انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات آیةالله «محمد فاضل لنکرانی» (۱۴۲۸ ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

زندگی نامه مرحوم آیةالله العظمی فاضل لنکرانی به نقل از پایگاه اینترنتی دفر معظم له

محمد فاضل لنکرانی (۱۳۱۰-۱۳۸۶ش) مرجع تقلید شیعه و مدرس حوزه علمیه قم. وی از روحانیون فعال در انقلاب ۵۷ ایران بود. لنکرانی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو اولین دوره مجلس خبرگان رهبری بود.

فاضل لنکرانی بعد از درگذشت آیت الله گلپایگانی و آیت الله اراکی یکی از هفت مرجعی بود که از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم معرفی شد. او از مراجع حامی جمهوری اسلامی ایران بود و مشروعیت آن را ناشی از ولایت فقیه می‌دانست. لنکرانی همچنین از اندیشه‌های تقریبی حمایت می‌کرد و شرکت در نماز جماعت اهل سنت را جایز می‌دانست. مدفن او در حرم حضرت معصومه است.
زندگی‌نامه
محمد فاضل لنکرانی در سال ۱۳۱۰ ه‍.ش در قم به دنیا آمد. پدرش فاضل قفقازی از علمای حوزه و از اعضای شورای استفتاء آیت الله سید حسین بروجردی بود. مادرش از فرزندان سادات معروف مبرقع قم بود. در ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ در قم درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۱]
تحصیلات
محمد فاضل در ۱۳ سالگی وارد حوزه علمیه شد پس از دروس ادبیات و مقدمات، قسمتی از کتاب رسائل و مکاسب را نزد پدرش خواند و بخشی را نزد محمدباقر سلطانی طباطبایی و همچنین عبدالجواد جبل عاملی و مرتضی حائری یزدی آموخت.
در ۱۹ سالگی وارد درس خارج شد. ۱۵ سال در درس خارج فقه سید حسین بروجردی شرکت کرد و تقریرات درس او را به زبان عربی نوشت. همچنین در درس خارج اصول سید روح الله خمینی شرکت کرد و درس اصول او را نوشت. نزد سید محمدحسین طباطبائی، منظومه سبزواری و اسفار ملاصدرا را فرا گرفت.
دروس خود را با سید مصطفی خمینی فرزند سید روح الله خمینی مباحثه می‌کرد. واز همان دوران جوانی در حوزه علمیه تدریس می‌نمود.
محمد فاضل در سن ۳۰ سالگی به درجه اجتهاد رسید.[۲] وی در سال ۱۳۷۳ پس از درگذشت محمدعلی اراکی، از سوی جامعه روحانیت مبارز تهران[۳] و همچنین جامعه مدرسین حوزه علمیه قم[۴] به‌ عنوان‌ نخستین‌ نفر و با اکثریت‌ آراء، از مراجع‌ تقلید شیعه شناخته‌ و معرفی شد.[۵][۶]
اساتید
مهم‌ترین اساتید او عبارتند از:[۷]
فاضل قفقازی (پدر)
عبدالجواد جبل عاملی
سید محمدباقر سلطانی طباطبایی
سید روح الله خمینی
سید حسین بروجردی
حسینعلی منتظری
مرتضی حائری
سید محمد حسین طباطبایی
فعالیت‌های علمی
محمد فاضل لنکرانی تألیف کتاب، آثار علمی و نوشتن تقریرات درس‌های اساتید خود را از دوران جوانی شروع کرد و تا اواخر عمر به این فعالیت‌ها ادامه داد. آثار او در موضوعاتی همچون تفسیر، علوم قرآنی، فقه، اصول و اندیشه سیاسی هستند. محمد فاضل سال‌های طولانی فقه و اصول تدریس کرد.[۸]
روش اجتهادی
محمد فاضل در فقه به تحکیم مبانی سید حسین بروجردی و سید روح الله خمینی پرداخت. کتاب تفصیل الشریعه فی ذیل تحریر الوسیله، توضیحات و توجیهات فقهی کتاب تحریر الوسیله سید روح الله خمینی است. شیوه او تجمیع و تراکم ظنون بود که به گفته محمدجواد فاضل لنکرانی می‌تواند فقیه را به اطمینان برساند.[۹]
مرکز فقهی ائمه اطهار
مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) توسط محمد فاضل لنکرانی در سال ۱۳۷۶ هجری شمسی در قم تاسیس شد. آموزش فضلا و محققان، تربیت فقیهان و مجتهدان و زمینه‌سازی برای پژوهش‌های فقهی، از اهداف این مرکز اعلام شده است. مرکز فقهی ائمه اطهار شعبه‌هایی در مشهد، سوریه و افغانستان دارد. این مرکز را هم‌اکنون محمدجواد فاضل فرزند محمد فاضل لنکرانی اداره می‌کند.[۱۰]
آثار مکتوب
تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله
اُصول الشیعة لاستنباط أحکام الشریعة (۶ جلد)
تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله(۲۸ جلد)
آیین کشورداری از دیدگاه امام علی(ع)
پنج پیام در شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا(س)
جامع المسائل أسئله الحج و العمره
احکام حج من کتاب تحریر الوسیله
اصول فقه شیعه (۶ جلد)
توضیح المسائل
حماه الوحی
خمس ندئات
العروه الوثقی (۲ جلد)
قواعد الفقهیه
مدخل التفسیر
معتمد الاصول (۲ جلد)
جامع المسائل (۲ جلد)
ثلاث رسائل
مناسک حج
نهایه التقریر (۳ جلد)
نهایه التقریر جدید
پاسداران وحی
الأحکام الواضحة
احکام پزشکان و بیماران
احکام جوانان
استفتائات حج و العمره
احکام عمره مفرده
الدولة الإسلامیة
دراسات فی الاُصول (۳ جلد)[۱۱]
فعالیت‌های سیاسی
محمد فاضل از شاگردان سید روح الله خمینی بود و یکی از ۱۲ نفری بود که مرجعیت سید روح الله خمینی را کتبا به اطلاع دیگران رساندند.[۱۲] وی از اولین روزهای‌ فعالیت‌ جامعه مدرسین به‌ آن‌ پیوست‌ و در جلسات‌ آن‌ شرکت‌ می‌کرد و امضای‌ او در زیر بسیاری‌ از اعلامیه‌ها، از جمله‌ اعلام‌ مرجعیت‌ امام‌ خمینی‌ و نیز خلع‌ ید شاه‌ از قدرت‌، به‌ چشم‌ می‌خورد. فعالیت‌های وی در جامعه‌ مدرسین‌ و دیگر تلاش‌های‌ سیاسی‌، باعث‌ شد چند بار بازداشت‌، شکنجه‌ و تبعید یا زندانی‌ شود. وی حدود ۴ ماه‌ به‌ بندر لنگه‌، و دو سال‌ و نیم‌ به‌ یزد تبعید شد.
فعالیت‌های‌ سیاسی‌ او پس‌ از انقلاب‌ اسلامی هم ادامه‌ داشت‌. چند بار در جبهه‌های‌ جنگ ایران و عراق حضور یافت‌ و رزمندگان را تشویق کرد. پس‌ از انقلاب اسلامی ایران به‌ نمایندگی‌ در دوره اول‌ مجلس خبرگان رهبری از استان‌ مرکزی‌ برگزیده شد. او سال‌ها دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود.[۱۳].
برخی از نظریات
محمد فاضل از جمله مراجعی دانسته شده که معتقد به استقلال حوزه‌ها از دولت بود و تاکید بر آزادگی روحانیت و حوزه‌های علمیه داشت. وارد شدن حوزه به امور اقتصادی را قبول نداشت و درآمد موقوفات را نیز برای حوزه‌ها نمی‌پذیرفت.[۱۴]
وی مشروعیت حکومت را با ولایت فقیه می‌دانست و از نظر او حفظ حکومت اسلامی واجب بود.
محمد فاضل لنکرانی طرفدار وحدت بین مسلمانان بود و قائل به تقیه مداراتی بود و شرکت در نمازهای جماعت اهل سنت را از همین باب جائز می‌دانست.
او به شخصیت سید روح الله خمینی علاقه داشت و معتقد بود ابعاد علمی او مورد غفلت واقع شده است. او در کتاب «تفصیل الشریعه فی ذیل تحریر الوسیله» به شرح کتاب تحریر الوسیله سید روح الله خمینی پرداخت.[۱۵]
فتوای جنجالی
محمد فاضل لنکرانی در سال ۱۳۸۵ و در پاسخ به استفتایی، فتوای ارتداد شخصی را صادر کرد که بعد‌ها گفته شد آن شخص «رافق تقی» نویسنده آذربایجانی بوده است. محتوای اسلام‌ستیزانه و توهین‌آمیز نسبت به پیامبر اسلام در مقالات او مورد واکنش مسلمانان آذری‌زبان قرار گرفته بود. رافق تقی چند سال بعد توسط اشخاص نا‌شناس به قتل رسید و گفته شد که تحت تاثیر این فتوا به قتل رسیده است.[۱۶] محمد فاضل لنکرانی در سال ۱۳۷۷ که برخی از نقض حکم ارتداد سلمان رشدی سخن می‌گفتند با صدور اطلاعیه‌ای در روزنامه جمهوری اسلامی اعلام کرد که حکم ارتداد سلمان رشدی پابرجاست و قابل نقض نیست.[۱۷]
مخالفت با طرح ورود زنان به ورزشگاه‌ها
با طرح مساله ورود زنان به ورزشگاه‌ها در سال ۱۳۸۵ از طرف دولت وقت، محمد فاضل لنکرانی گفته بود که از نظر فقهی روشن است که نظر زن به بدن مرد حتی بدون لذت و ریبه جایز نیست و ثانیاً از مسائلی که اسلام بر آن تکیه فراوان دارد، عدم اختلاط زن و مرد است بنابراین شرکت بانوان در مکان‌های عمومی ورزشی که همراه با اختلاط است به هیچ وجه جایز نیست.[۱۸]
پانویس
  1. روزنامه جمهوری اسلامی، ضمیمه، ۱۳۸۶/۲/۱۵.
  2. روزنامه جمهوری اسلامی، ضمیمه، ۱۳۸۶/۲/۱۵.
  3. روزنامه جمهوری اسلامی، ضمیمه، ۱۳۸۶/۲/۱۵.
  4. روزنامه جمهوری اسلامی، ضمیمه، ۱۳۸۶/۲/۱۵.
  5. ضمیمه روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۸۶/۲/۱۵.
  6. ضمیمه روزنامه جمهوری اسلامی گفتگو با محمدجواد فاضل، ۱۳۸۶/۲/۱۵.
  7. روزنامه جام جم، درج شده در روزهای چهارشنبه و پنج‌شنبه ۱۷ و ۱۸ فروردین سال ۱۳۸۴.
  8. روزنامه جمهوری اسلامی، ضمیمه، ۱۳۸۶/۲/۱۵.
  9. روزنامه جمهوری اسلامی، ۵ آذر ۱۳۹۰، شماره ۹۳۲۵.
  10. روزنامه جمهوری اسلامی ۵/ ۷/ ۱۳۷۷.
  11. روزنامه شرق ۸۵/۲/۷.
وفات آیةالله «محمد فاضل لنکرانی (۱۴۲۸ ق) (۲۷ خرداد۱۳۸۶ش)

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -