تولد 12 اردیبهشت 1336 در روستای دهنو واقع در 30 کیلومتری جنوب غربی «خمین».
قرآن را نزد یکی از مربیان قرآنی آموختم و پس از پایان تحصیلات سوم دبیرستان در سال 1352 عازم تهران شدم و ضمن اشتغال به کار، در یکی از هیئات مذهبی که با إشراف حضرت حجةالاسلام و المسلمین حاج آقا مصطفی حائری فومنی (مدّظله) اداره میشد رفت و آمد و ارتباط پیدا کردم.
علاقه به طلبگی و تحصیل علوم دینی
سال 1354 با علاقه ای که از کودکی نیز به روحانیت داشتم، با تشویق حجةالاسلام و المسلمین حاج آقا مصطفی حائری فومنی (مدّظلّه)[1] و هدایت برخی دوستان به حوزه علمیه رهسپار شدم.
حوزه علمیه مرحوم آیةالله مجتهدی تهرانی سال 1354 تا 1355
سالهای نخست تحصیلاتم، از حوزه علمیه سراسر نورانی عالم عامل، عابد، زاهد و عارف وارسته مرحوم آیه الله مجتهدی تهرانی (قدّس سرّه) شروع شد، «جامع المقدمات و عقاید» را از محضر حجج اسلام سیدعلی بطحانی و مسعودی (مدّظلّهما) و «اخلاق» را از محضر مرحوم آیةالله مجتهدی تهرانی استفاده کردم. ولی در اسفند سال 1355 با پیش آمدن حوادثی تلخ و ناگفتنی، با تحمل فراغ آیةالله مجتهدی تهرانی، متأسفانه مجبور به ترک تهران و سفر به کاشان شدم و از رشد علمی و معنوی بهتر و بیشتری که نصیبم میشد محروم شدم.
دارالعلم اسلامی مرحوم آیةالله اعتمادی سال 1356 تا 1359
پس از عزیمت به کاشان؛ ابتدا برای ادامه تحصیل به محضر مرحوم آیةالله یثربی مشرف شدم ولی به دلیل تکمیل بودن ظرفیت حجرات حوزه ایشان، با هدایت آن مرحوم به دارالعلم مرحوم آیةالله اعتمادی رفتم و تا سال 1359 به تحصیل کتب «سیوطی»، «مغنی»، «حاشیه» و «معالم الاصول» از محضر آن مرحوم و برخی از مدرّسین از قم، مانند: حجةالإسلام علوی و نیز مرحوم حجةالإسلام حسینی خراسانی شدم.
شرکت در راهپیمائیهای نهضت اسلامی
سال 1356 همزمان با حرکت غیراخلاقی و دور از ادب روزنامه اطلاعات در توهین به مقام شامخ روحانیت به ویژه مرحوم امام خمینی(قدس سره) و نیز شهادت مظلومانه و مشکوک مرحوم آیةالله حاج آقا مصطفی خمینی ملت آزاده و عزّت طلب ایران اسلامی؛ مجدداً یکپارچه و متحد، حرکت الهی خود را، کوبنده تر و قاطع تر از قبل به رهبری مرجع عالیقدر و زعیم فرزانه، رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی (قدس سره) شروع کردند، اینجانب نیز که قطرهای از اقیانوس سیل خروشان ملت و آن زمان 20 ساله بودم، توفیق و سعادت نصیبم میشد همه روزه تا زمان پیروزی نهضت بدون وقفه در «یوم الله 22 بهمن 1357» در تظاهرات و راهپیماییها حضور داشته باشم. خدای سبحان را سپاس که رژیم تا دندان مسلحی که تکیهگاهش آمریکا، شوروی سابق، و سایر سران کفر جهانی به ویژه صهیونیسم بین المللی، خود فروختگان و شیخ نشینهای منطقه بود و به پیشینه 2500 ساله شاهنشاهی میبالید، همچون تارهای ضعیف عنکبوت متلاشی شد و نهضت اسلامیمان با تکیه به عنایات الهی و توجّهات اولیا، دین (علیهمالسلام) پیروز گردید و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی در کشورمان به احتزاز درآمد.
حوزه علمیه مرحوم آیه الله یثربی سال 1359 تا 1373
سال 1359 وارد حوزه علمیه مرحوم آیةالله یثربی (قدسسره) شدم و پس از خواندن «سیوطی»، «مغنی»، «اصول فقه»، «لمعه» «رسائل» مکاسب» و «کفایه الاصول» در محضر اساتید بزرگواری چون، حجج اسلام: مرحوم حسینی خراسانی، مرحوم ابوالشهیدین حاج شیخ احمد اسلامی و مرحوم حیدری راوندی(قدس سرهم) حاج شیخ مصطفی صمدیان، حاج شیخ اسداله روحانی و ابوالشهید عبداللهی اصفهانی (حاکم شرع وقت کاشان) و آیةالله علم الهدی (مدّظلّهم) و مرحوم آیةالله یثربی به درس «سطح خارج فقه» مرحوم آیةالله یثربی راه یافتم.
تحقیق و نویسندگی
برخی از بزرگان[2] معتقدند بهتر است طلاب علوم دینی خودشناسی کرده و کارآرایی خویش را در هر زمینهای شناسایی کرده و در همان زمینه فعالیت کنند. اینجانب در زمینههائی همچون: «امامت جماعت»، «تدریس»، «سخنرانی»، «کارهای اجرایی»، «نویسندگی»، و... تشخیص دادم که بهتر است فعالیت خود را غالباً در زمینه «تحقیق و نویسندگی» متمرکز کنم.
البته «تحقیق و نویسندگی» را قبلاً و در سال 1365 در جبهه های جنگ تحمیلی بعث افلقی عراق علیه ایران به صورت پراکنده انجام میدادم، ولی در سال 1373 و پس از ارتحال شیخ الفقهاء العظام مرحوم آیةالله العظمی اراکی در 23 مهر 1373 به صورت منظم حداقل 17 ساعت در شبانه روز دنبال کردم و بحمداله با استغاثه از ذات لایزال الهی و استعانت و استمداد از اولیاء دین (علیهمالسلام) توفیقاتی خصوصاً در زمینه فقه و احکام نصیبم شد و اکنون نیز به همین خدمت ادامه میدهم.
[1] حجةالاسلام و المسلمین حاج آقا مصطفی حائری فومنی (مدّظلّه)؛ نماینده مردم فومن و شفت در دوره اول مجلس شورای اسلامی بود و پس از آن از سال۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸ سفیر ایران در امارات گردید و از سال ۱۳۷۱ نیز رئیس مؤسسه مهد قرآن کشور شد.
[2] حجةالإسلام و المسلمین قرائتی (مدّظلّه).