محقق نشده است نصف مهر خود را نیز می‏تواند بگیرد و اگر از تاریخ رجوع شما به دادگاه و طرح مطلب فوق و امهال یکسال گذشته است شما اختیار فسخ نکاح خود را دارید.
جلد2:
سؤال 661 - دختری پس از عقد رسمی و آشنائی با روحیات شوهر حاضر به عروسی و رفتن به خانه همسر نشده و از دادگاه تقاضای طلاق می‏کند. در این خلال او را از خیابان به عنف ربوده و به محلی مخفی برده می‏شود پس از تفحص معلوم می‏شود که رباینده همسر وی بوده و برای اجبار وی به تمکین و تشکیل زندگی مشترک دست به چنین کاری زده است. آیا در ایام عقد بستگی، نشوز زن صدق می‏کند؟
پاسخ: در فرض سؤال نشوز صدق می‏کند.
سؤال 662 - آیا پرداخت نفقه زوجه‏ای که در عقد بستگی تمکین تامّ نمی‏کند بر زوج لازم است؟
پاسخ: در فرض مذکور پرداخت نفقه بر زوجه واجب نیست.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -