انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرحی کوتاه و خواندنی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

عراق در سالهاى سوم و چهارم جنگ تاكتيكهاى جديدى اتخاذ كرد. مواجهه با دشمن در ابعاد جديد طبعا نيازمند به كارگيرى تاكتيكهاى و تدابير جديد بـود تـا از هـر گـونـه ركـود در امـر جـنـگ جـلوگيرى شود. نظر به ضعفهاى دشمن در مواجهه با عمليات آبى - خاكى و به منظور برهم زدن معادله نظامى جنگ به نفع جمهورى اسلامى و بدست گرفتن ابتكار عمل ، منطقه هور با سه ويژگى انتخاب گرديد:
1- ضعف و ناتوانى دشمن در عمليات آبى - خاكى .
2- سرعت عمل .
3- غافلگيرى .
مـنـطـقـه هـور بـا تـوجـه بـه تـجـارب بـدسـت آمـده از عـمـليـات رمـضـان تا والفجر 4 و با در نظر گرفتن توان خودى و دشمن ، و نيز نقش زمين و تاءثيرگذارى آن ، انتخاب شد.
نظر به راكد بودن نسبى آب هور و وسعت بيش از اندازه آن ، كه طبعا منجر به طولانى شدن عقبه هاى نيروهاى خودى مى شد و نيز فقدان زمنى مناسب جـهـت اسـتـفـاده از آتـش در پـشـتـيـبـانـى تك و از سوى ديگر، استنباط خاص ‍ دشمن از قدرتمندى و قابليتهاى نيروهاى خود (پس از عمليات رمضان تا قـبـل از خـيبر)، از جمله شرايط و عواملى بود كه موجب مى شد دشمن تصور عمليات گسترده را از طرف هور نداشته باشد و همين تصور باعث گرديد كه عراق ، از جزاير مجنون شمالى و جنوبى و شرقى دجله تنها با چند گردان پدافند نمايد.

 

موقعيت طبيعى منطقه
هـور مـنـطقه اى است عموما همسطح دريا كه در بعضى جاها سطح آب آن 2 تا 3 متر بالاتر از آب درياست و نسبت به مناطق همجوار گود مى باشد و در مسير رودخانه هاى قديمى و دايمى به وجود مى آيد.
روييدنيهايى كه هور را زير پوشش خود گرفته اند، عبارتند از:
1- "نى " به ارتفاع 2 تا 7 متر كه عمدتا در جاهاى عميق مى رويد.
2- "بردى " كه معمولا ارتفاع آن بين 1 تا 2 متر است .
3- "چولان " كه در جاهاى كم عمق ، و ارتفاع آن كمتر از 50 سانتيمتر است .
بـه عـلت پـوشـش فـشـرده سـطـح هـور از نـى ، بـردى و چـولان ، تـردد در آن تـنـهـا از مـعـابـرى خـاص (آبـراه هـا، نـهـرهـا و يـا محل عبور حيوانات وحشى ) امكان پذير است .

 

موقعيت جغرافيايى منطقه
منطقه عملياتى خيبر در شرق رودخانه دجله و داخل هور الهويزه ، از شمال به العزير و از جنوب به القرنه - طلائيه (ونيز يك محور در زيد) محدود مى گردد.

ايـن مـنـطـقـه داراى دو نـوع طـبـيـعت متفاوت است . هور و خشكى ، حداقل عرض آن 8 كيلومتر و حداكثر 10 كيلومتر است و توسط دو هور بزرگ ، يكى هور الهويزه در شرق ، و ديگرى هور الحمار در غرب احاطه شده است .
همچنين منطقه مذكور توسط رودخانه دجله به دوقسمت شرقى - غربى تقسيم مى شود كه 4/3 آن در شرق رودخانه واقع است .
جـزايـر مـجـنـون شـمـال و جـنـوبـى در هـمـين محور قرار گرفته و تاءسيسات ديگرى وجود دارد كه عبارتند از: دكلهاى برق ، دكلهاى تقويتى راديو تلويزيون ، تاءسيسات و كارخانجات كاغذ سازى ، چاههاى نفت و... همچنين در حاشيه دجله حدود 50 روستا وجود دارد كه ساكنين آنها غير نظامى است .

 

علت انتخاب هور
علاوه بر آنچه قلا ذكر شد، علت انتخاب هور به لحاظ عوامل زير بود:
1- پرهيز از تك جبهه اى
2- حـمـله بـه جناح دشمن . شكل حضور دشمن در منطقه شرق بصره به گونه اى بود كه با الحاق نيروهاى خودى در طلائيه و سپس دست اندازى به عـقـبـه دسـمـن در نـشـوه ، جـنـاحـى عـمـده از دشـمـن تـصـرف مـى شـد كـه مـتـعـاقـب آن تـزلزل خـطـوط دشـمـن ، خـصـوصـا در مـنـطـقـه زيـد، محتمل مى نمود.
3- عدم تصور دشمن نسبت به انجام عمليات از هور.
4- بكر بودن منطقه .
5- مشكل و غير ممكن بودن مانور زرهى براى دشمن .

 

اهداف عمليات خيبر
هـدف از عـمليات خيبر در اين منطقه عبارت بود از انهدام نيروهاى سپاه سوم ، تاءمين جزاير مجنون شمالى و جنوبى ادامه تك از جزاير و محور طلائيه بـه سـمـت نـشـوه و الحاق به نيروهايى كه از محور زيد به دشمن حمله مى كردند و در نظر بود كه خشكى شرق دجله از طريق هور تصرف شود تا دشمن نتواند از سمت شمال سپاه سوم را تقويت كند.

 

سازمان رزم
نـيـروى زمـيـنـى ارتش با يگانهاى تحت امر خود، در محوور "زيد" وارد عمل شد و سپاه پاسداران در منطقه اصلى عمليات خيبر (هور و طلائيه ) حضور يافت . همچنين در محورهاى عمليات فريب ، سپاه با 5 تيپ و 1 لشكر اقدام به تك نمود. طولانى بودن عقبه خودى بر روى آب و فقدان عقبه خشكى و از طرفى نياز به سرعت عمل ، ضرورت انتقال نيرو در محورهاى مهم را تعيين مى كرد. لذا هوانيروز در تدبير عملياتى در نظر گرفته شد و نقشى عـمـده در پـشـتـيـبـانـى يـگـانـها داشت . همچنين مقرر گرديد نيروى هوايى آرايش ‍ مناسبى از سلاحهاى ضد هوايى برقرار نمايد و در حين عمليات نيز بصورت پشتيبانى مستقيم وارد عمل شود.

 

شرح عمليات
نكته قابل توجه قبل از آغاز تك ، حضور گسترده نيروهاى مانور قدس در مناطق عملياتى ، پس از انجام مانور در مراكز مختلف شهرستانها بود. علاوه بـر ايـن ، بـا تـوجـه بـه مـانـور قـدس و تـهـديـد و اقـدامـات جـنـون آمـيـز دشـمـن و حـمـله مـوشـكـى بـه دزفـول و بـمـبـاران شـهـرهـاى كـرمـانـشـاه ، ايـلام ، رامـهـرمـز و...، جـو كـلى جـنـگ در كـشـور، شكل خاصى به خود گرفته بود.
در چـنـيـن شـرايـطـى ، سـرانـجـام عـمـليـات خـيـبـر در سـاعـت 30:20 مـورخـه 3/12/1362 بـا رمـز "يـا رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم )" آغاز شد.
عـمـليـات در مـرحـله اول ، بـطـور هـمـزمـان از تـمـامـى مـحـورهـا آغـاز شـد و پـيـشـروى بـا سـرعـت عـمـل و غـافـلگـيـرى هـمـراه بـود، بـنـحـوى كـه در روز چـهـارم عـمـليات ، بخشى از نيروها در شهر القرنه حضور يافتند و مردم با مشاهده آنان به اسـتـقـبـال آمـده ، سـر راه آنها گوسفند قربانى كردند. در محور شمالى نيز رزمندگان اسلام توانستند خود را به رودخانه دجله رسانده ، رفت و آمد خودروها را بر روى جاده بصره - بغداد قطع كنند. طى اين مرحله ، جزاير مجنون شمالى و جنوبى از پشت روز زده شد و بسهولت به تصرف در آمد.
طـى مـرحـله اول ، نـيـروهـا بـا يـك تـهاجم سراسرى در مناطقى همچون تنگه و شهر القرنه ، جاده استراتژيكى بصره - العماره و نيز جزاير مجنون شمالى و جنوبى را به تصرف خود در آوردند.
در مرحله دوم ، دو تلاش اصلى در محور جزاير و طلائيه به منظور الحاق و سپس پيشروى به سمت نشوه در نظر گرفته شد كه صورت نگرفت .
در اين روند، دشمن به مرور خود را باز يافته ، پس از كشف اهداف عمليات و محورهاى اصلى تك ، ابتدا تلاش كرد جاده بصره - العماره را پاكسازى كـنـد و آنـگـاه بـر روى طلائيه متمركز شود. آتش دشمن در طلائيه ، بسيار سنگين بود. چنانكه شهيد حجه الاسلام ميثمى كه در آنجا حضور داشت ، مى گـفـت : ((هـركـس در طـلائيـه ايـسـتـاد، اگـر در كـربـلا هـم بـود، مـى ايـسـتـاد.)) آنـچـه ضـرورت مقاومت در طلائيه را موجب مى شد، اهميت آن براى كـل عـمـليات بود. بدين منظور پس از آنكه محور زيد با عدم موفقيت مواجه شد ، فرمانده لشكر امام حسين (عليه السلام ) فراخوانده شد تا ماءموريت طـلائيـه بـه وى واگـذار شـود. سـردار شهيد حسين خرازى فرمانده اين لشكر، بعد از دريافت ابلاغ ماءموريت در آن فضاى مملو از معنويت خطاب به افـرادش ‍ گـفـت : ((امـشـب شـب عـاشـورا اسـت ، نـمـايـنـده امـام دسـتـور داده در طـلائيـه عمل كنيم ، ما با تمام توان لشكر به دشمن خواهيم زد، هر كس مى تواند، بماند و هر كس نمى تواند، آزاد است كه برود)).
پـس از آن ، لشـكـر شـب هـنگام آماده تهاجم به دشمن شد، در آن شب ، نبردى سخت كه تا صحب ادامه داشت ، در گرفت و فرمانده لشكر شهيد خرازى ، بـر اثر اصابت تركش ، يك دست خود را از دست داد. فضاى كوچك منطقه مانور و آتش انبوه و بسيار زياد دشمن عملا امكان و پيشروى را ناممكن ساخته بود. لذا از اين به بعد نظرها عمدتا به حفظ جزاير مجنون معطوف شد.
با توجه به فشارهاى دشمن براى بازپس گيرى جزاير مجنون شمالى و جنوبى ، مرحله سوم عمليات براى خنثى سازى اين اقدام دشمن بود.
براى دشمن هرگونه جاى پا و حضور نيروهاى اسلام در هور غير قابل تـحـمـل بـود. از ايـن رو با اجراى آتش شديد و نيروهاى پياده - زرهى ، سعى در بازپس گيرى جزاير داشت . به همين منظور در فشار اوليه خود در طـى 72 ساعت بطور مداوم بر روى جزاير آتش مى ريخت ، چنانكه در يك بر آورد، نزديك به يك ميليون گلوله توپ و خمپاره مصرف كرده بود. جنگ در جـزايـر بـا توجه به توان نيروى هاى خودى و دشمن به دور از توازن نظامى بود، چرا كه نيروهاى خودى با عقبه هاى طولانى و چند روز جنگ ، بـدون آتـش پـشـتـيـبانى به مقاومت ادامه مى دادند و متقابلا دشمن با تمركز صدها قبضه توپ بر روى جزاير و بمباران مداوم نيروها با هواپيما، و بـرخـوردارى از عـقبه خشكى با واحدهاى زرهى خود، فشارهاى متعدد و طاقت فرسايى را وارد مى ساخت . از سوى ديگر نيروهاى خودى عزم خود را جزم كـرده بـودند تا با مقاومت ، به هر صورت ممكن ، جزاير را حفظ كنند. خمير مايه اين مقاومت ، گذشته جنگ ، ضرورت كسب پيروزى چشميگر و نيز پيام امام (ره ) مبنى بر حسين وار جنگيدن بود.
در اين روند، شهادت و مجروح شدن تنى چند از فرماندهاى سپاه به مقاومت نيروها در جزيره جنوبى مجنون جلوه اى خاص ‍ بخشيد
در قسمتى از وصيتنامه شهيد حميد باكرى آمده است : ((ما به فرموده امام ، حسين وار، وارد جنگ شديم و حسين وار به شهادت مى رسيم )).
دشـمـن كـه بـا مقاومتى غير قابل تصور و پيش بينى مواجه شد، دريافت كه ادامه تك غير از به مسلخ بردن نيروهايش ، نتيجه اى ديگر ندارد، لذا از تـصرف جزاير منصرف شده ، مبادرت به تحكيم مواضع كرد. در عمليات خيبر، عراق در سطحى وسيع از سلاح شيميايى استفاده كرد كه تا آن زمان سابقه نداشت .

نتايج و دستاوردهاى عمليات
1- بيش از 23 يگان دسمن بطور متوسط از 20 تا 100 منهدم شد.
2- 000/15 نفر از نيروهاى دشمن زخمى و كشته شدند.
3- 150 دستگاه تانك و نفربر و 200 دستگاه خودرو دشمن منهدم گرديد.
4- تيپ 56 زرهى دشمنبه ميزان 100 منهدم شد.
5- 1140 نـفـر از نـيـروهـاى دشـمـن اسـير شدد كه در ميان آنها 35 افسر، 130 درجه دار، 873 سرباز و نيروهاى جيش الشعبى و نيز 102 نفر غير نظامى از كشورهاى مصر، سودان ، مراكش ، سومالى و عراق مشاهده مى شد.
6- در مجموعه 1180 كيلومتر از زمينهاى منطقه ، يعنى 1000 كيلومتر مربع در هور، 140 كيلومتر مربع در جزاير و 40 كيلومتر مربع در طلائيه آزاد شد.
7- دستيابى به چاههاى نفت ، كه ذخاير آن ميليونها بشكه برآورد مى شد.

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -