انهار
انهار
مطالب خواندنی

اعتراض مصدق ازعدم تخليه ايران ازشوروي(1324ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
 دكتر محمد مصدق در مجلس شوراي ملي نطق مفصلي ايراد كرد و نسبت به عدم تخليه ايران از نيروهاي شوروي شديداً اعتراض نمود(1324 ش)دكتر محمد مصدق در مجلس شوراي ملي نطق مفصلي ايراد كرد و نسبت به عدم تخليه ايران از نيروهاي شوروي شديداً اعتراض نمود(1324 ش)
شرحی دیگر
اعتراض دکتر مصدق به نیرو‌های شوروی
۱۲ اسفند
● دکتر مصدق در چنین روزی از سال ۱۳۲۴ هجری شمسی به عدم خروج نیرو‌های شوروی از ایران اعتراض کرد.
مصدق نماینده‌ تهران در مجلس شورای ملی در جلسه‌ دوازدهم اسفندماه سال ۱۳۲۴ هجری شمسی به شوروی که حاضر به خارج ساختن نیرو‌هایش از ایران نمی‌شد، اعتراض کرد و سران مسکو را افرادی خواند که به تعهد خود و میثاق‌های جهانی و موازین بین‌المللی که ضامن رعایت حقوق ملت‌هاست بی‌اعتنا هستند.
وی خاطرنشان ساخت که دولت‌هایی نظیر شوروی با این کار خود، حاکمیت ملت‌ها و صلح جهانی را به مخاطره می‌افکنند و کره‌ زمین را به‌صورت جنگلی که قوی، ضعیف را پاره می‌کند درمی‌آورند و از این راه، تمدن بشر را تضعیف و خارج از اخلاقیات می‌سازند.
وی گفت که مماشات با رهبران مسکو بر میزان توقعات آنان می‌افزاید؛ جهان حساب و کتاب دارد باید با سماجت قضیه را دنبال کرد. مصدق هم‌چنین گفته بود که رهبران مسکو باید بدانند که ایران با تاریخ درخشان و مردم وطن‌دوست خود اروپای شرقی نیست و با تجربه از ۱۴۰ سال گذشته نمی‌خواهد که دست‌نشانده شود.
با انعکاس این مطالب در رسانه‌های جهان، کم‌تر از سه هفته‌ بعد، ترومن رئیس‌جمهور وقت آمریکا به شوروی اخطار کرد که اگر نیرو‌هایش را از ایران خارج نسازد، آمریکا هم نیرو به ایران خواهد فرستاد. نیروهای شوروی علی‌رغم تعهد جهت خروج فوری، در این کار، بسیار تعلل کردند که پس از شکایت دولت ایران به سازمان‏های بین ‏المللی، این نیرو‌ها، حاضر به تخلیه ایران شدند.
گفتنی است؛ تعلل نیروهای متفقین در امر خروج از ایران، در شرایطی صورت گرفت که کنفرانس عالی سران متفقین - که بی ‏شک در تعیین سرنوشت جنگ جهانی دوم و سرنوشت سیاسی ایران نیز حائز اهمیت بسیاری بود - در روز ۲۸ نوامبر ۱۹۴۳م (آذرماه ۱۳۲۲ش) با حضور استالین، چرچیل و روزولت - سران سه کشور شوروی، انگلستان و ایالات متحده آمریکا - در ایران تشکیل شده بود و طی آن، موافقت شده بود تا نیروهای متفق بلافاصله پس از پایان جنگ، خاک ایران را تخلیه کنند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -